شهید #تاسوعا
روزے که میرفت سوریہ
ازش میپرسن
حسین کے برمیگردے؟
گفت طولے نمیکشہ
ولے تاسوعاخونہ ام!!!!
که صبح #تاسوعا شهید میشہ
وبرش میگردونن...
#شهـید_حسین_جمالی🕊
#ما_ملت_امام_حسینیم
🌹 شادی روحش صلوات🌹
https://eitaa.com/joinchat/370540678C34b78df963
🌷 شهید #تاسوعا
موقع اعزام حجت یه گوشه کز کرده بود رفته بود تو فکر،یکی از مسئولین متوجه اش شد ،گفت حجت چرا تو فکری اگر نگرانی و تردید داری، میتونیم اعزامت نکنیم اجباری نیست....حتی الان که موقع اعزام فرا رسیده،
✨میگفت حجت لبخندی زد وگفت نه بابا دارم به این فکر میکنم که میشه من هم مثل حضرت عباس شهید بشم!!!
رفیق حجت میگفت پس از آن شهادت حماسی و رشادت وار حجت که باعث نجات تعدادی از رزمنده ها هم شد،وقتی بدنش رو برگرداندند دو تا دستاش قطع شده بود... درست مثل حضرت عباس!!!
#شهید_حجت_اصغری_شربیانی 🕊
#ما_ملت_امام_حسینیم
🌹 شادی روحش صلوات🌹
https://eitaa.com/joinchat/370540678C34b78df963
🌷شهید #عاشورا
💔شهیدی که دوست داشت حرّ امام حسین علیه السلام باشد....
خواندن #زیارت_عاشورا شده بود کار هر روزش... شلمچه بود که چشماش مجروح شد.
کم کم بیناییش رو از دست داد، با این حال زیارت عاشورا خواندنش ترک نشد.. باضبط صوت هم زیارت عاشورا گوش می داد هم روضه.... توی ماه محرم حالش خراب شد.
پدرش می گفت : « هرروز می نشستم کنار تخت برایش زیارت عاشورا می خواندم...
اما روز عاشورا یه جور دیگه زیارت عاشورا خواندیم... 10 صبح بود که از من پرسید: بابا! حرّ چه روزی شهید شد؟گفتم: روزعاشورا...
گفت : دعاکن من هم امروز حٌرّ امام حسین بشم...
ظهرکه شد.گفت: بابا! بی قرارم... بگو مادر بیاد...
بعدهم گفت :برایم سوره ی فجر بخون، سوره ی امام حسین(علیه السلام)...
شروع کردم به خوندن ... به آیه «یا ایتهاالنفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه» که رسیدم، خیلی گریه کرد..
گفت: دوباره بخوان... 13 یا 14 بار براش خواندم... همین جورگریه می کرد...
هنوز سیر نشده بود، خجالت کشید دوباره اصرار کنه...
گفت: بابا! مادر نیومد؟ گفتم: نه هنوز...
گفت:پس خداحافظ...
قرآن روگذاشتم روی میز برگشتم... انگار سالها بود که جون داده...
تازه ظهرشده بود...ظهرعاشورا...
#شهید_محمد_تقی_شمس🕊
#ما_ملت_امام_حسینیم
https://eitaa.com/joinchat/370540678C34b78df963