#سینه زنی
#شب چهارم#محرم
حرّ آزاده ام، مست مینای عشق
جان و سر می دهم، هدیه در پای عشق
عشق من باشد این مرد تنها حسین
یا حسین یا حسین
--
راه تو بستم ای نور چشم بتول
توبه کردم کنون توبه ام کن قبول
جان به قربان تو گل زهرا حسین
یا حسین یا حسین
--
قَسمت می دهم جان آب آوَرت
من خجل هستم از گریه خواهرت
چشمم از گریه شد عین دریا حسین
یا حسین یا حسین
--
اذن جنگم بده تا فدایت شوم
اولین کشته ی کربلایت شوم
جان چه قابل بود بهر مولا حسین
یا حسین یا حسین
منکه از اهل حرَم، آب رو دار ترم
تیر کین آمد و گفت، آب رویت ببرم
نه همین چشم زِرِه قامت من تر کرده
اشک مشک آمده و گریه به من سر کرده
یا اَخا کن نظری، در خیامم مَبَری
---
پرچم از دست جدا، جام از مست جدا
پشت تو با سر من هر دو بشکست جدا
مادرت آمده نتوان به برش برخیزم
خون چشمم عوض گل به رهش می ریزم
کُن به علقم گذری، در خیامم مَبَری
---
مستم و می زده ام، پیش پیر آمده ام
پیر من هست حُسین، علقمه میکده ام
آنکه از روز ازل باده به من داده تویی
می تو و میکده تو جام تو و باده تویی
تو ز من با خبری، در خیامم مَبَری
#سینه زنی محرم
#شب #نهم