eitaa logo
❣️ شهادت نامه ی عشاق❣️
333 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
18 فایل
❣️بدون توسل خارج نشو ❣️بدون صلوات خارج نشو ❣️بدون توجه به زندگی یکشون خارج نشو ❣️بدون قول به خود؛که کمی شبیه شون شی خارج نشو ❣️ وقتی حسشون کردی دیگه خارج شو............. از تمام خانواده های شهدا عذرخواهم که این کانال گویای زندگی زیبای عزیزانشون نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
6.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅📹 فرمانده‌ای که یقین داشت به مرگ طبیعی نمی‌میرد! 🌹 🌷شادی روح جمیع شهدا صلوات 🌱@ShahadatNameOshagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 ذکر و ياد امام مهدی در رفتارهای او تاثير فوق العاده‌ای داشت. دعای فرج و دعا برای سلامتی امام عصر، هميشه وِرد زبانش بود. امکان نداشت بدون دعای فرج، شروع به خواندن دعا، قرآن يا زيارت عاشورا کند؛ انگار احساس می‌کرد که بدون دعای فرج، اعمالش مقبول نيست. ✅ دعا برای تعجيل فرج، در رأس همه حاجات و دعاهايش بود. هر وقت قرار بود کسی به زيارت برود، يا در التماس دعا گفتن‌های مرسوم، مي‌گفت: «برای امام زمان خيلی دعا کنيد!» اگر قرار بود دوستی به زيارت برود، نشانه‌ای می‌داد تا به ياد او بيفتد و بعد تأکيد مي‌کرد: «وقتی ياد من افتادی، برای دعا کن!» هيچ وقت نشنيدم که برای خودش دعایی بخواهد. 🌷شادی روح جمیع شهدا صلوات 🌱@ShahadatNameOshagh
4_6048393230804846025.mp3
181.9K
اگر کار برای خداست، دیگر گفتنش برای چیست؟ شهید_حاج_حسین_خرازی 🌷شادی روح جمیع شهدا صلوات 🌱@ShahadatNameOshagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یکبار بعد از شهادتش خواب دیدم در هیئت هستیم و صحبت می‌کنیم، از اکبر پرسیدم: چی اون طرف به درد میخوره؟ گفت: قرآن خیلی این طرف به درد می‌خوره! اکبر خودش قاری قرآن بود و هر چه به شهادتش نزدیکتر می‌شد، انسش با قرآن بیشتر می‌شد، شبهای آخر هر وقت بیکار بودیم، اکبر به سراغ قرآن جیبی‌اش می‌رفت، 🍃 پرسیدم: آن لحظه آخر که شهید شدی، چی شد؟ گفت: آن لحظه آخر، شیطان می‌خواست من را نسبت به بهشت ناامید کند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌷شادی روح جمیع شهدا صلوات 🌱@ShahadatNameOshagh
رفتگر محله چهره‌اش را پوشانده بود. معلوم بود همان مرد همیشگی نیست. جلو رفت و سلام داد و فهمید شهردار شهر است! قصه این بود که زن رفتگر محله مریض شده بود. به او مرخصی نمی‌دادند. می‌گفتند جایگزین ندارند. رفتگر مستقیم رفته بود پیش شهردار شهر یعنی همون آقا مهدی باکری. خلاصه دیدند آقا مهدی خودش جای رفتگر آمده سر کار. 🕊 🌷شادی روح جمیع شهدا صلوات 🌱@ShahadatNameOshagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا