#تلنگر #تفکر
عالیه این متن👇🏻👌🏻🥺
خوب یاد گرفته ایم برانداز کردن همدیگر را ...!
یک خط کش این دستمان !
یک ترازو آن دستمان !
اندازه می گیریم و وزن می کنیم
آدم ها را
رفتارشان را
انتخاب هایشان را
تصمیم هایشان را
حتی قضا و قدرشان را !
به رفیقمان یک تیکه سنگینی می اندازیم،
بعد می گوییم
خیر و صلاحت را می خواهم !
غافل از اینکه چه بر سر او می آوریم !
در جمع ، هرکس را یک جور مورد بررسی قرار می دهیم
آن یکی را به ازدواج نکرده اش
این یکی را به ازدواجی که کرده
آن دیگری را... یکی هم نیست گوشمان را بگیرد که :
آهای!
چندبار به جای او بوده ای
که حالا اینطور راحت نظر می دهی
حواسمان نیست که چه راحت
با حرفی که در هوا رها میکنیم
چگونه یک نفر را به هم می ریزیم
چندنفر را به جان هم می اندازیم
چه سرخوردگی یا دلخوری بجای میگذاریم
چقدر زخم میزنیم... حواسمان نیست که ما
می گوییم و رها میکنیم و رد می شویم
اما یکی ممکن است گیر کند
👈🏻بین کلمه های ما
👈🏻بین قضاوت های ما
👈🏻بین برداشت های ما
👈🏻دلی که می شکنیم ارزان نیست...
پروردگارا ! کمکمان کن
‹ #حرف_حساب ›
‹ @SeLLvAa ›
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سِلــSeLvaــوا
#داستان_کوتاه📚 نویسندهای مشهور، در اتاقش نشسته بود تک و تنها. دلش مالامال از اندوه قلم در دست گرف
#چوب_خدا
✅چوب خدا صدا ندارد ☝️🏻
✴️پیرمردی با پسرش محضر پیامبر رسید و گفت: یارسول الله! این پسر من است او را پرورش دادم اکنون جوان نیرومند و سرمایه دار است و من پیرمرد ناتوان و فقیر میباشم او حتی به اندازهی بخور و نمیر کمکم نمیکند.
رسول خدا فرمود:چرا به پدرت کمک نمیکنی⁉️
⬅️جوان گفت: چیزی ندارم.
❇️پیرمرد گفت: دروغ میگوید انبارهایش پر است.
✴️گفت: من توان مالی ندارم همینقدر میتوانم خانوادهام را اداره کنم.
❇️رسول خدا فرمود: جوان خدا ترس باش! به پدرت یاری رسان او زندگی اش را در راه تو فدا کرده است. برای اینکه به شما سخت نگذرد یک ماه خرج او را من میدهم ویک ماه تو،خداوند به تو پاداش میدهد.
✴️پیامبر خرج یکماه پیرمرد را پرداخت نمود.
❇️پس از یکماه خرج پیرمرد تمام شد واز پسرش کمک خواست.
⬅️پسر گفت: چیزی ندارم.
✴️پیرمرد نزد پیامبر آمد و از او شکایت کرد.
❇️رسول خدا فرمود: چرا به پدرت نمیرسی⁉️
✴️جوان دروغش را تکرار کرد و گفت چیزی ندارم.
❇️پیامبر فرمود: جوان! امروز غروب نمیکنی مگر اینکه تو ازپدرت فقیرتر خواهی بود.
✴️جوان از محضر پیامبر برگشت. همسایهها به نزدش آمدند و گفتند: ما از بوی گند انبارهایتان آسایش نداریم. به انبارها رفت و دید درون آنها گندیده است با وحشت به کیسههای طلا و نقره سرزد همه را حزف و سنگ یافت.
❇️و طبق گفته پیامبر فقیرتر از پدرش گشت از شدت اندوه مریض شد و سلامتی و نشاط جوانی را نیز از دست داد. 😢
✴️پیامبر فرمود: ای کسانی که عاق والدین هستید عبرت بگیرید. آن جوان سرمایه اش را در این دنیا از دست داد و در آن دنیا نیز زندگی جهنمی را برای خود تهیه نمود.☝️🏻🔥
📚بحار ج ۱۷ص۲۶۹
#نشر_صدقه_جاریه
#پند_آموز
‹ #داستانک ›
‹ @SeLLvAa ›
سِلــSeLvaــوا
سلامرفقا🤚 امشبڪہمیدونید #شبجمعہ هست #محفل #روضه داریم قرارهدلاتونروببریم مدینه..🥀
﴿بِسمِرَبِحَضرتِمادَر🖤﴾
#فاطمیه
هدیه به ساحت مقدس و ملکوتی اول مظلوم عالم امیرالمومنین علیه الصلاة و السلام و اول مظلومه عالم صدیقه کبری فاطمه ی زهرا سلام الله علیها، جلب رضایتشون عنایت کنید اجماعا صلواتی ختم کنید.🥺💔
(الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم)
#محفل