🌾با ماشین به سمت قرارگاه میرفتیم و صدای اذان ظهر رو از رادیو گوش میکردیم، آخرین اللهاکبر اذان که تموم شد گفت: " نگهدار، همینجا نماز میخونیم" با تعجب پرسیدم: "توی این بیابون؟!" گفت: "آره، اینجا که مشکلی نداره، آتیش دشمن هم که این طرفها نیست" حسن دائم الوضو بود، من هم وضو داشتم، توقف کردیم و مشغول نماز شدیم، بیابون برهوت، فرماندهی توپخانهی سپاه، پاهای برهنه و نماز اول وقت، صحنهی زیبایی رو از ارتباط خالق و مخلوق به تصویر کشیده بود، جالب اینکه فاصلهی ما تا قرارگاه ده دقیقه بیشتر نبود، اما حسن دوست نداشت همین مقدار هم نمازش به تأخیر بیفته.
#شهیدحسن_شفیعزاده🕊
#نماز_اول_وقت✨📿
شادی روح مطهرشان صلوات🌷
🌷@ShahadatNameOshagh