قرار شد یکی از مهمترین دغدغه های شهید را از مادرشان بپرسیم..
دل در دل نداشتیم ، چه می گویند؟
آیا از نماز شب میگویند!
آیا برایشان رفاه خانواده و فرزندانشان مهم بود!!
لحظه شماری میکردیم که بشنویم و بدانیم بهترین تکلیف برای ما چیست؟
تا مسیر را برای ادامه پیدا کنیم
تا اینکه فرمودند :
حجاب ...!
انگار تمامی زخم ها تازه شد ...
خواهر شهید فرمودند :
" برادرم رفت تا داعش به کشور ما نیاید و با زور و اجبار دختران را به بردگی نبرد و از خانواده هایشان نگیرد
در سوریه ، داعش دختران را به زور از خانواده هایشان میگرفت و اگر همکاری نمی کردند
پدر خانواده را میکشت ..!
حالا دختران نجیب و پاک ما
بخاطر تبلیغات مخرب غرب و اسلام ستیزان
خیلی ساده و بدون هیچ اجباری
خودشان از وجود نازنینشان میگذرند ..!
بدون اسلحه و بدون تهدید ، خود را به هرکسی که در خیابان باشد عرضه میکنند.
این اوج بی اعتنایی به خون شهدا و هدف آنهاست.
صحبتشان باز ذهن ما را درگیر کرد
احساس کردیم کارمان سختتر و مسئولیتمان سنگینتر شد...
گویی ماهم در حال اعزام هستیم
و همراه شهدا
راهی که خیلی ها جان خود را فدا کرده اند ..
همان راه حضرت زینب سلام الله که در سوریه چادری مطالبه کردند تا حجابشان کامل شود
همان راه حضرت زهرا سلام الله
که نابینا و بینا نمی شناخت ، حتما باید اجرا میشد ...
حالا می فهمیم که نماز شب ها و مراقبت از خانواده ایشان
با حجاب در یک مسیر است.
رفتند که امنیت در جامعه اسلامی بماند و با اسایش به فکر خود و رشد در زندگیمان باشیم.
حال نوبت ماست که با حجاب و حفظ آن ، امنیت را برای زندگی مردم جامعه خود رقم بزنیم.
این زندگی ادامه دارد ...
#ارسالی_از_همراهان
#وصیت_شهید
#شهید_محمد_مهدی_لطفی_نیاسر
🌹 @sh_mahdilotfi 🌹