eitaa logo
با شهدا گم نمی شویم
3.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
45 فایل
#شهدا امامزادگان عشقند كه مزارشان زيارتگاه اهل يقين است. آنها همچون ستارگانی هستند که می توان با آنها راه را پیدا کرد. ارتباط با مدیر کانال: @bonyan_marsoos ادمین تبادل: @basir114 ادمین تبلیغات: @K48MM80O59
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم 🌹قيلَ لِلصـادِقِ عليه السلام: عَلى ماذا بَنَيْتَ أَمْرَكَ؟ فَقالَ عليه السلام: عَلى أَرْبَعَةَ أَشْياءَ: عَلِمْتُ أَنَّ عَمَلى لايَعْـمَلُهُ غَيرى فَاجْتَهَدْتُ وَ عَلِمْتُ أَنَّ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ مُطَّلِعٌ عَلىَّ فَاسْتَحْيَيْتُ وَ عَلِمْتُ أَنَّ رِزقى لايَاكُلُهُ غَيرى فَا طْمَانَنْتُ وَ عَلِمْتُ أَنَّ اخِرَ أَمْرى الْمَوتُ فَاسْتَعْدَدتُ به امام گفتند: كار خود را به چه اساسى استوار ساخته اى؟ فرمود: بر چهار بنيان: [اول] دانستم كه عمل مرا كسى ديگر انجام نمى دهد پس تلاش نمودم [دوم] دانستم كه خداى بر من آگاه است پس حيا كردم. [سوم] دانستم كه روزى مرا ديگرى نمى خورد پس آرام گرفتم [چهارم] دانستم كه پايان كار من مرگ است پس براى آن آماده شدم. 📚بحارالأنوار ، ج۷۸ ، ص۲۲۸ @Sedaye_Engelab
🌹آمد جلوی سنگر و از من خواست برای شناسایی او را همراهی کنم. من بودم و او و راننده و یک جیپ مجهز به توپ ۱۰۶ دم‌دمه های غروب بود که از خاکریزی بالا رفتیم و ناگهان با محل تجمع عراقی ها در آن طرف خاکریز روبه رو شدیم. آنها هم ما را بالای خاکریز دیدند. 🌹از بی تفاوتی شان به این نتیجه رسیدیم که تصور کرده اند ما نیروهای گشت خودشان هستیم. مانده بودیم که چه کنیم؟ تصمیم گرفتیم برگردیم. 🌹گفتم: «اگه برگردیم، عراقی ها می فهمن ایرانی هستیم. راهو ادامه بدیم و بریم اون طرف خاکریز». آقای جفایی قبول کرد. آرام آرام از خاکریز سرازیر شدیم. هوا داشت تاریک میشد و این به ما کمک می کرد کمتر دیده شویم. ما بی آنکه خونسردی خود را از دست بدهیم، در مقر دشمن دوری زدیم و از کلیه‌ی نفرات و تجهیزات آنها آمار تقریبی گرفتیم و بعد هم به آرامی از خاکریز بالا رفتیم. 🌹عراقی ها باز هم به تصور اینکه گشتی خودشان است که برای شناسایی از خاکریز بالا می رود، کاری به کارمان نداشتند. "شهید اسماعیل جفایی" ✍راوی: همرزم @Sedaye_Engelab
🌹در سن هفت سالگی به اتفاق خانواده به نجف مشرف شد. در آنجا امام راحل (ره) را ملاقات کرد. چندین بار به حضور ایشان رفت و هر بار دست مبارک امام را بوسید. 🌹بسیار شاد و فعال بود. به گفته همرزمانش، سنگرش از سنگرهای دیگر پر سر و صدا تر بود. 🌹در جبهه هر بار به طرف دشمن تیراندازی می کرد به نیت یکی از اعضای خانواده (پدر ، مادر و ...) این کار را انجام می داد. "شهید سیدعبدالرضا سادات شریف" @Sedaye_Enghelab
🌹ملت شریف ایران اکنون که به لطف خداوند متعال توانسته‌ایم انقلاب کنیم و در مقابل ابرقدرت‌ها علم کنیم و روی پای خود بایستیم بر ماست که از این انقلاب با تمام وجود دفاع کنیم و سنگر مبارزه را خالی نگذاریم و سرسختانه مبارزه کنیم. 🌹به خدا تکیه کنید و از او یاری بخواهید تا با یاری خداوند بزرگ انقلاب شکوهمندمان را به جهانیان صادر کنیم. به سخنان رهبر کبیر انقلاب امام خمینی گوش فرا دهید و مطیع امر و فرمان او باشید. "شهیدمحمدمهدی زارعی" @Sedaye_Engelab
🌹بیشتر از هر چیز قرآن می خواند. بعد از نماز، قرآن را با صوتی دلنشین و آوایی حزین تلاوت می کرد. آن قدر زیبا می خواند که همسایه ها در سکوت کامل به سر می بردند تا از آوای ملکوتی او بهره ببرند. 🌹اهل خانه دست از کار می کشیدند تا با فراغ بال صوت قرآنش را بشنوند. "شهید مجید گرایلی" ✍راوی: خواهر شهید @Sedaye_Engelab
🌹باید قوی باشید، نباید اجازه بدهید در انگیزه‌تان ضعف مستولی شود. اگر بترسیم و هراس داشته باشیم و از این مسئله کناره بگیریم، فردا دشمن به ایران می‌آید. ما نباید اجازه بدهیم که داعشی‌ها فکر تعدی و تجاوز به ناموس شیعه را در ذهن بپرورانند و به حریم اهل‌بیت توهین و اهانت کنند. "شهیدسیدمحمد موسوی ناجی" @Sedaye_Enghelab
🌹 گمنامی تنها برای شهرت پرستان درد آور است وگرنه همه اجر‌ها در گمنامیست محکمه خون شهداء محکمه عدلیست که ما را در آن به محاکمه می‌کشند ⭐️🌙 شادی روح شهدا والا مقام " شهید اصغر اخوان " فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله. @Sedaye_Enghelab
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم امام کاظم علیه السلام 🌹إذا وَعَدتُم الصِّبيانَ فَفوا لَهُم ؛ فَإِنَّهُم يَرَونَ أنَّكُم الّذينَ تَرزُقونَهُم ، إنَّ اللّهَ عز و جل لَيسَ يَغضَبُ لِشَيءٍ كَغَضَبِهِ لِلنِّساءِ وَالصِّبيانِ . هرگاه به كودكان وعده داديد ، بدان وفا كنيد ؛ چرا كه آنان بر اين باورند كه شما روزى شان را مى دهيد . بى گمان ، خداوند عز و جل آن گونه كه به خاطر زنان و كودكان خشمگين مى شود ، براى چيز ديگرى خشم نمى گيرد . 📚الكافي : ج۶/ص۵۰ @Sedaye_Enghelab
🌹مدتی از شهادت مسعود گذشته بود، اما بی قراری من همچنان ادامه داشت. 🌹شبی او را به خواب دیدم. محزون به نظر می رسید. سراسیمه و نگران علت حزن و اندوهش را پرسیدم. گفت: «هنوز اجازه‌ی ورود به بهشت را به من نداده اند». حیران پرسیدم: «چرا؟!» 🌹- چندسال پیش با پسر همسایه به مغازه‌ی ساعت فروشی رفتیم و هر کدام یک ساعت خریدیم. من ۱۲۰ تومان بدهکار شدم، ولی خیلی زود بده‌ی ام را از یاد بردم. 🌹سراسیمه از خواب پریدم و بی معطلی به سراغ پسر همسایه رفتم و خوابم را برایش تعریف کردم. او همه چیز یادش آمد. مرا برد به مغازه‌ی ساعت فروشی. 🌹ساعت فروش بعد از شنیدن حرف های من دفترش را باز کرد. اسم مسعود در ستون بدهکاران بود. 🌹مرد گریه اش گرفت. با اصرار بده.ی مسعود را پرداختم. او هم اسم پسرم را از ستون بدهکاران خط زد. "شهید مسعود امیری مقدم" ✍راوی: مادر شهید @Sedaye_Enghelab
🌹زمانی که بعثی های عراقی می خواستند از اسیر ۱۴ و ۱۵ ساله برای تبلیغات استفاده کنند از او پرسیدند : برای چه درس و مدرسه را رها کردی و آمدی بجنگی؟ گفت: به زور آمدم! گفتند یعنی تور را به زور این جا آوردند؟ گفت: نه با زور آمدم ، من با پدر و مادرم دعوا کردم تا خودم را به جبهه برسانم گفتند: یعنی با پدر و مادرت بدی؟ گفت: نه ! من پدر و مادرم را به اندازه چشم هایم دوست دارم . در این جا بعثی ها فکر کردند بهترین زمان برای تبلیغات است گفتند : خب پس پدر و مادرت را به اندازه چشم هایت دوست داری . کسی که باعث شد تو به جنگ بیایی و از چشمهایت جدا بشوی چه؟ رهبرت خمینی! 🌹گفت: رهبرم خمینی را به اندازه قلبم دوست دارم . استخباراتی که بسیار عصبانی شده بود گفت: یعنی چه که به اندازه قلبم دوست دارم؟ آن اسیر به ظاهر کوچک ، چنان جواب محکمی داد که همه را متعجب و قلب دشمن را نشانه رفت 🌹گفت : انسان بدون چشم می تواند زندگی کند ولی بدون قلب هرگز....!!! ۲۶ مرداد سالروز بازگشت ‎ سرافراز به دامن پر مهر وطن فرخنده باد! @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا