یکی میگفت↓✨
_بچه ها!
نگید #حضرت_زهرا حرم نداره...
یِه بَرگِه بِگیرین روش بِنِویسین بِیت الزَهرا(س) بِزنین سَر دَر اُتاق یا خونَتون!
بگید #مادر من میخوام🙃🌱
ازاین به بعد اینجا #حرمت باشه
اونوقت هرکاری میکنید نیت کنید...
ظرف هم می شورید به نیت
ظرفای حرمش،هیئتش بشورید..
شما هم #حرم بسازید🕌😉
دیگہ ناخودآگاه مراقب رفتارمونیم
مبادا تو حرم هر #حرفی ...
#گناهی...!😌❌
#حرم_بسازید_شما_هم
#اےواےمآدرم
🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼
•┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
@scnd_s_rvltion
•┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
#حضرت_فاطمه_زهرا سلام الله علیها: «أَنَّ السَّعِيدَ كُلَّ السَّعِيدِ حَقَّ السَّعِيدِ مَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً فِي حَيَاتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ وَ إِنَّ الشَّقِيَّ كُلَّ الشَّقِيِّ حَقَّ الشَّقِيِّ مَنْ أَبْغَضَ عَلِيّاً فِي حَيَاتِهِ وَ بَعْدَ وَفَاتِهِ.»«سعادتمند كامل كسى است كه #على (ع) را دوست دارد در زندگى او و پس از مرگش و شقى تمام كسى است كه على را در زندگى و مردگى دشمن دارد.» الأمالي( للصدوق)، النص، ص: 182 #حدیث #مادر #روز_مادر #حضرت_فاطمه
🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼
•┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
@scnd_s_rvltion
•┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
#پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه_و_آله :
«هر کس #پیشانی_مادر خود را ببوسد از آتش جهنم دور می ماند »
🌹 روز مادر بر تمامی مادران خصوصا مادران عزیز وصبور شهدا تبریک و تهنیت باد 🌹
#مادر_جان_روزت_مبارک
#روز_مادر
ولادت_حضرت_زهرا
#مادر
🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼
•┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
@scnd_s_rvltion
•┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
گاهی اوقات مهران در ایام ولادت #حضرت_زهرا (س) در دانشگاه افسری بود😊. برای همین تلفنی روز مادر را تبریک میگفت، ابتدا به مادربزرگش، بعد به مادر من و بعد هم به من زنگ میزد.😍 مهران در آخرین مناسبت #روز_مادر به من پیام داد و برایم نوشت: چیست بهترین عیدی ما از زهرا /
یک سحر وقت اذان صحن اباعبدالله (ع)🍃. پیشاپیش روز مادر را به شما تبریک میگویم. ولادت خانم حضرت زهرا(س) مبارکتان باشد.🌹
بعداز شهادت مهران هرسال اینپیام روزمادر برایم مرور میشود😔
یک سال قبل از شهادتش، مهران برایم تسبیحی خریده و در حرم حضرت معصومه (س)، مزار علما و شهدا تبرک کرده بود. تسبیح هدیه روز #مادر بود❤️. آن را به من داد و گفت چون شما شبها ذکر میگویید این تسبیح را تبرک کردم و این را دست بگیرید.☺️
من هم تسبیح را بوسیدم و گذاشتم روی چشمم. از آن شب به بعد تسبیح را از خودم جدا نکردم.
روز تولد حضرت زهرا سالگرد شهادت مهران است😔. مهران روز تولد خانم زهرا (س) تشییع و به خاک سپرده شد💔
امنیت اتفاقی نیست☝️
شهید مرزبان مدافع وطن مهران اقرع🌹
🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼
•┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
@scnd_s_rvltion
•┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
گاهی اوقات مهران در ایام ولادت #حضرت_زهرا (س) در دانشگاه افسری بود😊. برای همین تلفنی روز مادر را تبریک میگفت، ابتدا به مادربزرگش، بعد به مادر من و بعد هم به من زنگ میزد.😍 مهران در آخرین مناسبت #روز_مادر به من پیام داد و برایم نوشت: چیست بهترین عیدی ما از زهرا /
یک سحر وقت اذان صحن اباعبدالله (ع)🍃. پیشاپیش روز مادر را به شما تبریک میگویم. ولادت خانم حضرت زهرا(س) مبارکتان باشد.🌹
بعداز شهادت مهران هرسال اینپیام روزمادر برایم مرور میشود😔
یک سال قبل از شهادتش، مهران برایم تسبیحی خریده و در حرم حضرت معصومه (س)، مزار علما و شهدا تبرک کرده بود. تسبیح هدیه روز #مادر بود❤️. آن را به من داد و گفت چون شما شبها ذکر میگویید این تسبیح را تبرک کردم و این را دست بگیرید.☺️
من هم تسبیح را بوسیدم و گذاشتم روی چشمم. از آن شب به بعد تسبیح را از خودم جدا نکردم.
روز تولد حضرت زهرا سالگرد شهادت مهران است😔. مهران روز تولد خانم زهرا (س) تشییع و به خاک سپرده شد💔
امنیت اتفاقی نیست☝️
شهید مرزبان مدافع وطن مهران اقرع🌹
🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼
•┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
@scnd_s_rvltion
•┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
🔶 #پدر عزیز! #مادر عزیز! #بچه_داری فقط پول آوردن توی خونه و تبلت و گوشی دادن و زبان فرستادن #بچه نیست..
باید دنیاشو تمیز نگه دارید.. نگذارید روح لطیف و #انسانی #کودک تون آغشته به پلیدی ها و زشتی ها بشه
نگذارید به هر #آهنگ و #تصویر و #فیلم و #بازی خو بگیره.. نگذارید به دیدن تصاویر ناپاک عادت کنه.. نگذارید دنیای کوچیک و زیباشون کثیف بشه
وقتی آهنگ #ساسی_مانکن و امثال این حروم لقمه #سعودی از ماشین یا خونه تون بلنده، نشون نمیده شما یه آدم #شاد هستید، نشون میده متاسفانه #بیفرهنگ و بی عقل هستید.. و هیچ اهمیتی به تربیت بچه تون و روح خودتون قائل نیستید..
بیاید #فرهنگسازی کنیم.. #شادی شنیدن هر آهنگ و محتوایی و #رقصیدن باهاش نیست.. شادی روزبروز خوبتر شدن و پاک تر شدنه
#خوانندگان_لس_آنجلسی #ملیجکهای_سعودی #خوانندگان_بدون_شرف #موسیقی
🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼
•┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
@scnd_s_rvltion
•┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
🔹وقتي زمزمه جنگ به گوش #پدر ميرسيد چه جنگ با طالبان، چه جنگ با روسيه و چه جنگ با #داعش، اين بيت شعر از حافظ را زمزمه ميكرد: حافظ ملول نباش كه الله اكبر است/ دشمن اگر قوي نگهدار #قويتر است ☝️
پدر ميگفت جنگ سوريه هر چقدر هم طول بكشد بالاخره هر طرف كه خدا باشد حق است و #پيروز انشاءالله.👌
🔸قبل از آخرين اعزام و شهادتش هم خواب ديده بود در ميدانگاهي كه اطرافش را كوه و تپه فرا گرفته است 11 نفر #شمشير به دست هستند و كسي به پدر شمشيري ميدهد و پدر ميشود نفر دوازدهم آن ميدان رزم.✅ در آن ميدان هم به #شهادت ميرسد.😔
صبح كه پدر خواب را براي #مادر تعريف كرد، از ايشان خواست تا خودش را آماده شهادت و پذيرايي از مهمانها كند. #پدر گفت من بايد بروم و به آنچه ميخواهم برسم.🌹
🔸شهيد محمد اسحاق نادري با #محاسن سفيدي داشت كه عجيب ياد حبيب بن مظاهر را در دلها زنده ميكرد. اين رزمنده #فاطمي كه در سالهاي جنگ و خون افغانستان مردانه ايستاد و #مريد امام خميني بود از جواني در جبهه مقاومت اسلامي حضور داشت💔
حبیب بن مظاهر فاطمیون
#شهید_محمداسحاق_نادری🌹
#شهید_مدافع_حرم
🔴 فاجعهی #دوتربیتی شدن فرزند
💠 حتی اگر با همسرتان در اوج تفاهم باشید، در زمینه روش فرزندپروری باید دوباره با هم به تفاهم برسید.
💠 #مادر اخم میکند و #پدر لبخند میزند. این فرمانده دستور حمله میدهد و آن یکی دستور عقب نشینی.
💠 با این وضعیت کودک شما هرگز نخواهد فهمید که چه کاری خوب است و چه کاری بد!! این تعارض، یعنی #دوگانگی در سبک فرزندپروری والدین، سمّ مهلکی برای شخصیت کودک است و هرگز احساس امنیت نخواهد کرد و این مسئله او را دچار #افسردگی و اضطراب میکند.
#خاطرات_شهدا🌷
💠 #امام_رضا_ع_او_را_طلبید
🌿مادر شهید: روز تولد امام رضا(ع) توی کرمانشاه به دنیا آمده بود. از بچگی علاقه شدیدی به آقا داشت. هر موقع می خواست کاری بکنه که ما دوست نداشتیم انجام بده و منعش می کردیم، ما را به #امام_رضا(ع) قسم می داد و ما هم مات و مبهوت نگاهش می کردیم.
☘هر روز که می خواست مدرسه برود، همراهش مهری بود که پشتش عکس امام رضا(ع) درج شده بود، آن هم توی #خفقان قبل از انقلاب. بچه ها می گفتند: موقع نماز که همه می رفتند توی حیاط مدرسه، محمد مهرش را درمی آورد و نماز می خواند.
🌿پدر شهید: همیشه بعد از نماز می آمد کنار من و ازم می خواست از امام رضا(ع) براش بگم، از غریبی امام رضا(ع) از کرامت آقا، از رئوف بودن آقا. من هم با حالتی متعجبانه از رفتار محمد از کتابی که داشتم براش می خوندم. تا اینکه محمد دیپلم گرفت و عازم #سربازی شد.
☘حدود سه ماه از سربازی محمد می گذشت که #جنگ شروع شد. یکی از جاهایی که عراق خیلی روی اونا مانور هوایی می داد، از بین بردن تأسیسات نفتی ما بود. رفیقای محمد تعریف می کردند که شب ها دست ما را می گرفت. حدود بیست نفر از ما را می برد برای #حفاظت از آن تأسیسات نفتی. چون حفاظت از اون ها خیلی مهم بود و نیروی کافی هم برای دفاع وجود نداشت و سطح حملات دشمن هم خیلی بالا بود.
🌱یک روز که محمد آمده بود برای مرخصی، گفت: بابا خیلی دلم می خواد برم #مشهد، پابوسی آقا امام رضا(ع). گفتم: خُب، بابا چند روز دیرتر برو جبهه، برو #مشهد زیارت آقا. گفت: همه بچه ها تو جبهه دلشون می خواد برن #زیارت امام رضا(ع) و نمی تونن برن. من هم مثل اون ها. از طرفی دیگه #دفاع از کشور واجب تره. آقا هم بیشتر راضی است. و مشهد نرفت.
🌴رفت سنندج و حدود یک ماه بعد شهید شد. روزی که محمد به شهادت رسید، #مادر شهید خیلی بی تابی می کرد. عجیب بی قرار بود. انگار یه چیزهایی رو می دونست. وقتی در منزل را زدند، مادر شهید در را باز کرد و من هم بعد از او آمدم دم در. بچه های #سپاه بودند. از حالاتشون و طرز صحبت کردنشون و #بغضشون فهمیدم قضیه چیه. دیگه نفهمیدم چی شد.
🌿به ما گفتند: بیاین توی معراج شهدا و جنازه شهیدتان را تحویل بگیرین. وقتی رفتیم، دیدیم جنازه اون نیست. تحقیق کردند، گفتند جنازه شهدا را #اشتباهی بردند مشهد برای تشییع. وصیت نامه محمد را که خوندیم، نوشته بود: پدرم و مادرم، اگر برای تان ممکن است مرا کنار #امام_رضا_ع_دفن کنید. ما هم حسب علاقه و وصیت محمد، گفتیم همان مشهد کنار مرادش امام رضا(ع) به خاک بسپاریمش. از آن موقع هم ما از کرمانشاه آمدیم مشهد، کنار محمد.
✍راوی : پدر و مادر بزرگوار شهید
#شهید_امام_رضایی
#شهید_محمد_مردانی🌷
🍃🌹🍃🌹🍃🌹
#داستان_پندآموز
دکتری به خواستگاری دختری رفت، ولی دختر او را رد کرد و گفت به شرطی قبول میکنم که مادرت به عروسی ما نیاید
آن جوان به فکرفرورفت ونزد یکی از اساتیدخودرفت و با خجالت چنین گفت:
درسن یک سالگی پدرم مردومادرم برای اینکه خرج زندگیمان را تأمین کند،درخانه های مردم رخت ولباس می شست
حالادختری که خیلی دوستش دارم، شرط کرده است که فقط بدون حضور مادرم حاضربه ازدواج با من است
این موضوع مراخجالت زده کرده و برسردوراهی مانده ام،به نظرتان چه کارکنم؟
استادبه اوگفت ازتو خواسته ای دارم،به منزل برو و دستان مادرت را بشور،فردا به نزد من بیا و به تو می گویم چه کار کنی
جوان به منزل رفت و باحوصله دستان مادرش را دردست گرفت که بشویدولی ناخودآگاه اشک برروی گونه هایش سرازیر شد،زیرا اولین باربودکه دستان مادرش درحالی که ازشدت شستن لباس های مردم چروک شده وتماما تاول زده و ترک برداشته بودند را دید؛طوری که وقتی آب راروی دستان مادرمی ریخت،از درد به لرزه می افتاد
پس ازشستن دستان #مادر نتوانست تا فردا صبرکند و همان موقع به استاد خود زنگ زدوگفت ممنونم که راه درست را به من نشان دادید
من مادرم رابه امروزم نمی فروشم، چون او زندگی اش رابرای آینده من تباه کرده است.
🌹🍃برای سلامتی تمام مادران صلوات
🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼
درپیامرسان ایتا به گام دوم بپیوندید
https://eitaa.com/joinchat/166330391C2def9bc049
•┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
@scnd_s_rvltion
•┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
#خاطرات_شهدا🌷
✍ #دلنوشته
🔰پلک شهریور نیمه باز بود که چشم به جهان گشودی. سومِ شهریور ۱۳۲۱📆 در شهری به همسایگی امامِ مهربانی ها، #تربت_حیدریه. نامت را #عبد_الحسین گذاشتند و این سرآغازی شد برای درک عشق بازی هایت♥️
🔰به گمانم تمام احوالاتِ خوبت در سایه سارِ نامِ بلندت، بهتر لمس میشود👌 همیشه مراقب نگاهت بودی و این #مراقبت کاری کرد که در روزهای نبودنت، کسی نگاه به #ناموست ندوزد❌ حتی زمانی که دیوار خانه ریخته بود!!
🔰و چه #امن است شهری که نگاه مردانش، آرام و سربه زیر باشد. کمی با ما راه بیا، برایمان بگو #چه_کردی؟ چه گفتی؟ چه خواستی⁉️ که اجابتش هم صحبتی با #حضرت_مادر شد؟!
🔰بعید میدانم کسی از داستان راه گشایی مادر بی خبر باشد؟! در آن ظلمت🌚 وهم انگیز، میان تلّ های خاکی، با دلی مضطر سر بر #خاک گذاشتی و ندا از آسمان💫 به گوشَت رسید که از این سو بروید.
🔰تو خاصی...! یعنی باید #خاص بود که خواهری چون زینب(س)، خود برای کمک بیاید. مگر غیر از این است که فرمود: ما کسانی که برادرمان را #یاری میکنند تنها نمیگذاریم⁉️
🔰به گمـانم باید برای پی بردن به رازت، پی به ارتباطت با #حسین(ع) برد. تو عجین شده با این خانواده ای. مورد عنایت خواهر. #گمنام همچو مادر🥀 بی سبب نیست چندین سال هیچ نشانی از تو نداشتیم. #عاشق رفته رفته شبیه معشوق💖 میشود و تو چه خوب شکل #مادر شدی.
🔰سالها گمنامی و بینشانی. و در آخر سهم ما از تو، یک #پلاک، صفحاتی قرآن📖 و بادگیری که جسمت را به آغوش داشته.
🔰سالهاست #هورالعظیم، به پاس ۲۵ سال میزبانی از جسمِ نازنینت سرشار از عطر و بوی توست. کمی با ما راه بیا.دعایمان کن #عبدِ_حسین شویم؛ جان برکف برای حسین(ع) و در آخر سر بر دامان حسین چشم از این عالم ببندیم😔
🔰رسم عاشقی را خوب بلدی، #دعاکن گرد قدمهایت👣 بر سر و روی ما هم بنشیند.
🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼
درپیامرسان ایتا به گام دوم بپیوندید
https://eitaa.com/joinchat/166330391C2def9bc049
•┈••✾▪️🏴▪️✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾▪️🏴▪️✾••┈•