با شهدا گم نمی شویم
#برشی_از_کتاب #رفیق_مثل_رسول به قول رضا؛ خیلی ها هستند که در ارتباط با آدم ها ادای دوستی در می آ
#برشی_از_کتاب
#رفیق_مثل_رسول
امین و احمد هم به قول معروف روغن پیاز داغ حرف های رضا را زیاد کردند. مهدی بنده خدا کمی ترسید. همین حساسیت مهدی جرقه یک شیطنت را به ذهن ما انداخت. فردای آن روز قرار گذاشتیم مهدی را اذیت کنیم.
رضا گفت: یک مقوای سفید بزرگ بخرید، من می خوام روح احضار کنم. مهدی گفت: آقا بیخیال این بحث شید.
اما بچه ها گفتند: ما دوست داریم احضار روح را ببینیم.
بین راه، نزدیک قبرستانی که پایین روستا بود، امین توقف کرد و پیاده شد. مهدی گفت: تو این تاریکی برای چی جلوی قبرستون وایستادی؟
امین هم خونسرد گفت: برم یه مشت خاک قبرستون بیارم برای احضار روح.
مهدی رفت دست امین را کشید، یکی زد به سرش و گفت: خاک قبرستون نمی خواد احضار روح، جن و پری برای چی آخه؟؟؟
امین سوار شد و راه افتادیم. برنامه ریزی کرده بودیم که هم زمان برسیم. بیرون خانه ایستادیم و به صابر گفتیم برو داخل خانه زیرانداز بیار. هنوز چند ثانیه نرسیده بود که دیدیم صدای داد و هورا صابر بلند شد و خودش رو می زد که همه ی ما جا خوردیم. رفتیم داخل خانه دیدیم پنجره ها باز وخانه زیر ورو شده هیچی سرجای خودش نبود،
رضا گفت: نگاه کنید ببینید دزد اومده؟
ماچرخی زدیم و گفتیم: همه جا بهم خورده ولی چیزی نبردند.
رضا سرش را تکان داد و گفت: جن اومده اینجا را به هم ریخته.
احمد و امین هم حرف شو تایید کردند رضا گفت: الان احضارشون میکنم.
امین گفت: برم خاک قبرستون بیارم؟
_نه بابا بشینیم با همین چیزهایی که هست، احضارشون کنیم.
رضا مقوا رو پهن کرد و گفت: موقع کار کسی حرف نزنه ناراحت می شن.
بنده خدا مهدی رنگش مثل گچ شد. و می گفت: آقا بیخیال شید، نمیخواد احضارشون کنید من خودم همه جا رو مرتب می کنم. پنجره را نبستیم و با هر صدای زوزه سگ، رضا می گفت: روح تفلیس الان اینجاست.
مهدی بنده خدا به تنش لرزه افتاد .رضا هم از فرصت سر و صدای بچه ها استفاده کرد و نعلبکی را روی حروف کشید و به جن بدوبی راه گفت.
مهدی حالش بد شد. احمد خیلی مهدی را دوست داشت، طاقت نیاورد که بیشتر از این مهدی را بترسانیم، رفت کنارش و گفت شوخی کردیم.
مهدی گفت: همه جای خونه رو بهم ریخته چه جوری می گی شوخی کردید؟
رضا با خنده گفت: رسول پنجره رو ببند، بابا اسم تفلیس و از کجا اوردی؟
خندید و گفت: خواستم روح خارجی احضار کنم.
#ادامه_دارد
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
کاش گناهان ما هم مثل گناهان شهدا ترک نماز شب و دیر شدن نماز اول وقت، بود!
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
هر کس به اندازه توانایی خویش احساس مسئولیت کند. در انتخابات با هوشیاری تمام به تقویت اسلام بپردازید. مبادا بگویید چیزها گران شده یا اجناس کم است و هی نگویید انقلاب برای ما چه کرده، بگویید ما به عنوان یک شیعه امام زمان(عج) چه کاری برای انقلاب و امام زمان(عج) کردهایم.
"شهید اسدالله حبیبی"
#انتخابات
#مجلس_قوی
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
احمد شروع و ختمش با امام رضا (ع) بود.
چهار ماهگی مریض شد به حدی که پزشک ها از شفایش قطع امید کردند. خیلی ناراحت بودم.
شب در عالم رؤیا سه مرد نورانی را زیارت کردم. به من الهام شد که آنها امام حسن (ع)، امام حسین (ع) و امام رضا (ع) هستند. فرصت را غنیمت شمرده و شفای احمد را از آنها خواستم. موقع رفتن امام رضا (ع) در چارچوب در ایستاد و فرمود: احمدت را من ضمانت می کنم.
وقتی بیدار شدم حال احمد خوب شده بود در سایه ضمانت امام رضا (ع).
یک هفته قبل از شهادتش هم امام رضا (ع) را در خواب دیدم. بلند شدم خواستم از ایشان بابت شفای احمد در کودکی تشکر کنم. دیدم پرونده ای در دست دارد.
فرمود: این پرونده عمر احمد است. عمر او در دنیا تمام شد. او ۲۷ سال دارد.
از آقا خواستم ضمانت دیگری بکند. حضرت فرمود: نگران نباش یک هفته دیگر هم تمدید کردم.
فردای آن روز که احمد سر زده به کیا کلا آمد و خواب را برایش تعریف کردم، گویا یقین به شهادت کرده بود. قبل از رفتن با همه عکس یادگاری گرفت. موقع رفتن هم به پدرش گفت: بابا! این دیدار آخر ماست. بابت همه کوتاهی ها حلالم کن.
پدرش دست به کمر گرفت و گفت: پسرم! کمرم را شکستی.
احمد تا حال نامساعد پدرش را دید، گفت: شوخی کردم.
اما آن آخرین دیدار ما بود.
"شهید احمد کشوری"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
رسول اکرم(ص) می فرمایند:
من طلب الشّهاده صادقا اعطیها و لولم تصبه.
هر کس از روی صدق شهادت را طلب کند، خداوند به او ثواب آن را عطا خواهد کرد، هر چند به شهادت نرسد.
کنز المعال، ج۴، ص۴۲۱، حدیث۱۱۲۱۰
#حدیث_روز
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
عاشق حضرت ابوالفضل بود
دوست داشت مثل آن حضرت شهید شود قبل از شهادت عکسش را بدون دست کشید و برای شهادتش پوستر اماده کرد
در سوریه دو دستش را از دست داد و شهید شد.
"شهید حامد جوانی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
برای تولد تنها فرزندمان داوود، در خرداد سال 1363 از اندیمشک به دزفول آمدیم. در طول مسیر حاجی نشان بیمارستان را از مردم میپرسید،
متوجه شدیم که تنها بیمارستان مناسب که مزین به نام حضرت زهرا (س) بود در همان حوالی است.
وقتی حاجی نام خانم فاطمه زهرا (س) را شنید، ذکر نام ایشان را آنچنان بیان کرد که فکردم اتفاقی افتاده
اما خودش گفت:
«نام همسرم زهراست، در عملیات فتحالمبین با رمز یازهرا (س) مجروح شدم و قرار است تولد فرزندم هم در بیمارستان حضرت زهرا (س) باشد.»
حاج عباسدرست می گفت زندگی ما با رمز یا زهرا (س) گره خورده بود.
شهادت او هم در عملیات بدر با رمز یا زهرا (س) بود و پیکرش میهمان ابدی بهشت زهرا (س) شد.
"شهید عباس کریمی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
اسلام آدم بیتفاوت و كنارهگیر از مسائل سیاسی نمیخواهد؛
"شهید حسین ترک"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
با شهدا گم نمی شویم
#برشی_از_کتاب #رفیق_مثل_رسول امین و احمد هم به قول معروف روغن پیاز داغ حرف های رضا را زیاد کردند
#برشی_از_کتاب
#رفیق_مثل_رسول
بعد از فرصت استراحتی که پیدا کردم به محل کار رفتم و یکی از مهم ترین چیز هایی که پیگیری کردم، بحث تجهیز کارگاه تخریب بود.
کار در منطقه سخت شده بود. مسلحین با پیشرفت هایی که داشتند، توانستند حلب را محاصره کنند؛ البته نمی شد روی نقشه خط حرکت آن ها را یک مسیر مشخص اعلام کرد؛ چون جنگ ذره به ذره خاک را درگیر کرده بود.
مسلحین به خاطر آشنایی با خاک، توان مالی و تجهیزات نظامی پیشرفته، و یا با تطمیع و ارعاب بزرگان قبایل که مجبور به سکوت و اعلام بی طرفی شده بودند، توانستند، در حلب که بزرگ ترین استان سوریه است پیش روی کنند.
استان حلب به دلیل نزدیکی با مرز ترکیه برای دریافت تجهیزات و تبادل نیروی انسانی، برخورداری از منابع کشاورزی و صنعتی، حضور گسترده کردها و امکان استفاده از پتانسیل آن ها با شعار وحدت کردهای سوریه و ترکیه و دسترسی به اتوبانی که از شمالی ترین تا جنوبی ترین نقطه سوریه کشیده شده بود، اهمیت ویژه ای برای مسلحین داشت
عبور مسلحین به صورت لکه ای بود و گاهی در یک منطقه کوچک فقط چند خانه را به اشغال خودشان درآورده بودند. با کمترین حمله، مردم، روستا و محل زندگی خودشان را تخلیه می کردند و این کار، جای پای بیشتری به دشمنی می داد.
قبل از اعزام چند نفر از ما را برای یک دوره تکمیلی مشخص کردند و قرار شد برای آموزش به یکی از شهرهای شمالی سوریه برویم. هم زمان، روحالله و یکی دو نفر از دوستانش شمال بودند.
تمام تلاشم را کردم تا بتوانم ببینمش، همین فرصت طلایی باعث شد بتوانم یک دل سیر برادرم را ببینم و با انرژی بیشتری به ماموریت بروم.
#ادامه_دارد
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
در کنار رعایت مسائل بهداشتی به صورت دقیق، نباید از استغاثه و دعا برای مقابله با آثار بیماری ها غفلت نمود.
مرحوم حضرت آیت الله العظمی احمد خوانساری پیرامون آثار خاصه دعای "قل لن یصیبنا" در رفع بلایا خصوصا بیماریهای مسری می فرمایند: در دوران ما وبا فراگیر شد و افراد زیادی فوت شدند و جنازه های زیادی در سطح شهر افتاده بود که کسی آنها را جمع نمی کرد؛ ولی تنها خانواده ما و بعضی از افرادی که دعای "قل لن یصیبنا" را می خواندند از این بلیه محفوظ ماندند.
توصیه می شود در این ایام برای مقابله با سرایت #ویروس_کرونا، روزانه بعد از نماز صبح این دعا را قرائت نموده و دیگران را نیز به قرائت آن توصیه کنید.
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ
قُل لَن یُصیبَنا اِلّا ما کَتَبَ اللهُ لَنَا هُوَ مَولینا وَ عَلَی اللهِ فَلیَتَوَکَّلِ المُؤمِنون وَ إن یَمسَسکَ اللهُ بِضُرٍّ فَلا کاشِفَ لَهُ الّا هُو وَ إن یُرِدکَ بَخِیرٍ فَلا رادَّ لِفَضلِهِ یُصیبُ بِه مَن یَشاءُ مِن عِبادِه وَ هُوَ الغَفُورُ الرَّحیم وَ ما مِن دابَّۀٍ فِی الأَرضِ الّا عَلَی اللهِ رِزقُها وَ یَعلَمُ مُستَقَرَّها وَ مُستَودَعَها کُلٌّ فِی کِتابٍ مُبینٍ وَ کَأیِّن مِن دابَّۀٍ لاتَحمِلُ رِزقَها اللهُ یَرزُقُها وَ ایّاکُم وَ هُو السَّمیعُ العَلیم ما یَفتَحِ اللهُ لِلنّاسِ مِن رَحمَۀٍ فَلا مُمسِکُ لَها وَ ما یُمسِک فَلا مُرسِلَ لَهُ مِن بَعدِهِ وَ هُوَ العَزیزُ الحَکیم قُل أفَرَأیتُم ما تَدعُون مِن دُونِ اللهِ إن اَرادَنِیَ اللهُ بِضُرٍّ هَل هُنَّ کاشِفاتُ ضُرِّهِ اَو أرادَنی بِرَحمَۀٍ هَل هُنَّ مُمسِکاتُ رَحمَتِهِ قُل حَسبِیَ اللهُ عَلَیهِ یَتَوَکَّلُ المُتَوَکِّلُونَ حَسبِیَ اللهُ لا اِلاهَ اِلّا هُو عَلَیهِ تَوَکَّلتُ وَ هُوَ رَبُّ العَرشِ العَظیمِ.
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
مامور قبض روح خدا، دور ما نگرد...
ما کربلا ندیده به تو جان نمی دهیم...
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
مراقب باشیم؛
پُستها،
پَستمان نکند..!
"شهید سید محمد بهشتی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#انتخابات تضمینکنندهی امنیّت کشور است ... چرا؟ برای خاطر اینکه دشمنانی که کشور را، ملّت را تهدید میکنند، از پشتوانهی مردمی بیشتر هراس دارند تا امکانات تسلیحاتی ما؛ بله، از موشک ما هم میترسند امّا از پشتوانهی مردمی نظام بیشتر میترسند.
#مجلس_قوي
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
فرازی از وصیتنامه
سلام و درود بر شهیدان ، همانانی که سوختند و جامعه ای را از ذلّت و زبونی نجات بخشیدند و نهال آزادی و جمهوری اسلامی را در سراسر گیتی کاشتند
شیطان بزرگ پس از پیروزی انقلاب دست به حیله هایی زد تا انقلاب را از حرکت باز دارد . حملة نظامی کرد، محاصره اقتصادی کرد، جنگ سرد تبلیغاتی انجام داد امّا به حول و قوّة الهی همه آن ها دفع شد
دوستانم ! دست از اطاعت امام برندارید... وقت های خود را بیهوده تلف مکنید و همواره مطالعه کنید و بدین وسیله اسلام عزیز را بشناسید تا دشمنان نتوانند بر شما تسلّط پیدا کنند... از شما می خواهم که همواره تفکّر کنید و نگذارید که نفس امّاره و هواهای نفسانی بر شما غلبه پیدا کند.
تا جان دارید برای تداوم انقلاب بکوشید و تا می توانید در حفظ تشکیلات بکوشید و وحدت تشکیلاتی خود را حفظ کنید.
ملّت غیور و شهیدپرور ! ولایت فقیه را به عنوان دژی مستحکم پشتیبانی کنید و وحدت را از یاد مبرید که رمز پیروزی همین است . امّت غیور ! در بطن انقلاب باشید که اگر غیر از این شد شکست می خورید
"شهید ابراهیم نیکوفرد"
#سالروز_شهادت
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
رسول الله (ص) می فرمایند:
افضل الشّهداء الّذین یقاتولن فی الصّف الاوّل فلا یلفتون وجوههم حتّی یقتلوا، اولئک یتلبّطون فی الغرف العلی من الجنّه یضحک الیهم ربّک فاذا ضحک ربّک الی عبدٍ فی موطن فلا حساب علیه.
برترین شهیدان کسانی هستند که در صف اول (خط مقدم)پیکار می کنند و روی بر نمی گردانند تا کشته شود، اینها هستند که جایگاه آنان غرفه های عالی بهشت است، و خداوند بر آنها متبسّم است و اگر خداوند بر بنده ای تبسّم کند (خشنود شود) هیچ حسابی بر او نیست.
کنز المعال، ج۴، ص۴۰۱، حدیث۱۱۱۲۰
#حدیث_روز
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
گفتم: دارم از استرس میمیرم، گفت: یه ذکر بهت میگم هر بار گیر کردی بگو، من خیلی قبولش دارم، گرهی کار ِمنم همین باز کرد (آخه خودشم خیلی سخت اجازهی خروج گرفت)
گفتم: باشه داداش بگو
گفت: تسبیح داری؟
گفتم: آره
گفت: بگو "الهی بالرقیه سلام الله علیها"
حتمـا سه ساله ی ارباب نظر میکنه، منتظرتم و قطع کردم
چشممو بستم شروع کردم:
الهی بالرقیه سلاماللهعلیها
الهی بالرقیه سلاماللهعلیها
۱۰ تا نگفتم که یهو گفتن: این پنج نفر آخرین لیسته، بقیهاش فردا...
توجه نکردم همینجور ذکر میگفتم که یهو اسمم رو خوندن، بغضم ترکید با گریه رفتم سمت خونه حاضرشم
وقتی حسین رو دیدم گفتم: درست شد، اشک تو چشمش حلقه زد و گفت: "الهی بالرقیه سلام الله علیها"
"شهید حسین معزغلامی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
چند روز قبل از رفتن به سوریه ازم خواست که بزارم بره سوریه.
باهاش مخالفت کردم و گفتم تو مال جنگ نیستی و من فقط یک پسر دارم
اگر تو بری دیگر کسی رو ندارم....
شب که خوابیدم حضرت زینب (س) رو در خواب دیدم که پسرمو ازم خواست و گفت با رفتنش مخالفت نکنم.
وقتی خبر شهادت محمد رو شنیدم اصلا ناراحت نبودم چون حضرت زینب(س) محمد منو انتخاب کرده بود...
"شهید محمد هادی نژاد"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیارت امام زمان (عج) در روز جمعه (با نوای استاد فرهمند)
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
از مردم غیور و شجاع میخواهم که در مسائل سیاسی و انتخابات وارد شوند و نگذارند ولایت فقیه و روحانیت در خط امام مظلوم واقع شوند.
"شهید مهدی جعفری"
#انتخابات
#مجلس_قوي
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
با شهدا گم نمی شویم
#برشی_از_کتاب #رفیق_مثل_رسول بعد از فرصت استراحتی که پیدا کردم به محل کار رفتم و یکی از مهم ترین
#برشی_از_کتاب
#رفیق_مثل_رسول
فکر می کنم حدود ساعت ۲ صبح بود که اعلام کردند بالای آسمان دمشق هستیم.
هواپیما ارتفاع کم کرد، مهماندار از ما خواست کمربندها را ببندیم، روی صندلی بالا کشیدم و گفتم: به سلامتی حسابی منتظر اومدنمون هستند.
حسین لبخندی زد و گفت: خدا به خلبان خیر بده داره چراغ خاموش میره جلوی هتل بشینه.
محسن که تازه از خواب بیدار شده بود پرسید: قصه چیه؟ رسیدیم؟ پس چرا چراغ خاموش؟
گفتم: آمارتو گرفتن، اومدن استقبال.
هواپیما بعد از چند بار که قصد نشستن داشت و نتونست بلاخره به سمت راست مایل شد صدای برخورد چرخ های هواپیما به زمین حاکی از نشستن هواپیما داشت، که محسن گفت: خب به سلامتی نشست.
وارد فرودگاه شدیم از صدای انفجار می شد فهمید که دشمن نزدیکی فرودگاه را زده است. همین که شرایط آرام تر شد، با ماشین به سمت شهر راه افتادیم.
به شهر که نزدیک شدیم صدای تیراندازی و انفجار شنیده نمی شد.
یکی از بچه ها گفت: اینا ساعتی می جنگند، الان ساعت استراحتشونه و شهر وضعیت بهتری داره.
هوا داشت روشن می شد که برای زیارت به حرم رفتیم. داخل صحن به راحتی میشد راه رفت. یاد محرم افتادم، گوشه ای از حرم به یادش دو رکعت نماز خواندم.
بعد از نماز همراه بچه ها به سمت فرودگاه اومدیم و با اولین پرواز به سمت حلب راهی شدیم.
_بهتره برای آموزش اسم جهادی انتخاب کنیم.
علیرضا گفت: من جلیل، تو هم خلیل.
وقتی رسیدیم و کارگاه تخریب را تحویل گرفتم، آستین همت را بالا زدم و شروع کردم به تجهیز کردنش.
با یحیی هماهنگ کردم که صبح برای آشنایی و شناسایی بیشتر منطقه، من را همراهی کند. واقعا به منطقه مسلط بود. یحیی با شناختی که داشت مسیری را انتخاب کرد که درست از بین مسلحین عبور می کردیم.
ادوات و تجهیزات دشمن دور تا دور ما چیده شده بود. به شوخی گفتم: ما الان پشت به خودی و رو به دشمنیم، الان مسلحین ما رو می زنند.
یحیی خونسرد گفت: برگردیم هم خودی ها ما رو می زنند.
#ادامه_دارد
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
قبلا مسير را شناسايي کرده بود. بدون کوچکترين مشکلي گردان را به پشت موانع دشمن رساند. کنار سيم خاردار فرشي توقف کرديم. يکي از بچههاي تخريب مشغول باز کردن معبر شد. عراقي ها پس از لحظاتي مشکوک شدند و اولين منور را شليک کردند.
درگيري در محورهاي ديگر شروع شد و کم کم به محور ما رسيد. فرصت نبود... نمي توانستيم منتظر باز شدن معبر بمانيم. بايد گردان را روي دژ مي رساندم. با نگراني به اطراف نگاه انداختم، هيچ راهي براي عبور ديده نمي شد.
حسين به طرف سيم هاي خاردار رفت. خودش را روي سيم ها انداخت و گفت: «از روي من عبور کنيد، معطل نشويد.»
بچه ها پا بر پشت حسين گذاشتند و به سرعت روي دژ ريختند.
"شهید حسین عالی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
فرازی از وصیتنامه
بدانيد که انقلاب به ظهور حضرتش منتهي مي شود پس تحت رهبري ولايت فقيه بيش از پيش همت کنيد، چشمان تمامي مسلمانان جهان به شماست
انقلاب را پاس داريد که تنها مال شما نيست به پاي اين نهال بسيار خون رفته است تا اين لحظات و امکانات را فرا ساخته است به نعمت انقلاب بينديشيد مبادا کفران نعمت کنيد و شکر آن تلاشي سخت است بدون هدر دادن وقت و گذشتن از همه چيز در راه خدا(است)...
برادران و خواهران توصيه شديد مي کنم که به شما در تربيت نسل خردسال و نوجوان، زيرا که تضمين آينده اسلام است، اين غنچه هاي نشکفته را در يابيد و شما هستيد که از اين افراد مي توانيد بزرگان فردا را بسازيد
از اين زمينه هاي مناسب براي رشد که شکل نگرفته استفاده کنيم و طبق احکام خدا شکل دهيم
"شهید حسن ترک"
#سالروز_شهادت
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab