eitaa logo
با شهدا گم نمی شویم
3.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
44 فایل
#شهدا امامزادگان عشقند كه مزارشان زيارتگاه اهل يقين است. آنها همچون ستارگانی هستند که می توان با آنها راه را پیدا کرد. ارتباط با مدیر کانال: @bonyan_marsoos ادمین تبادل: @basir114 ادمین تبلیغات: @K48MM80O59
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی به بهشت رضا(ع) می روم، آقایی که مسئولیت رسیدگی به فضای سبز آن منطقه را برعهده دارد به نزد می آید و می گوید: دیشب مانند هرشب به مزار شهدای گمنام آمدم، صدای قرآن از اینجا (قبر شهید زرگوشی) در ساعت سه شب تا اذان صبح می آید و تمام دشت را منور می کند، مگر این آقا کیست؟ من هم جواب می دهم: پسرم است، بیست ساله بود که به سرورش پیوست، دانشجو بود، اکنون که در معیت من نیست روشنایی چشمانم در ظلمت فرو رفته است. "شهید حمید زرگوشی" @Sedaye_Enghelab
💐🍃💐🍃💐 خواب مهدی(عج) را ببینید شب بخیر بوسه از پایش بچینید شب بخیر خواب زهرا(سلام الله علیها) را ببینید شب بخیر هدیه از مادر بگیرید شب بخیر دعایمان کنید شهید 🌹 علی اصغر خنکدار 🌹 عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پيامبر اکرم (صلى‏ الله‏ عليه ‏و ‏آله وسلم) : أفْضَلُ الجِهادِ مَن أصْبَحَ لا يَهُمُّ بظُلْمِ أحدٍ؛ برترين جهاد، جهاد كسى‏ است كه صبح خود را با اين نيت آغاز كند كه به احدى ستم روا ندارد.  📚 محاسن :ج۱ ،ص۲۹۲، ح۴۴۹ @Sedaye_Enghelab
🌹🕊🌹🕊🌹 سلام بر آن‌هایی که رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم @Sedaye_Enghelab
🌹🕊🌹🕊🌹 همسرم يادت باشد كه بعد از شهادت فرزندانم را با قرآن و اهل بيت آشنا كن. به پسرم ياسر راه شهيد مطهرى را نشان بده و به دخترم آمنه بياموز كه حضرت زينب(ع) چگونه زندگى كرد. "شهید علیرضا بلباسی" @Sedaye_Enghelab
🌹🕊🌹🕊🌹 طرف با یک موتور گازی آمد جلوی در مسجد. سلام کرد. جوابش را با بی‌اعتنایی دادم. دستانش روغنی بود و سیاه. خواست موتور را همان جلو ببندد به یک ستون، نگذاشتم. گفتم: اینجا نمیشه ببندی عمو. با نگرانی ساعتم را نگاه کردم. دوباره خیره شدم به سر کوچه. سه، چهار دقیقه گذشت و باز هم خبری نشد. پیش خودم گفتم: مردم رو دیگه بیشتر از این نمیشه نگه داشت؛ خوبه برم به مسئول پایگاه بگم تا یک فکری بکنیم. یک دفعه دیدم بلندگوی مسجد روشن شد و جمعیت صلوات فرستادند! مجری گفت: نمازگزاران عزیز در خدمت فرمانده بزرگ جنگ حاج عبدالحسین برونسی هستیم که به خاطر خرابی موتورشان کمی با تأخیر رسیده‌اند. "شهید عبدالحسین برونسی" @Sedaye_Enghelab
🌹🕊🌹🕊🌹 باران تندی می‌آمد، مهدی که آن زمان شهردار بود گفت: می‌رم بیرون. گفتم: توی این هوا کجا می‌خوای بری؟ جواب نداد. اصرار کردم، گفت: می‌خوای بدونی پاشو تو هم بیا. با لندرور شهرداری راه افتادیم توی شهر. نزدیکی‌های فرودگاه یک حلبی‌آباد بود رفتیم آنجا. توی کوچه‌هایش پر از آب  بود و گل. آب وسط کوچه صاف می‌رفت توی یکی از خانه‌ها. در خانه را که زد پیرمردی آمد دم در. ما را که دید شروع کرد به بد و بیراه گفتن به شهردار. می‌گفت: آخه این چه شهرداریه که ما داریم؟ نمی‌یاد یه سری بهمون بزنه. ببینه چی می‌کشیم. آقا مهدی بهش گفت: خیلی خب پدرجان! اشکال نداره شما یه بیل به ما بده درستش می‌کنیم. پیرمرد گفت: برید بابا شماهام! بیلم کجا بود. از یکی از همسایه‌ها بیل گرفتیم. تا نزدیکی‌های اذان صبح توی کوچه، راه آب می‌کندیم. "شهید مهدی باکری" @Sedaye_Enghelab
لباس عروسی که به سلیقه شهید مدافع حرم دوخته شد روایتی کوتاه از زندگی شهید مدافع حرم امین کریمی وقتی برای خرید لباس جشن عقد رفتیم، با حساسیت زیادی انتخاب می‌کرد و نسبت به دوخت لباس دقیق بود. حتی به خانم مزون‌دار گفت «چین‌ها باید روی هم قرار بگیرد و لباس اصلاً‌ خوب دوخته نشده!» فروشنده عذرخواهی کرد... برای لباس عروس هم به آنجا مراجعه کردیم وقت تحویل لباس، خانم مزون‌دار گفت «ببخشید لباس آماده نیست!‌ گل‌هایش را نچسبانده‌ام!» با تعجب علت را پرسیدیم! گفت «راستش همسر شما آنقدر حساس است که با خودم فکر کردم خودشان بیایند و جلویایشان گل‌ها را بچسبانم!» امین گفت «اگر اجازه بدهید چسب و وسایل را بدهید من خودم می‌چسبانم!» ‌حدود 8 ساعت آنجا بودیم و تمام گل‌های لباس و دامن را و حتی نگین‌های وسط گل‌ها را خودش با حوصله و سلیقه تمام چسباند! تمام روز جشن عقد حواسش به لباس من بود و از ورودی تالار، چین‌های دامن مرا مرتب می‌کرد!‌جشن عروسی اما خیالش راحت شد! واقعاً خودم مردِ به این جزئی‌نگری که حساسیت‌های همسرش برایش مهم باشد ندیده بودم... @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا