#شهیدانه ♥️↓
#شهیدعلیرضاقبادی
مادر علیرضا تعریف مے ڪرد؛ روزۍ سر قبر علیرضا بودم ڪه متوجه خانمۍ شدم ڪه شدیدا گریه
مے ڪرد ...از ایشان سوال ڪردم ڪه شما علیرضا را مۍ شناسید؟
گفت:
من شهید رو نمیشناسم روز تشییع شهید من در امامزاده بودم ڪه دیدم تشییع شهید است به شهید گفتم اگر تو واقعا شهیدۍ پس براۍ من ڪارۍ ڪن، من دخترۍ دارم ڪه نمۍ تواند صحبت ڪند و سه پسر بیڪار در خانه دارم... ڪمڪم ڪن ...
میگن شهدا حاجت میدن !
🌹این اتفاق گذشت چند روز بعد دخترم در خانه یڪدفعه مرا صدا زد و آب خواست! باور نمیڪردم شهید اینقدر زود جوابم را بدهد. چند روز بعد هم یک نفر درب خانه ما آمد و پرسید خانم شما سه پسر بیڪار دارید؟ من با تعجب پرسیدم بله چطور مگه؟؟ ایشان آدرسے به من داد و گفت فردا بگویید بیایند سرڪار...