#نماز_حاجت
📢نماز حاجت روز پنجشنبه
به توصیه آیتالله بهجت قدسسره
🔷آیتالله بهجت قدسسره اطرافیان و شاگردان خود را بسیار به خواندن نماز روز پنجشنبه توصیه میکردند و میفرمودند: «آیتالله سید مرتضی کشمیری هر وقت این نماز را میخواند، هدیهای برای او میرسید».
📃شیوه خواندن نماز از کتاب جمالالاسبوع سیدبنطاووس
چهار رکعت (دو نماز دورکعتی)
1⃣ در رکعت اول بعد از حمد ۱۱بار سورۀ توحید
2⃣ در رکعت دوم بعد از حمد ۲۱بار سورۀ توحید
3⃣ در رکعت سوم بعد از حمد ۳۱بار سورۀ توحید
4⃣ در رکعت چهارم بعد از حمد ۴۱بار سورۀ توحید
5⃣ بعد از سلام نماز دوم ۵۱بار سورۀ توحید
6⃣و ۵۱بار «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد» را بخواند
7⃣ و سپس به سجده برود و ۱۰۰بار «یاالله یاالله» بگوید و هرچه میخواهد از خدا درخواست کند.
✅ پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود:
اگر از خدا بخواهد که کوهی را نابود کند کوه نابود میشود؛
نزول باران را بخواهد بهیقین باران نازل میشود؛
همانا هیچچیز مانع میان او و خداوند نیست؛
خداوند متعال بر کسی که این نماز را بخواند و حاجتش را از خدا نخواهد غضب میکند.
برگرفته از کتاب بهجت الدعا، ص٣٨٠ـ٣٨١
★➻ @Emamzamaniam313 ⇜join
از خدا بترس اونجوری که خدا رو میبینی!
موتوری هایی که کلاه ندارن از پلیس
میترسن و دور میزنن.
اگر خیال میکنی خدا تو رو نمیبینه ؛ کافری
همون جوری که علم داریم خدا داریم باید همون جور بدونیم خدا هم ناظر به اعمال ماست
اما اگر یقین داری خدا میبینه اما معصیت میکنی
خدا رو از پست ترین نظر کننده ها قرار دادی
برای این که آدم از یک بچه ده ساله حیا میکنه و گناه نمیکنه اما از خدا حیا نکرد و گناه کرد.
" آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) "
🌎 @Emamzamaniam313
🌙 اعمال شب عید فطر
🔻 غسل هنگام غروب آفتاب
🔻 احیاء آن شب به نماز و دعا و استغفار
🔻 بخواند در عقب نماز مغرب و عشاء:
اَللهُ اَکْبَرُ، اَللهُ اَکْبَرُ لا اِلهَ اِلا اللهُ، وَاللهُ اَکْبَرُ، اَللهُ اَکْبَرُ، وَلله الْحَمْدُ، اَلْحَمْدُ للهِِ عَلی ما هَدینا، وَلَهُ الشکْرُ علی ما اَوْلینا.
🔻 بعد از نماز مغرب بگوید:
یا ذَاالْمَن وَالطوْلِ، یا ذَاالْجُودِ، یا مُصْطَفِی مُحَمدٍ وَناصِرَهُ صَل عَلی مُحَمدٍ وَ الِ مُحَمدٍ، وَاغْفِرْ لى کُل ذَنْبٍ اَحْصَیتَهُ، وَهُوَ عِنْدَکَ فى کِتابٍ مُبینٍ؛ پس به سجده برود و صد مرتبه در سجده بگوید: اَتُوبُ اِلَى اللهِ و حاجت خود را بخواهد
🔻 زیارت امام حسین علیهالسلام
🔻 ده رکعت نماز که در شب آخر ماه رمضان وارد شده است
🔻 چهارده رکعت نماز ؛ در هر رکعتى حمد و آیةالکرسى و سه مرتبه قل هُوَ الله اَحَدٌ
🔻 قرائت دعای 45 صحیفه سجادیه (دعای وداع با ماه مبارک رمضان)
منتشر کنید🙏
★➻ @Emamzamaniam313
🔴پاداش هدیه دادن به امام معصوم علیه السلام!
🌟 نقل است در زمان امام حسین (علیه السلام) دخترک خدمتکاری با دسته گلی خوشبو نزد امام آمد و شاخه گلی را به آن حضرت هدیه نمود.
🌷امام در مقابل این کار پاداش بزرگی به وی بخشید.
❄سپس در مقابل نگاه متعجب اطرافیان خود فرمود: خداوند به ما دستور داده و فرموده است:
☀هر گاه کسی شما را ستایش کند (یا هدیه ای بدهد)شما باید در مقابل به ستایشی بهتر از آن یا مانند آن پاسخ دهید.
📚پیوست: یکی از وظایف مؤمنان در عصر غیبت، هدیه کردن ثواب نماز یا قرائت قرآن به آقا امام زمان ارواحنا فداه است.
همانطور که هر یک از ما برای نشان دادن علاقه و محبت خود به دیگران، کلمات محبت آمیز بر زبان می آوریم،
با بر زبان آوردن آیات زیبای قرآن هم عشق و علاقه قلبی خودمان را به مولایمان حضرت صاحب الزمان (عج) هدیه می کنیم .
تا علاوه بر ثواب و پاداش، از محبت و دوستی آن امام بزرگوار بیشتر بهره مند گردیم.
*کانال امام زمانی ام*
@Emamzamaniam313
☘🌼☘🌼☘🌼☘🌼☘🌼☘
📗بحارالانوار.ج۴۴.ص۱۹۴
🔴چرا از جیب خود به دعاها اضافه میکنیم؟!
🌺خدای سبحان بندگان را به دعا دعوت فرموده: “ادعونی أستجب لکم” مرا بخوانید تاشما را اجابت کنم.
✅اما نکته قابل تأمل اینکه ما حق نداریم بر دعاها چیزی اضافه یا کم کنیم و از جیب خود کلمه یا جمله ای را بر دعا بیفزاییم و فرازی از دعا را به دلخواه خود تکرار کنیم!
⛔چون در این صورت،انسان مشمول اثرات واقعی آن دعای رسیده از معصوم نمیگردد.
♦فرضاً در دعای کمیل جایی که فراز “یاربّ” ۳ بار وارد شده،اگر کسی ۹ بار تکرار کند ، البته دعا هست اما دعای تعلیمی حضرت امیرالمومنین نیست و اثرات دعای کمیل را ندارد.
🔹اگر ما مدعی شیعه بودن هستیم ، شیعه یعنی پیرو ، “پی رو” نه یک قدم عقب میافتد و نه یک قدم جلوتر میرود!
🍀پس دخل و تصرّف در دعاها نکنیم! همانی را بخوانیم که هست! نه یک حرف کم و نه یک حرف بیش!
🌺که اگر فضیلتی در تکرار آن بود ، مطمئن باشیم خود معصومین علیهم السلام می فرمودند.
🔹اگر تکرار “یا وجیهاً عندالله . . . در دعای توسل و تکرار ” إنی سلمٌ لِمَن سالَمَکُم و… در زیارت عاشورا چند بار لازم بود خود ائمه قطعاً این را چندباره ذکر میکردند، همانطوری که لعن و سلام آخر زیارت عاشورا را أمر فرمودند ۱۰۰ بارتکرار کنید!
🌀️جناب شیخ بهایی رحمه الله در کتاب مفتاح الفلاح می گوید :
🔸تعداد در دعاها،حکم دندانه ی کلید دارد که به زیاد یا کم نمودن آن،در باز نمى شود.
✅تحقیقاً عرض میکنم که در تعداد و عدد دعاها و ذکرها،اسرار و رموزی نهفته که اگر ما بخواهیم به آن آثار نائل گردیم می بایست همانطوری که نقل شده بخوانیم نه یک حرف کم و نه یک حرف بیش!
🌺 اگر که می بینیم در تسبیحات حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) هر ذکر ، عددی مخصوص به خود دارد یا در دعای کمیل یکجا فراز “یاربّ” ۱ بار گفته شده و جایی دیگر همین فراز ۳ بار ذکر شده حتماً حساب و کتابی محفوظ دارد که ما بیخبریم...
❗ گاهی مشاهده میگردد مداحان در زمان دعا کردن میگویند : یا اللهُ یا رَحْمنُ یا رَحِیمُ یا مقلّب القلوب، ثبّت قلوبنا!(به جای قلبی!) علی دینک «ای خدا ای رحمان ای رحیم ای مقلب قلوب ! قلبهای ما را در دینت ثابت و مستحکم بدار »
خوب برادر من!فکر نمیکنی چنین چیزی را ائمه ما بلد بودند و اگر لازم بود در جمع آنطور خوانده شود ، حتماً توصیه میفرمودند؟!
♻ضمناً خوب است بدانیم علماء علم اخلاق ، دعاها را به دارو تشبیه کرده اند که باید آن چنان که دکتر تجویز کرده، خورده شود و کم و زیاد کردن آن ، اگر اثر معکوس و مُخرّب نداشته باشد لاأقل اثر گذاری را کم میکند.
*کانال امام زمانی ام*
🆔 @Emamzamaniam313
✨🌾✨🌷✨🌺✨🌾✨🍃✨
📚کتاب مفتاح الفلاح شیخ بهایی
📒گزیده ی سخنان بزرگان
کانال رسمی هواداران سپاهان✅ 💛💛💛💛💛
Sepahan✔️
اخبار ورزش اخباراصفهان خبر ورزشی ورزش سه
سرگذشت ارواح در عالم برزخ قسمت 14 🔵آتش حسرت 🔷از کثرت اندوه و حسرتی که بر وجودم نشسته بود، بر جای نش
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۱۵)
🔵به سوی آتش!
🔸در حالیکه از شدت وحشت و اضطراب به خود میلرزیدم، پرسیدم به کجا؟
🔥 گناه به کوه سمت چپ اشاره کرد و گفت: پشت این کوه وادی باصفایی است که دوست دارم تا قیامت در آنجا بمانی.
🌿میدانستم لجاجت و طفره رفتن من بی فایده است پس به همان راهی که اشاره کرده بود قدم نهادم.
گناه با عجله و شادی کنان جلو میرفت.
🍂 هراز گاهی بر میگشت و مرا تشویق به ادامه راه میکرد.
با اینکه از گناه خیری ندیده بودم، اما مژدههای مکرر و شادمانی بی سبب او مرا نیز به وجد آورده بود و امیدوارانه به مسیر ادامه میدادم.
🌵از نیمه کوه گذشته بودیم که نالههایی از دور به گوشم خورد.از ترس و دلهره بر جای ایستادم و به گناه گفتم: این چه صدایی است که به گوش میرسد؟
🔥گناه گفت: من صدایی نمیشنوم، شاید هلهله و شادی اهالی آنجاست که غرق نعمتند.
گفتم: ولی صدایی که من میشنوم به ناله و فغان بیشتر شباهت دارد تا هلهله و شادمانی کردن.
💥گناه گفت: من چیزی نمیشنوم، بی جهت وقت را تلف نکن و زودتر به راهت ادامه بده.
🍁دریافتم که گناه مطلبی را از من پنهان میکند و بی جهت خود را به ناشنوایی میزند...اما چاره ای نبود.
🌄در کشاکش کوه و با شک و تردید به دنبال گناه در حرکت بودم که ناگهان صدای نیک را شنیدم، فریاد کشید: خودت را کنار بکش.
✅ با عجله خودم را به کناری کشیدم، ناگهان سنگ سیاه بزرگی با شدت تمام به فرق گناه🔥 فرود آمد و او را به پایین کوه پرتاب کرد.
✨پس از آن نیک را دیدم که با عجله از قله کوه به طرفم آمد و مرا در آغوش گرفت.
من نیز صورت بر شانه مهربانش گذاردم و زار زار گریستم..
🌻نیک در حالی که اشکهایم را پاک میکرد گفت: دوست من اینجا چه میکنی؟ هیچ میدانی اینجا کجاست؟ گفتم: نه.
🌼نیک سری تکان داد و گفت: تو در چند قدمی وادی عذاب هستی. اینجا جایگاه افرادی است که توان عبور از برهوت را ندارند و روز قیامت نیز قدرت عبور از پل صراط را نخواهند داشت و سرانجام به قعر جهنم سقوط میکنند.
🌷نیک پس از آن مرا دلداری داد و خواست تا برای رفع خستگی اندکی استراحت کنم.
🔵عذاب یکی از بزرگان برزخ!
🔷در همین میان و در لا به لای فریادهای اهل عذاب صدای ناله ای را شنیدم که به ما نزدیک میشد.
پس از لحظه ای صدا واضح تر شد. و شنیدم که صاحب صدا با ناله ای جگر خراش از تشنگی شکایت میکرد.
🔘با وحشت رو به نیک کردم و پرسیدم: این دیگر چه صدایی است؟
🔆نیک نگاه مهربانانه اش را به صورت من دوخت و گفت: به بالای کوه بنگر و آرامشت را حفظ کن.
✳️وقتی به اوج قله نگریستم شخصی را دیدم که در گردنش غل و زنجیر آویخته اند و دو مرد زشت رو و قوی هیکل سر زنجیر را به دست گرفته اند.
▪️آن شخص در حالیکه مرتب از تشنگی مینالید به این سو و آن سو نگاه میکرد.
🔘پس از دیدن ما با عجله به طرفمان حرکت کرد؛ من از ترس خودم را به نیک رساندم و آهسته پرسیدم:
این شخص کیست؟
🔶 نیک گفت: صاحب ناله یکی از سرشناسان برهوت است که در دشت عذاب معذب است.
🔥آن شخص همانطور که به ما نزدیک میشد دستهایش را مانند گدایی به سمت ما دراز کرده بود و طلب آب💦 میکرد.
وقتی به چند قدمی نیک رسید، مامورانش با کشیدن زنجیر از نزدیک شدن او به ما جلوگیری کردند، او در حالی که اشک میریخت با التماس از نیک درخواست یک قطره💧 آب کرد، اما نیک امتناع ورزید. او همچنان التماس میکرد..
✨ نیک از او پرسید: مگر تو از داشتن دوستت نیک محرومی؟
سر به زیر افکند و گفت: چه دوستی، چه نیکی، دوست من گناه من است که در همان لحظات اول مرا به دست این ماموران عذاب سپرد و رفت.
☄حال باید تا روز قیامت از این تشنگی عذاب آور رنج ببرم و در قل و زنجیر محبوس باشم.
🍀نیک با کنایه گفت: پس دعا کن هر چه زودتر روز قیامت بر پا شود تا از این عذاب رهایی یابی.
🍂 او به ناگاه سر بلند کرد و با تمام قوی فریاد برآورد: نه، نه، نه، ما اهالی دشت عذاب هرگزنمی خواهیم قیامت برپا شود، عذاب اندک برزخ ما را به ستوه آورده تا چه رسد به عذاب جهنم که...🔥
اما ماموران با گرزهای آتشینی که همراه داشتند به جان او افتادند. آن شخص ناگهان از جا پرید و در حالیکه صدای شتری میداد که داغ شده باشد، شروع به جست و خیز کرد.
آتش🔥 از پیکرش زبانه میکشید و صدایش زمین را میلرزاند...
✍ادامه دارد..
*کانال امام زمانی ام*
🆔 @Emamzamaniam313
🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃
✨امام صادق علیہ السلام:
⚫️گناهے كہ نعمت ها را تغيير میدهد:
🔴تجاوز بہ حقوق ديگران است.
⚫️گناهے كہ پشيمانے مےآورد:
🔴قتل است.
⚫️گناهے كہ گرفتارے ايجاد میكند:
🔴ظلم است.
⚫️گناهے كه آبرو مےبَرد:
🔴شرابخوارے است.
⚫️ گناهے كہ جلوے روزے را مےگيرد:
🔴زناست.
⚫️ گناهے كہ مرگ را شتاب مےبخشد:
🔴قطع رابطہ با خويشان است.
⚫️گناهے كہ مانع استجابت دعا مےشود و زندگے را تيره و تار مےكند:
🔴نافرمانے از پدر مادر است.
📔 علل الشرايع ج ۲، ص ۵۸۴
💠 @Emamzamaniam313
کانال رسمی هواداران سپاهان✅ 💛💛💛💛💛
Sepahan✔️
اخبار ورزش اخباراصفهان خبر ورزشی ورزش سه
گـروه ختـم صلـوات 🍃🌺بہ نیت سلامتي و تعجیڸ در ظہـور آقا امـام زمـاڹ ارواحنا فداه🌺🍃 👌بہ دوستاڹ خود ا
گروه ختم صلوات حتما عضو شید و با ختم ها خودتون رو بیمه کنید😍😍
🔴خاطره ی زیبای علامه جعفری از امتحان الهی!
✅از علامه جعفري ميپرسند چي شد كه به اين كمالات رسيدي؟!
ايشان در جواب خاطرهاي از دوران طلبگي تعريف ميكنند و اظهار ميكنند كه هرچه دارند از كراماتي است كه به دنبال اين امتحان الهي نصيبشان شده:
♻مدير مدرسهمان به آقا شيخ علي گفت: آقا شب نميگذره، حرفي داري بگو.
ايشان يك تكه كاغذ روزنامه در آورد.
🍀عكس يك دختر بود كه، زيرش نوشته بود " اجمل بنات عصرها " (زيباترين دختر روزگار)
⚡ گفت: آقايان من درباره اين عكس از شما سوالي ميكنم:
⁉اگر شما را مخير كنند بين اينكه با اين دختر بطور مشروع و قانوني ازدواج كنيد و هزار سال هم زندگي كنيد با كمال خوشرويي و بدون غصه، يا اينكه جمال علي (علیه السلام) را مستحباً زيارت و ملاقات كنيد. كدام را انتخاب ميكنيد؟
✳سوال خيلي حساب شده بود...
طرف دختر حلال بود و زيارت علي (علیه السلام) هم مستحبي.
🌀چهار نفر اول همه دختر زیبا را انتخاب کردند.
نفر پنجم من بودم.
اين كاغذ را دادند دست من. ديدم كه نميتوانم نگاه كنم، كاغذ را رد كردم به نفر بعدي.
🌿 گفتم: من يك لحظه ديدار علي (علیه السلام) را به هزاران سال زناشويي با اين زن نميدهم.
❄ يك وقت ديدم يك حالت خيلي عجيبي دست داد. شبيه به خواب و بيهوشي. بلند شدم وارد حجرهام شدم.
☀ يك دفعه ديدم يك اتاق بزرگي است يك آقايي نشسته در صدر مجلس، تمام علامات و قيافهاي كه شيعه و سني درباره امام علي(علیه السلام) نوشته در اين مرد موجود است.
💥يك جواني در سمت راستم نشسته بود. پرسيدم اين آقا كيست؟
گفت: اين آقا خود علي (علیه السلام) است، من سير او را نگاه كردم.
✨آمدم بيرون، رفتم همان جلسه، دیدم كاغذ رسيده دست نفر نهم يا دهم، رنگم پريده بود..
🌱 خطاب به من گفتند: آقا شيخ محمد تقي شما كجا رفتيد و آمديد؟ اصرار كردند و من بالاخره قضيه را گفتم ،خيلي منقلب شدند.
🔆خدا رحمت كند آقا سيد اسماعيل (مدير) را خطاب به آقا شيخ حيدر، گفت: آقا ديگر از اين شوخيها نكن، ما را بد آزمايش كردي...
⭐کارهای کوچک را بی اهمیت و پیش پا افتاده نشماریم ...شاید امتحان ما همان باشد..
*کانال امام زمانی ام*
@Emamzamaniam313
🍃🌹❄🍃🌹❄🍃🌹❄🍃🌹
کانال رسمی هواداران سپاهان✅ 💛💛💛💛💛
Sepahan✔️
اخبار ورزش اخباراصفهان خبر ورزشی ورزش سه
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۱۵) 🔵به سوی آتش! 🔸در حالیکه از شدت وحشت و اضطراب به خود میلرزیدم،
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ( قسمت ۱۶)
🔵ذوب شدن گناه
همان طور که مسیر را میپیمودیم، جریان ناراحتی و لاغر شدن گناه را به نیک گفتم.
نیک خندید و گفت: گناه حق دارد ناراحت شود چون هیکل او پیش از این در دنیا، بزرگ و عجیب بود که البته سختیهایی که در دنیا دیدی و صبر کردی زجری که هنگام مرگ کشیدی از قد و قواره او کاست.
✨هر چند یادآوری بلاها و سختیهای دنیا برایم طاقت فرسا بود اما از آنجا که از قدرت گناهم کاسته بود راضی و خوشحال بودم.
🔵نور ایمان
✅رشته کوهی که در دامنه آن حرکت میکردیم سر بر دامن کوهی بلند داشت که به آسمان آتشین ختم میشد و چون سدی مرتفع راه را بر هر عابری بسته بود.
♨️با دلهره و اضطراب خود را به نیک رساندم و گفتم دوست من ظاهراً به بن بست برخوردیم، راه عبورمان بسته است،
🌼 نیک همانطور که میرفت گفت: ناراحت نباش و با من بیا، در قسمتهایی از این کوه غارهای کوتاه و یا درازی وجود دارد که باید از یکی از آنها عبور کنیم تا به قدرت ایمان خود پی ببری.
🍀با تعجب پرسیدم: قدرت ایمان؟! گفت: آری. گفتم: چگونه؟
گفت: بدان که در روز قیامت، هر کس به اندازه ایمانش سعادتمند میشود و در اینجا ذرهای از سنجش قدرت ایمان رخ میدهد که در هر صورت دیدنی است نه گفتنی.
💥چیزی نگذشت که غاری تنگ و تاریک و بی روزنه پدیدار گشت، چون وارد غار شدیم از تاریکی🌑 بیش از حد آن به وحشت افتادم.
پس از چند قدم از حرکت ایستادم و به نیک گفتم :راه رفتن در این تاریکی، وحشت آور و غیرممکن است.
⚡️ به راستی اگر گناه در این تاریکی به سراغم آید و مرا از پا درآورد چه؟
🌹 نیک نزدیکتر آمد و گفت: از آمدن گناه آسوده خاطر باش زیرا ضربهای که بر او فرود آوردم باعث شد به این زودیها به ما نرسد به خصوص که هر لحظه ضعیفتر نیز میشود.
🍂از اینکه برای مدتی از شر گناه راحت شدیم خوشحال بودم اما فکر تاریکی مسیر دوباره مرا به خود آورد به همین جهت از نیک پرسیدم: در این تاریکی چگونه پیش خواهیم رفت؟
🌺نیک گفت: اکنون به واسطه قدرت ایمانت نوری پدیدار خواهد شد که چراغ راهمان میباشد.
🍃 چندی نگذشت که از صورت نیک نوری درخشید که تا شعاع چند متری را روشن میکرد.
🌾با خوشحالی تمام همگام با نیک حرکت را آغاز کردم. گاه به گودالهای عمیقی میرسیدم که تنها در پرتو نور ایمانم میتوانستم از کنار آنها به سلامت بگذرم.
🔵التماس کنندگان
🔺هنوز راه زيادي نپيموده بوديم که در دل تاريکي ضجه و فريادهايي به گوشم رسيد. وقتي دقت کردم صداي چند نفري را شنيدم که التماس کنان از ما ميخواستند که نور ايمان را به طرف آنها هم بگيريم تا در پرتو نور ما حرکت کنند.
♦️نيک همانطور که جلو ميرفت مرا صدا زد و گفت: گوش به حرفشان نده، اينها باقي مانده منافقين و کافران هستند که تا اينجا پيش آمدهاند اما دريغ از يک نور ضعيف که بتوانند در پرتو آن حرکت کنند
و سرانجام نيز در يکي از همين چاههاي وحشتناک غار سقوط خواهند کرد.
🔘چون با اصرار آنها روبرو شديم نيک ايستاد و خطاب به آنها گفت: اگر محتاج نور ايمانيد برگرديد به دنيا و از آنجا بياوريد.
🔷يکي از آن ميان رو به من کرد و گفت: هان اي بنده خدا! مگر ما با هم در يک دين نبوديم، مگر ما و شما روزه نميگرفتيم و نماز نميخوانديم؟
♻️ چرا حالا ما را به بازگشتن به آن سراي جواب ميدهيد که ميداني امکانش نيست؟!
🔆 در حالي که از خشم دندانهايم را به هم مي ساييدم، پاسخ دادم: بله با ما بوديد اما براي ريشه کن کردن دين ما و نه ياري آن، همواره براي ضربه زدن به دين و آيين اسلام در کمين نشسته بوديد و اکنون دريافتيد که از فريب خوردگان بودهايد...
✍ادامه دارد...
*کانال امام زمانی ام*
🆔 @Emamzamaniam313
⭐️🌺⭐️🌺⭐️🌺⭐️🌺⭐️🌺
🍃🌺
عید اسٺ ولے بدون او غم داریم
عاشق شدهایم و #عشق را ڪم داریم
اے ڪاش ڪه این عید #ظهورش برسد
اینگونہ هزار عید با هم داریم
#عید_اسٺودلم_خانہویرانہ_بیا🌸
#عیدتان_مبارڪ
@Emamzamaniam312
🍃🍂 صلوات سبب رفع عذاب قبر🍃🍂
🌸✨صلوات سبب رفع عذاب قبر است، چنانچه زنی دختری داشت آن دختر وفات نمود و مادرش در خواب دید که به عذاب الیم و عقاب عظیم گرفتار است و با اندوه بسیار از خواب بیدار شد و زاری آغاز نمود چند روز به حال فرزندش اشک میبارید و مینالید تا این که بار دیگر آن دختر را در خواب دید. خوشحال و شادمان و در روضه فردوس خرامان اشک میریخت و به او گفت: ای دختر آن چه بود که من میدیدم و این چه صورت است که مشاهده میکنم؟
🌸✨جواب داد: ای مادر! به جهت گناهان خود در عذاب بودم چنانچه دیدی و در این روز ها عزیزی به کنار قبر ما گذشت و چند نوبت صلوات فرستاد و ثواب آنها را به اهل گورستان بخشید و حق تعالی به برکت آن صلوات عذاب را از اهل گورستان برداشت.
🌸✨پیامبر اکرم (ص) نیز فرمودند:
بسیار بر من صلوات بفرستید. زیرا که صلوات فرستادن بر من نور است در قبور، و نور است در صراط، و نور است در بهشت.
📚 بحارالانوار، ج۹۴، روایت ۶۳
🌎 @Emamzamaniam313
کانال رسمی هواداران سپاهان✅ 💛💛💛💛💛
Sepahan✔️
اخبار ورزش اخباراصفهان خبر ورزشی ورزش سه
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ( قسمت ۱۶) 🔵ذوب شدن گناه همان طور که مسیر را میپیمودیم، جریان ناراحتی و
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۱۷)
🔵نزاع مجرمان
✅حرفهايم که تمام شد خودم را به نيک نزديک کردم و گفتم: زود برويم تا دوباره وبال گردنمان نشدهاند.
🔅نيک گفت: اگر تمايل داري مشاجره و نزاعشان را با يکديگر بشنوي، پس خوب دقت کن.
❎ وقتي گوش سپردم صداي آنها را در دل تاريکي شنيدم که چند تن از آنها خطاب به گروهي ديگر ميگفتند: اگر شما نبوديد ما مؤمن ميشديم و حالا از نور و روشنايي ايمان برخوردار بوديم.
♨️ آنها هم در جواب گفتند: مگر ما راه را براي شما بستيم؟ ميخواستيد ايمان بياوريد.
🔥ناگهان صداي رهبرشان بلند شد که ميگفت: مگر نميبينيد من هم مثل شما گرفتارم؟ چگونه توان آن را دارم که شما را نجات دهم؟
⚡️ وقتي حرف رهبرشان به اينجا رسيد، پيروانش مأيوسانه لب به نفرين گشودند و گفتند:
خدايا ما گناهي نداريم زيرا در دنيا او ما را رهبر و راهنما بود، پس عذابش را دوچندان کن.
💥هنوز مشاجره مجرمان به پايان نرسيده بود که نيک مرا به خود آورد و گفت: حرکت کن، دعوايشان پاياني ندارد. آنها در جهنم نيز هميشه⚔ با يکديگر نزاع خواهند داشت.
🌑 پس از برداشتن چند قدم ناگهان صداي دلخراشي به گوش رسيد، علت را از نيک جويا شدم، گفت: صداي يکي از مجرمان بود که سرانجام در يکي از چاههاي عميق سقوط کرد...
🔵سرعت عبور
✅مقداري که جلوتر رفتيم چندين نور ضعيف و متوسط توجه مرا به خوب جلب کرد.
🔅حدس زدم گروهي همانند ما در پرتو نور ايمانشان در حرکتند. چيزي نگذشت که به شخصي رسيديم که در پرتو نوري از نورهاي ضعيف، آهسته، قدم برمي داشت.
☘سلام کردم و جوياي حال او شدم. گفت: خسته شدم، با اينکه مدتهاست در اين غار راه ميپيمايم، ولي هنوز در ابتداي راهم.
گفتم: اينها به سبب ضعف ايمان توست! او نيز حرفم را تاييد کرد و در حاليکه همچنان آهسته ره ميپيمود، آهي از سينه برکشيد و گفت: افسوس... افسوس...
⛔️هنوز چند قدم از آن شخص دور نشده بوديم که فريادش بلند شد، خواستم برگردم اما نيک بلافاصله گفت: عجله کرد و چون نور ايمانش بسيار ضعيف بود در يکي از چالهها فرو غلطيد.
♻️گفتم: آخر چه ميشود؟ نيک ايستاد و گفت: هيچ نيکش او را نجات خواهد داد اما بسيار دير به مقصد خواهد رسيد.
🌟 وقتي حرف نيک به اينجا رسيد در يک لحظه چنان نوري بدرخشيد که چشمانمان را به خود خيره کرد.
وقتي آن نور 💫تابنده ناپديد شد با تعجب بسيار از نيک پرسيدم: چه بود؟ چه اتفاقي افتاد؟
🌻 نيک آهي کشيد و گفت: يکي از علماي دين بود که در پرتو نور ايمانش با سرعت زياد اين مسير تاريک را پيمود.
🍁من نيز از حسرت آهي برکشيدم و گفتم: خوشا به حال او، عجب نور و سرعتي داشت. در دلم غمي غريب ريشه دوانيد و سر بر زانوي غم گذاشتم و شرمگينانه گفتم: از اينکه حاصل آن همه تلاش ساليان عمرم چنين نوري است افسوس ميخورم.
✨از درون خويش فرياد برکشيدم: خدايا اي آگاه به احوال زندگان و مردگان، مرا درياب و نورم را قوي ترگردان تا از اين مسير دشوار بسي آسانتر عبور کنم.
🍃مدتي در اين حال گريستم تا اينکه احساس کردم غار روشنتر شده است، وقتي سر از زانو برداشتم نيک را نوراني تو از قبل ديدم. از جا برخاستم و با تعجب به طرفش رفتم و پرسيدم: چقدر نوراني شدي؟
🌸گفت: خداوند از منبع رحمت رحماني خويش مقداري نور ايمان به تو افزود که بي شک اجابت دعاهاي دنيايي توست که بارها رحمت الهي را براي سفر آخرت درخواست کرده بودي.
💎آنگاه ادامه داد:
براي عبور از اين برهوت پر خطر، هيچ کس نميتواند تنها به عمل نيک خود اتکا کند، چرا که در کنار عمل، رحمت خدا هم لازم است که شامل حالش گردد...
🌼با آن که خسته بودم اما به عشق وادي السلام سر از پا نميشناختم به نيک گفتم: چقدر گذرگاه اين غار طولاني است؟!
نيک همانطور که با سرعت گام برمي داشت جواب داد: اگر در مقابل گردباد شهوات مقاومت ميکردي مسير کوتاهتري نصيبت ميشد...
✍ادامه دارد..
*کانال امام زمانی ام*
🆔 @Emamzamaniam313
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃