13.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تجربه
❤️تجربه یکی از اعضا حسینیه ثروت ایمان 👆
لینک گروه حسینیه ثروت ایمان👇
https://eitaa.com/joinchat/3932357266C5ae03d6edf
ورود به این گروه برای عموم آزاد است.
💌°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°💌
💎 @Servat_iiiman
╔══════☀️ೋღ🌺
#تجربه 🪴 #ثروت_ایمان
سلام
تجربهی من راجع به اجرای قانون:
همسرم خیلی بیبرنامه است. اهل کار منظم هم نیست و واقعا خدا روزیمون رو میرسونه؛ خدا رو شکر.
بارها بار مسئولیت کارهای همسرم رو بهدوش کشیدم و واقعا هم خودم خسته شدم و هم متوجه شدم که اشتباه میکردم 😞.
تصمیم گرفتم کمتر غصه بخورم و بگذارم خودش مسائلش رو حل کنه.
امروز از دفتر بیمه زنگزدن که قسط بیمهتون ۱۰ روز پیش سر رسیده و شده ۷۵۰ هزارتومن😑. خجالت کشیدم. زنگ زدم به همسرم که بره تسویه کنه. گفت: ندارم. حالا بعدا میبرم😞😑.
خودم این مبلغ رو توی کارتم داشتم.
گفتم: خدایا! بهخاطر تو قسطش رو میدم که پیش بندهی خدا به عهدمون وفا کرده باشیم.
از دفتر بیمه اومدم بیرون. موجودی کارتم رو رفتم دیدم. ۲ میلیون اومده بود به حسابم درحالیکه قرار بود آخر ماه این پول برام واریز بشه😭.
خدایا شکرت که همیشه هوامون رو داری. کمکمون کن.
قانون رو اجرا میکنم
خوشبختیم رو بیشترررر میکنم
زنده باد قوانین متعالی اسلااااام 🌺🌺🌺
💚 @helal1402
💎 @Servat_iiiman
✨ @Chaleshetaghirat
🌺ღೋ☀️══════╝
╔══════☀️ೋღ
#تجربه یکی از اعضای کانال رایگانِ #هلال_پر_برکت 💫
👇
💫 @helal1402
✨هروقت با همسرم دعوام میشد ازم عذرخواهی نمیکرد و رنج میبردم از این وضعیت 😔😔.
دیشب با همسرم بحثمون شد. حالم خیلی بد بود. صوتهای #هلال_پر_برکت رو گوش دادم راجع به سوره حمد...
۵ مرتبه خوندم که همسرم ازم عذرخواهی کنه 😅😅، اما میدونستم اینکار رو نمیکنه چون خیلی مغروره!😩
✨ اما ایمانم به خدایی که خانم جباری درموردش صحبت میکنه بیشتر بود😍 با تمام وجودم خوندم. 🌺🌺
✨۵ دقیقه بیشتر طول نکشید که همسرم زنگ زد و ازم عذرخواهی کرد. من هنوز تو شوکم و باورم نمیشه. 😭😭😭😭😭😭😭
#لذت_از_رنج
#قانون_رهایی
#قانون_صبر
#قانون_توکل
╔═════✨ೋღ🌺
💎 @Servat_iiiman
🌺ღೋ✨═════╝
❇️ #تجربه
داشتم با ذوق سالاد شیرازی درست میکردم که خیار کم اومد. زنگ زدم به #احمدرضا که اومدنی یک کیلو خیار بخره.
🍅 وقتی رسید خونه توی خریداش خیاری نبود. عوضش یه صندوق کوچیک گوجه فرنگی بود. سریع از دستش گرفتم و گذاشتمش روی میز. درش رو که باز کردم، بوی ترشیدگی گوجهها مشامم رو اذیت کرد. همشون نرم و له بودن.
درش رو بستم. گفتم سریعتر بگذارمشون داخل یخچال که دیدم یخچال اصلا جا نداره.
❌زن بی سیاست درونم دلش میخواست احمدرضا رو با لحن بد صدا بزنه و بهش بگه:"این چیه که خریدی! همشون نرم و لهان. من بهت گفتم خیار بخر. چرا گوجه خریدی؟ حالا کجا جاشون بدم؟ بیا خودت یخچالو ببین! اصلا جا نداره. نگاه کن سبد داخل یخچال رو. اینهمه گوجه از قبل داشتیم. چرا بازم گوجه خریدی آخه؟"
🧹اما...
سریع جاروی ذهنم رو برداشتم و زن بیسیاست درونم رو با خاک انداز پرتش کردم بیرون.
ایستادم پای سینک و تموم گوجه ها رو دونه دونه با احتیاط شستم و تا احمدرضا لباسش رو عوض کنه براش یه شربت خنک درست کردم.
اومد آشپزخونه و با ذوق پرسید:" گوجه هاش چطوره مریم؟ خوبه؟"
✔️گفتم:"عالی عالیه. چه خوش رنگ و لعاب و نرمان. وای احمدرضا! نمیدونی من چقدر هوس دمی گوجه کرده بودم. میخوام همشون رو پوره کنم و واسه شب دمی گوجه درست کنم. تو هم به مامانت اینا بگو شام بیان خونهمون. آخه بابات عاشق دمی گوجه است. دور هم میچسبه😍"
از ذوق چشم هاش برق زد. سریع شربت رو سرکشید🤩.
♥️نشستم رو صندلی. نفس عمیقی کشیدم. سرم رو بردم سمت آسمون و به خدا گفتم:"چطور بود؟ امتحانم رو خوب پس دادم؟ تو خوشت اومد؟ تو جهادم موفق شدم؟ من خیارِ توی سالاد شیرازی رو خیلی دوست دارم اما تو رو بیشتر❤️ "
قطره اشکی افتاد رو دامنم و خیلی بیاراده خندیدم🥲
زنده باد قوانین ناب اسلام
#ثروت_ایمان
#قانون_کلمه
💎 @servat_iiiman
╔══════☀️ೋღ🌺
#تجربه یکی از اعضای محترمِ دوره #ثروت_ایمان در #قانون_همسر و #قانون_تواضع
🌺 بیست ساله ازدواج کردیم. خودم و همسرم تقریبا معتقد به دین بودیم.✨
🌺قبل از ازدواج رابطه خوبی با پدرم نداشتم. پدرم مشکل جسمی داشت و من ازش خجالت میکشیدم و همین باعث رابطه بدم با پدرم شده بود. 😔😔
🌺همسرم رو اصلا دوست نداشتم چون بسیار مغرور بودم و فکر میکردم از نظر ظاهر خیلی سرتر از ایشون هستم. 😢😢
🌺روزبهروز از همسرم دورتر میشدم. سال نوزدهم ازدواج، رزقم از جانب همسرم چه مالی و چه موارد دیگه تقریبا قطع شده بود.😢😢
🌺همسرم از لحاظ مالی در مضیقه بود و متعاقبا منم در مضیقه مالی شدید بودم. 😔😔
🌺 اعتقاد سطحی من و همسرم باعث شده بود خانوادهام از دین دلزده بشن و رزقمون از محبت خانواده کم شده بود. 😔
🌺از این ماجراها خیلی رنج میبردم. کنار اومدن باهاشون آسون نبود.😔
🌺 حدود شش ماهه که با کلاس ثروت ایمان آشنا شدم. دیدگاهم به دین کاملا تغییر کرده. دارم تلاش میکنم از اتفاقات و رنج ها لذت ببرم. 🥰
🌺الحمدلله و به فضل خدا و چهارده معصوم، محبت همسرم بهم برگشته و خیلی رزق های عالی بهمون رسیده؛ رشد مالی همسرم بیشتر شده و منو شریک این رزقش میکنه. ☺️
#لذت_از_رنج
╔═════✨ೋღ🌺
💎 @Servat_iiiman
🌺ღೋ✨═════╝
#تجربه
سامرا تنها جایی هست که احساس میکنم خونه پدرمه و خیلی دوست داشتم یک روز بمونم 😍وقتی توی گروهمون رای گیری کردیم و قرار شد ۴صبح تا ۱۰ صبح باشیم مغزم شروع کرد غر زدن 🤨
ونتیجه این شد که تمام سامرا خواب آلو بودم و حس زیارت نداشتم 😞😂
فهمیدم چه خبطی کردم
برای زیارت کاظمین غرهای درونم رو ساکت کردم و یه زیارت خوشمزه کردم 💃
درس : مهم اندازه وساعت زیارت نیست
مهم کیفیت زیارته
که هرچی شاکرتر بری حال بهتر بهت میدن 😋
#پیاده_روی_اربعین_ادامه_رسالت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیه
💎 @servat_iiiman
#تجربه
نجف که رفتیم دخترمو به خاطر کوله ای که داشت به شبستان راه ندادن و از همدیگه جدا شدیم .یک روز او با دوستانش از ما جدا شدند
اولین بار بود که این مدلی و بدون اطلاع ازش دور میشدم تمام ذهنم درگیرش مونده بود که الان سردشه یا غذا خورده یا جای استراحت داره 🥀....
بعد از مدتی درگیری ذهنی تمام تلاشمو کردم که ذهنمو ازش بردارم که من مالکش نیستم و خدا هست و هر چی براش پیش بیاد برای رشد دخترم مفیده و... 🌹 در همین احوالات که بودم درس زیبای فیلتر نوری ذهن رسید
که ذهن ما یه نوع فیلتری داره هر چقدر تمیز تر باشه همونقدر نور ائمه ازش میگذره و ارتباط ما با ائمه بیشتر و راحتتر میشه 🤩و هر چقدر ذهن ما شلوغ و درگیر باشه در واقع آشغال ذهن ما🤯 زیاد میشه و جلوی فیلتر ذهنمونو میگیره و دیگه نمیتونیم با ائمه ارتباط بگیریم چرا که نورشونو دریافت نمیکنیم 😱
الحمدالله کما هو اهله🤲😍
من فقط کمی تلاش، برای آزادی ذهنم اونم در أغوش امن ترین پدر حضرت علی💞 علیه السلام انجام دادم ولی نتیجه اش درس زیبایی بهم رسید که میتونم قدرت رهایی و لذت بردنم رو چند برابر کنم 💃❤
💎 @servat_iiiman
#تجربه
رفتیم خونه ابو کرار ۹ نفر توی اتاق خواب بودن و من بیرون اتاق با اُم کرار و تلفن و نفرات بیدار صحبت میکردم و اصلا مراعات اون زائرهایی که خوابن رو نمیکردم 😞
چند ساعت بعد ما خواستیم بخوابیم و اونها مراعات ما رو نکردند 🤔حتی گفتند که چرا ما باید آروم باشیم وقتی اونها آروم نبودن 😕😐🤫
خلاصه من از اونها عذر خواهی نکردم رفتم سرویس بهداشتی و برای روشن کردن کلید برق دستم رو اشتباهی به یک نقطه دیگه بردم که سیم لخت بود و برق منو گرفت 😱🥶
تا چند دقیقه شوکه بودم😳
فهمیدم :
انگار جمع ناامنی که با صدای خودم تولید کرده بودم میشد این شوک با برق 😬
سر سفره عذرخواهی کردم حتی برای جبران کارم چند تا حمایت از اونها که اونجا بودن انجام دادم
اما برای خودم خوشحالی داشت
مسیر اربعین خوبی و بدی خیلی زود برمیگرده
انگار وسط نوری و انعکاس این خیلی بهت سریع میشه 🙄🤩🤩
#پیاده_روی_اربعین_ادامه_رسالت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیه
💎 @servat_iiiman
#تجربه
وقتی وارد نجف شدیم با وجود خستگی و ضعف زیاد ،شوق وصف ناپذیری برای زیارت حرم آقاجانم داشتم،مدتی طول کشید تا جایی برای مستقر شدن پیدا کنیم.وقتی می خواستم برای زیارت جسم خستمو حرکت بدم،یه لحظه سرمای زیادی وارد بدنم شد و شروع به لرزیدن کردم،فقط به زحمت نماز صبح رو خوندم و لای پتویی که با لطف خدا خانومی بهم داد،پیچیدم، خیلی ناراحت بودم و فکر کردم که چه بد شد،مریض شدم.تو همون حال خوابم برد.نزدیک ظهر از خواب که بیدار شدم احساس سرحالی زیادی می کردم،تمام مریضی از تنم خارج شده بود،تا چند ساعتی که تا حرکت وقت داشتیم ،ساعتهام خیلی پربرکت شد،تونستم حمام برم لباسهارو بشورم برای خودم و چند نفر دیگه از بیرون غذا تهیه کنم و مهمتر از همه اینکه ساعتها تو صف زیارت ایستادم و بعد از سالها ضریح آقاجانمو از نزدیک زیارت کردم، گاهی اوقات مسئله ای برای ما پیش می یاد که ناخوشایند ماست ولی خیرهای زیادی بدنبال داره،باید به برنامه ریزی خداوند برای خودمون اعتماد کنیم.
#پیاده_روی_اربعین_ادامه_رسالت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیه
💎 @servat_iiiman
#تجربه
توی مسیر تصمیم گرفتم از همراهانم جدا بشم همه راهی کربلا شدن من موندم و دنیای وسیع و بااااز تفکر
بیشترین دلیلی که نرفتم کربلا این بود که [ به شدت دوست داشتم برم کربلا و زیارت اما استفاده از این احساس رو برای امام زمان بیشتر میخواستم💪🤝
چطوری؟؟
شروع کردم تلقین :
۱. یک حسین زنده میان ماهست هنوز، برای او چه میکنی؟؟
۲. مردی به قدرت امام حسین و عصمت امام حسین، منتظر تغییر تو و کندن تو از جهانه و تو به واقع میتونی کمک کنی.
۳. بیشتر از امام حسین ع، حضرت مهدی عج چشم انتظار توست...[ فکـــــــــــر کــــــــــــــن ]
وقتی از احساس نیاز به اومدن کربلا استفاده کردم و امامم رو پررنگ کردم با هر جمله احساس میکردم دلم برای حضرت مهدی بیشتر پررر میکشه وموفق شدم
بالاخره رسیدم 💪اون خلا وتشنگی برای امام زمانم که همیشه میخواستم ومنتظر بودم 😋 در قلبم شروع شد. خدایا شکرت 🤲
پارونفس
تفکر
تلقین
#تجربه
توی مسیر کربلا با کسانی بودم خیلی دوسشون دارم جایی از مسیر اجبارا جدا شدیم حس غربت خاصی منو گرفت 💔
ناگهان پرده ها از جلوی چشمم کنار رفت 😵💫و فضا و هوا حالت غروب طور داشت آسمان کدر بود 🌘و انتهای راهها تاریک و ناشناس، جدا شدنها در آخرت رو دیدم،
هر کسی میرفت سراغ کارو بار خودش بدون هیـــــــــــــــــــــچ احساسی کاملا سرگرم خود و من موندمو عمل خودم 😰 ...
خیلی برام غم انگیز بود😔 ولی این یک واقعیت بود نعمت های دنیا حتی اگر رنگ و بوی خدایی هم دارند یه روزی تموم میشن چون ماله دنیا هستن 🥺
اینکه وقتی خدا نعمت های عالی مثل زیارت و مثل آدمهای خوب در اطرافت اعم از همسر و فرزند و رفقای خوب بهت میده ناخودآگاه انگار از زمین و زمان برات بارش جایزه و نعمت صورت میگیره وتو از این همه نعمت کیف میکنی یه وقتایی اگه سختی هم باشه اینقدر کیفت و لذتت از نعمتها زیاده سختی رو نمیبینی
چندتا درس گرفتم اول اینکه درسته خداوند همیشه الطافش مستدامه ولی باید قدر نعمتهاشو بیشتر بدونم😍 و بعد اینکه سرگرم لذت بردن از نعمتها نشم بلکه همراه با قدر دانی از خداوند مهربان و داده هاش ، از نعمتها پلی بسازم برای رسیدن به خدا🌈🕋 چرا که این نعمت ها برای آسانتر رسیدنم به مقصد واقعیم هستن نه برای ویترین مسیرم 🚀
تلاش کنم توی عمل پیش برم و خودمو متکی به خوبیهای دیگران نکنم 🏆
و من الله توفیق
💎 @servat_iiiman