🌹ايشان مانند رودي خروشان و دريايي متلاطم در تکاپو و تلاش و حرکت بود.
🌹اساس جديت او، ايمان، عشق و علاقه به اسلام، انقلاب، امام و مردم مستضعف و مظلوم بود.
🌹وی فردي خاکي، مردمي، خوش برخورد، متواضع، خودماني، صريح اللهجه، انتقادپذير و در کار و مسئوليت جدي، قاطع، صبور و مقاوم بود. هيچ گاه به واسطه مشکلات، از زير بار مسئوليتها شانه خالي نمي کرد و سعي مي کرد با مشکلات دست و پنجه نرم کند.
🌹او عموماً به تدبير، راه حل مناسبي جهت رفع موانع پيدا مي کرد. زود از کوره در نمي رفت و کمتر ديده مي شد که عصباني شود، همواره چهره اي خندان و بشاش داشت.
🌹کارهايش را روي نظم و انضباط انجام مي داد و براي بيت المال اهميت و حساسيت خاصي قايل بود.
🌹نحوه برخورد و سلوک او با اقوام و دوستان و همکاران باعث شده بود که مورد علاقه و احترام همه باشد. نسبت به والدين خود احترام و محبت وافري داشت و هيچگاه جلوتر از آنها قدم برنمي داشت.
✍ روای یکی از مسئولان
"شهید سید کاظم کاظمی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Engelab
🌹 گلهی شترهایمان گم شده بود. با محمدرضا رفتیم پیدایشان کنیم همهی کوه و کمر را گشتیم، اثری از آنها نبود. هوا داشت تاریک می شد.
🌹کم کم ترس بر من غلبه کرد.
- رضا! بیا برگردیم. من ... من می ترسم.
نگاهی به صورت ترسانم انداخت و گفت: «داداش! اگه برگردی کی شترامونو پیدا کنه و اونا رو برگردونه؟ این کار خودمونه!» ولی من نمی رفت. محمدرضا این را فهمید.
🌹- تو همین جا بمون. من میرم اونارو پیدا می کنم. و رفت توی جنگلی که تاریکی شب داشت بر آن مستولی می شد.
🌹 ساعتی بعد صدای زنگ شترها ترس را از من گرفت.
محمدرضا بود و گلهی شترهای گمشده.
"شهید محمدرضا جعفری بروانلو"
✍راوی برادر شهید
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹ای برادران عزیزم، پیوسته در راه اعتلای اسلام عزیز کوشا باشید و تمامی فرامین امام را به جان دل پذیرا باشید که زمان حسین است و ایام عاشورا. ای خواهران عزیزم،حجاب و عفت و پاکدامنی را سرلوحه زندگی خود قرار دهید و همیشه فاطمه وار و زینب گونه زندگی و مبارزه کنید.
"شهید امرالله نریمانی "
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹 گل اشکم شبی وا میشد ای کاش
همه دردم مداوا میشد ای کاش
به هر کس قسمتی دادی خدایا
شهادت قسمت ما میشد ای کاش
⭐️🌙
شادی روح شهدا والا مقام
" شهید سید کاظم کاظمی"
فاتحه و صلواتی هدیه کنیم.
#شبتون_شهدایی
عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت
ان شاءالله.
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹مراسم تشییع شهید خادم الرقیه کربلایی پاسدار«محمد اسلامی»،که سحرگاه امروز چهارشنبه ۲ شهریور در ماموریتی به فیض عظیم شهادت نائل آمد به همراه همرزمش شهید«محمد سجادی زاده» فردا پنجشنبه سوم شهریورماه در حرم مطهر حضرت شاهچراغ (ع) برگزار
می شود.
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
#نهجالبلاغه
امام علی علیه السلام:
🌹الْحِكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ، فَخُذِ الْحِكْمَةَ وَ لَوْ مِنْ أَهْلِ النِّفَاقِ
حكمت گمشده مؤمن است، حكمت را فراگير هر چند از منافقان باشد.
📚نهجالباغه :حکمت ۸۰
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹از بازار برگشته بودیم و داشتیم با ذوق و شوق لباس هایی را که برای محمد حسین خریده بودیم، به تنش پرو می کردیم. گشاد بود و به تنش زار می زد.
🌹 از تماشای صورت گرد و کوچولویش توی آن لباس های گل و گشاد خنده مان گرفته بود. بالاخره یکی اندازه درآمد. سورمه ای بود با گل های قرمزی روی سینه.
🌹ناگهان مریم یک دستش را با دست دیگر محکم گرفت و ناله کرد.
- آخ دستم! آخ! ... آخ! دستمو بگیر! خیلی درد می کنه! با پریشانی دستش را گرفتم و شروع کردم به ماساژ دادن آن.
ناله ی مریم دوباره بلند شد.
🌹- حسين! ... مطمئنم که دست حسین طوری شده... نکنه جن توی دستش منفجر شده... آخ! خدا! دستم... ماتم برد.
🌹همه ی فامیل می گفتند مریم و حسین یک روحاند در دو بدن. ولی من باور نمی کردم.
🌹در بیم و امید به سر می بردیم که مادر آمد. شکمان داشت به یقین تبدیل می شد. او آمده بود بگوید حسین در جین آموزش نارنجک در دستش منفجر شده و مریم و پسر کوچولویش - محمد حسين - را تنها گذاشته است.
"شهید حسین زینلی"
✍راوی: خواهر همسر شهید
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
مادرشهید پاشاپور به"فرمانده شهید" میگوید: هماهنگ کن فرزندم بیاید ایران
فرمانده میپرسد: فرزند شما چه کاره است؟
او میگوید:در سوریه لباس میدهد دستِ رزمنده ها
فرمانده پاسخ میدهد: اصغر نباشد چه کسی لباس بدهددستِ رزمنده ها؟
تا روزِ شهادت کسی نمیدانست نصفِ محورهای سوریه دستِ اصغر است
#شهید_اصغر_پاشاپور
✍اقای تحلیلگر
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹سید سیرت نیا وقتی شهید شد در مجتمعی که زندگی می کردیم، وقتی آوردنش ، کلی با شهید حرف زد و گریه کرد، و همش می گفت؛ سید خیلی بی معرفتی، سید رفتی چرا مرا با خودت نبردی و از این دست کلمات بر زبانش جاری بود.
🌹وقتی حبیب روحی به شهادت رسید، حال جهان از این رو به آن رو شد چون ایشان یکی از نیروهای خودش بود و حساسیتش نسبت به او صد چندان شده بود، همین که رسید سر پیکر گفت حبیب خیلی نامردی اینقدر گفت گفت تا راه برای خودش باز شد.
🌹هر وقت به ماموریت میرفت و تنها میشدم و می خواست مرا آرام کند، میگفت؛ من وقتی خدمت میکنم ۷۰ درصد ثوابش مال تو ۳۰ درصد مال من، فقط تو راضی باش، منم به این حرف هایش افتخار میکردم ، همش میگفتم چه کار بزرگی میکنم ، زحمت او میکشید همه کار او میکرد واقعا چه ثوابی من میتوانستم ببرم، حتی از ثوابی هم که میخواست ببرد می گذشت.
✍راوی همسر شهید
"شهید مدافع حرم جهانگیر جعفرینیا"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Engelab