🌹مادرش میگفت:
محمد یک هفته قبل از شهادتش رفت لباس خرید گفت: این لباس خاص، لباس شهادت است🕊️
پدرش گفت: کو شهادت کو جنگ؟
گفت: خدا بخواهد باب شهادت را باز کند میکند
یک شب محمد میگفت:
هرکه را اسرار حق آموختند، مهر کردند و دهانش دوختند🍂
گفتم خدایا چرا این حرف را میزند
گفت: مامان فکر نکن، چون در خانه ات کلاس قرآن و مراسم داری💫
و با خدا دوست هستی خدا با تو کاری نداردها!
نه هر چه به خدا نزدیکتر بشوی بلاها بیشتر است»
در مورد شهادت و حضرت زینب (س) صحبت میکرد بعد گفت: مامان من مستجاب الدعوه شدم
هر چیزی از دلم گذر میکند سریع اجابت میشود🍃
حالا نمیدانم جزو آن عدهای هستم که خدا به
فرشتهها میگوید زود دهانش را ببندید که دیگر
صدایش را نشنوم یا اینکه خدا به من لطف کرده
که هر چه از او میخواهم زود به من میدهد »
🦋🍃🦋🍃🦋
🍃محمد هر روز غسل شهادت میکرد
شب شهادتش هم غسل کرد محمد در حسینیه همیشه اول دسته میایستاد اما آن شب، آخر دسته ایستاد لحظاتی بعد در آخر دسته انفجار بمب همه را ترساند او با آسیب دیدن پهلو و سرش توسط منافقین به مقام شهادت نائل شد.
🍃🦋🍃🦋🍃🦋
#شهیدمحمدمهدوی
🌹شادی روحش صلوات🌹
@ShahadatNameOshagh