دوست‌تر می‌داشتم دیشب بنویسم اما نشد... راستش را بخواهید آن روزی که با حسین دارابی و از لابلای یک گفتگوی ساده ایده لیگ کتاب را استخراج کردیم اصلا فکر نمی‌کردم که یک ایده ساده به این زودی تبدیل بشود بخش مهمی از زندگی‌مان و شاید مهمترین بخش زندگی کاری‌ام تا همین لحظه...! کسی که جمع ما (حسین دارابی، حمید کثیری، #‌محمد_شفیعی و سعید صادقی) را بشناسد و یک بار این جمع را دور هم دیده باشد حتما باور نمی کند ممکن است موضوعی پیش بیاید که این جمع با هم دعوا کنند ، سر هم داد بزنند و ساعت ها بر روی یک موضوع‌به ظاهر کوچک باهم کلنجار بروند. اما لیگ کتاب از آن پدیده هایی شد که دقیقا همین اتفاق را رقم میزند. گاهی ساعت‌ها (شده تا ۱۳ ساعت در یک روز) نشسته‌ایم و با هم دعوا کرده ایم که این بشود و آن نشود ، چنان دعوایی که اگر کسی در وسط بحث برسد گمان می برد که خدایی ناکرده ما با هم پدرکشتگی داریم و جالب اینکه همین که نقطه آن بحث را گذاشته یا از موضوع لیگ کتاب خارج می شویم انگار نه انگار و می شویم همان برادران قبلی... این ها همه اش یک معنی می دهد و آن این که بعد از #رضایت_خدا این وسط برای همه‌مان یک چیز مهم وجود دارد و آن هم #مخاطب است و #حال_خوبش در این اتفاق. خودم را نمی گویم ولی آنچه دارد در میدان و آوردگاه لیگ کتاب رخ می دهد؛ ضریب گرفته از اخلاص و دغدغه همه بچه‌های کف میدان لیگ است که آنچنان قوی اثر گذاشته که حتی وجود و نیت همچون منی نتوانسته اثر این سوخت جت را کمرنگ کند. این که میگویم همه بچه‌ها منظور همه است یعنی از آن‌هایی که بالا اسم بردم گرفته تا مهدی کریمیان و حدود ۵۰ نفر تیم اجرایی لیگ در کتاب‌های خوب و تا امیرحسین معرفت و ۷-۸ نفر همراهش در تیم فنی و نوید جعفرزاده و همه بروبچه‌های رسانه‌ای‌مان در دوران و حتی کنسرسیومی که از ناشران و مراکز پخش و کتابفروشی‌ها شکل گرفته که همه پای کار لیگ کتاب بودند. همین اخلاص و همدلی این بچه‌ها باعث شده گاهی از جایی که فکرش را نمی‌کنیم آنچنان در روح و کالبد این لیگ دمیده شود و همه شور و حال و انرژی مضاعفی بگیریمک تصورش هم سخت است. مثال دم دستی اش همین اتفاق برنامه قرعه کشی که اصلا جز برنامه‌هامان نبود و شاید اصلا هیچ کداممان نه برایش برنامه‌ریزی داشتیم و نه حتی انگیزه‌ای ولی از آنجا که فرموده باشند یرزقه الله من حیث لایحتسب، یک دفعه خودش چنان موضوعیتی پیدا می کند که اعداد و ارقام و رکوردهای جدید و جذابی برجای می‌گذارد. چیزی که حسب ظاهر در سابقه فضای رسانه‌ای کتاب و تلویزین اینترنتی‌اش بی نظیر یا حداقل کم‌نظیر بود تا حدی که تلویزیون اینترنتی کتاب با آن زیرساخت و سابقه جدی به علت بازدید بالای پخش زنده برای لحظاتی از دسترس خارج شد که البته با زحمت مضاعف مدیریت و رفقای فنی تلویزیون اینترنتی به زودی مشکل حل شد هرچند که با تمهیدات که از قبل تدارک دیده شده بود بخش اعظمی از مخاطب توانست در تلوبیون برنامه را از ابتدا تا انتها تماشا کند. میخواهم چه بگویم!؟ آماده‌ام که بگویم آنچه در لیگ کتاب دارد اتفاق می افتد همه‌اش از ما رمیت اذ رمیت نشأت گرفته و اگر ذره‌ای هم شک داشتم دیگر دیشب یقین کردم که ولکن الله رمی... هر جا برنامه ریختیم و دلمان لغزید و غره شدیم که ماییم که چنین می‌کنیم؛ همان لحظه پنچرچی‌های خدا بالانسمان کردند و هر جا فهمیدیم که یدالله فوق ایدیهم و دانستیم که ما کاره ‌ای نیستیم ناگهان از حیث لایحتسب روزی‌مان رسید و کار اوج گرفت... خدا کند که تا آخرش این در ذهنمان بماند و عاقبتمان ختم به خیر شود... کانال #سید_سراج_الدین_جزائری 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2574778599C7565824046