💚اولین شهید #فاطمیون،
داعشی ها در حالیکه او را اسیر کردند بیسیم اش را روبروی دهانش گرفته همزمان سر از بدنش جدا میکردند تا با صدای ناله های او روحیه همرزمانش را تضعیف کنند؛
در حالیکه او تا لحظه آخر پشت بیسیم #یاعلی میگفت😔
#شهید_رضا_اسماعیلی 🕊
🌹شادی روحش صلوات🌹
@ShahadatNameOshagh
تفحص انگشت و انگشتر ....
مدتی بود که در میدان مین فکه،
منطقه عملیاتی والفجر یک
در حال تفحص بودیم
اما از پیکر شهدا هیچ اثری نبود.
عصر عاشورای سال ۱۳۷۳ یا ۷۴ بود.
پکر بودم و به سمت ارتفاع ۱۱۲
همین طور راه می رفتم و به شهدا
التماس می کردم که خودی نشان دهند.
ناگهان در خاکهای اطراف چیزی سرخ رنگ
نظرم را جلب کرد. توجه که کردم
به انگشتر می مانست ....
جلوتر که رفتم دیدم یک انگشتر است.
دست بردم برش دارم که با کمال تعجب
دیدم یک بند انگشت هم بدان متصل است.
خاک های اطرافش را کندم .
بچه ها را صدا کردم.
علی آقا محمود وند و بقیه هم آمدند.
یک استخوان لگن، یک کلاه خود آهنی
و یک جیب خشاب پیدا کردیم.
بچه ها یکی یکی می نشستند
و بغض شان می ترکید.
این انگشت و انگشتر پلی زده بود
با امام حسین (ع) در عصر عاشورا
روضه ای بر پا شد ...
#تفحص_شهید
#شهید_گمنام
@ShahadatNameOshagh
789.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️می بینی خواهرم برا دفاع از این حرم ...
@ShahadatNameOshagh
@audio_ketabکتابخانه صوتی4_5933537223965148714.mp3
زمان:
حجم:
3.87M
✳️ #سلام_بر_ابراهیم 26
🌀 ممعجزه ی اذان
📚#کتاب_صوتی
توصیه اکید میشه که حتما گوش بدید👌
@ShahadatNameOshagh
👌 شهیدی بود که همیشه ذکرش این بود، نمی دونم شعر خودش بود یا غیر…
یابن الزهرا
یا بیا یک نگاهی به من کن
یا به دستت مرا در کفن کن.
از بس این شهید به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)
علاقه داشت به دوست روحانی خود وصیت می کند.
اگر من شهید شدم دوست دارم در مجلس ختم من تو سخنرانی کنی…
💐 روحانی می گوید: ما از جبهه برگشتیم وقتی آمدیم دیدیم عکس شهید را زده اند.
پیش پدر و مادرش آمدم گفتم: این شهید چنین وصیتی کرده است
آیا من می توانم در مجلس ختم او سخنرانی کنم؟ و آنان اجازه دادند…
در مجلس سخنرانی کردم بعد گفتم ذکر شهید این بوده است:
یا بن الزهرا
یا بیا یک نگاهی به من کن
یا به دستت مرا در کفن کن
وقتی این جمله را گفتم ، یک نفر بلند شد و شروع کرد فریاد زدن.
وقتی آرام شد گفت: من غسال هستم
💐 دیشب آخرهای شب به من گفتند یکی از شهدا فردا باید تشییع شود
و چون پشت جبهه شهید شده است باید او را غسل دهی
وقتی که می خواستم این شهید را کفن کنم دیدم
یک شخص بزرگواری وارد شد گفت: برو بیرون من خودم باید این شهید را کفن کنم.
من رفتم در وسط راه با خود گفتم این شخص که بود و چرا مرا بیرون کرد؟؟؟
با عجله برگشت و دیدم دیدم این شهید کفن شده
و تمام فضای غسالخانه بوی عطر گرفته بود.
از دیشب نمی دانستم رمز این جریان چه بود.اما حالا فهمیدم …نشناختم…
#شهید_رسول_حیدری 🕊
🌹شادی روحش صلوات🌹
@ShahadatNameOshagh
🍃 شهیدی که به دستور #صدام دو نیم شد
🌷 از خلبانان دوران دفاع مقدس سوار بر جنگنده به سمت عراق و شهر استراتژیک بغداد حرکت کرد.
بسیاری از مناطق نظامی ارتش عراق را به آتش کشید.
خوشحال از اینکه سیلی محکمی به صدام زده است. مسیر هوایی موصل را برای ورود به ایران انتخاب کرد ولی در مسیر هوایی برگشت هواپیمایش هدف اصابت موشک دشمن قرار گرفت و سقوط کرد.
خودش را از جنگنده به بیرون پرتاب کرد ولی زنده به دست نیروهای بعثی افتاد.
او را به اسارت گرفتند. صدام که از او و خلبانهای ما کینه سختی داشت دستور داد سید علی را به طرز فجیعی به شهادت برسانند.
نیروهای بعثی هر دو پای او را به تانک بستند. او را از وسط به دو نیم کردند.
دژخیمان بعثی به همین هم اکتفا نکردند. صدام دستور داد نصف بدن او را در دروازه نینوا و نصف دیگر آن را در موصل دفن کنند
دو سال پس از جنگ نیمی از پیکر او را در موصل پیدا میکنند و از مرز قصرشیرین با تجلیل و به آغوش وطن باز میگردانند و پیکر مطهرش در جوار شهید سپهبد امیر صیاد شیرازی آرام میگیرد.
#شهیدسیدعلیاقبالیدوگاهه
🌹 شادیروحشصلوات🌹
@ShahadatNameOshagh
هدایت شده از سبک زندگی دینی
695.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
علامه حسن زاده آملی:
گوشتان به دهان رهبری باشد چون ايشان گوششان به دهان حضرت خاتم انبیاست است.
🔹اين جملات وقتي بيشتر معنا پيدا ميكند كه بدانيم صاحب تفسير الميزان، علامه طباطبایی درباره علامه حسنزاده فرمودهاند: حسنزاده را كسي نشناخت جز امام زمان (عج)
@vellayatilife
✳️ مثل اسیران کربلا
🔻 جلوی من حرکت میکرد که پام رو گذاشتم پشت پاشنهاش و ناخواسته کف کفشش جدا شد. اتفاق عجیبوغریبی بود؛ توی گشت پشت عراقیا و پونزده کیلومتر مسیر بازگشت تا مقر خودی! از سر شرم گفتم: «علی آقا، بیا کفش من رو بپوش.» با خوشرویی نپذیرفت.
🔸 راه به اتمام رسیده بود و اون مسیر پر از سنگلاخ و خاروخاشاک رو لنگلنگان اومده بود؛ بیهیچ اعتراضی. به مقر که رسیدیم، چشمام به تاولها و زخم پاش افتاد. زبونم از خجالت بند اومد. اون هم این حس رو در من فهمید و زبون به تشکر باز کرد. حالا هم شرمنده بودم و هم متعجب. پرسیدم: «چرا تشکر؟»
گفت: « چه لذتی بالاتر از همدردی با #اسیران_کربلا!» و ادامه داد: «شما سبب توفیق بزرگی برای من شدید. تمام این مسیر برای من روضه بود؛ روضهی یتیمان #اباعبدالله!»
اشک چشمام رو پر کرد.
#شهید_علی_چیتسازیان
🌹شادی روحش صلوات🌹
@ShahadatNameOshagh