روز عملیات والفجر ۸ گردان های ما رفتند تا آن طرف اروند مستقر شوند.
هنوز خط تثبیت نشده بود و عراقی ها داشتند مقاومت میکردند.
تیربار عراقی چنان به نیروهای ما اشراف داشت که امان بچه ها را بریده بود.
خلیل با بیسیم به یکی از فرمانده گردانها گفت: "سریع حرکت کن و برو موقعیت تیربار عراقی و هر طوری هست خاموشش کن"
فرمانده گردان گفت: "حاجی حواست کجاست مگه میشه به تیربار نزدیک شد؟ توی سنگری نشستی و ... اینجا نیستی که ببینی چه خبرشده"!!
خلیل آن موقع خط مقدم بود نه در سنگر فرماندهی.!!
ساعتی نگذشت که آتش تیربار با دستان خلیل خاموش شد.
#شهید_خلیل_مطهرنیا
🌹شادی روحش صلوات🌹
@ShahadatNameOshagh