eitaa logo
ᴀɴᴏɴʏᴍᴏᴜsᴍᴀʀᴛʏʀ|³¹³
72 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.2هزار ویدیو
17 فایل
عـٰاشقان‌راسرشوریده‍‌به‌پیڪرعجـب‌است، دادن‌سـرنہ‌عجب؛داشتـن‌سَرعجب‌است...!(: -کپےهمہ‌جوره‌حلالت‌رفیق، هدف‌ماچیزدیگری‌ست؛ اولمون : 11'12'1401 آخرمون : شھادت .. مدیر : - @Reyhaneh_02011
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم رب الشهدا والصدیقین🙂 ••از زبان مرتضی•• -خب اگر موافقین بخونید! بابا با اجازه ای گفت و اومد مبل کناری نشست و به منم گفت برم کنار زینب خانم رفتم و با فاصله کنارش نشستم.. شروع کرد به خوندن! دونه های ریز عرق رو روی پیشونیم حس میکردم.. چند دقیقه بعد که تموم شد و به هم محرم شدیم..! مامان اومد جلو و یه جعبه کوچیک که توش یه انگشتر ضریف بود رو داد به زینب خانم.. تعجب کردم مامان کی اینو خرید.. ••چند ساعت بعد•• ازشون خداحافظی کردیم و قرار شد فردا بریم واسه ازمایش.. بزور شمارش رو از مائده گرفتم ••روز بعد صبح•• با صدای گوشیم که هشدار میداد بیدار شدم.. نمازم رو خوندم و بعدم یه چند صفحه قرآن خوندم.. به خودم اومدم دیدم ساعت ۸ شده.. لباس چهارخونه خاکستریم رو تنم کردم شلوار مشکیم هم پوشیدم.. رفتم پایین و یه چایی ریختم و خوردم به اندازه ای که ضعف نکنم..خواستم لیوانم رو بشورم که.. -صبح بخیر برگشتم و با دیدن مامان لبخندی زدم +سلام مامان صبح شما هم بخیر -داری میری +آره -کاش منم میومدم +اگر خسته نمیشین خب بیاین با خنده خاصی گفت -نه ولش کن.. اون لیوانم بزار خودم میشورم برو خدا به همرات عزیزم +خدافظ سوییچ ماشین رو برداشتم و راه افتادم.. بعد چند دقیقه رسیدم.. روی شمارش زنگ زدم جواب نداد... ••از زبان زینب•• دیشب که اومدن یه صیغه محرمیت هم بینمون خوندن.. فقط اون لحظه که اومد و کنارم نشست.. تا حالا اونقدد نزدیک نشده بودیم به هم.. مادرش یه انگشتر ظریفی که خیلی قشنگ نگین کاری شده بود رو بهم داد.. موقعی که خواستن برن گفتن فردا صبح بریم برای ازمایش.. شب با خودم میگفتم حالا فردا اگه خواستیم بریم با کی میاد تنها میریم اصلا شمارمو نداره که خبری بده و با همین فکرا خواب رفتم.. مامان اومد صدام زد.. نمازم رو خوندم و دوباره خوابیدم...😂 با صدای زنگ گوشیم بیدار شدم.. ناشناس بود که بیخیال شدم و جواب ندادم.. خواستم دوباره سرمو بزارم بخوابم که یادم اومد امروز قرار بود بریم ازمایــش.. یه پیام اومد از همون شماره.. -سلام خوب هستید؟ صبحتون بخیر امروز قرار بود بریم ازمایشگاه منتظرتون هستم.شریفی ... @Shhedgmnam