🌺 پیام امام حسین به مادر آرمان بعد از دفن فرزند شهیدش.. #شهیدآرمان‌علی‌وردی #امیرعباسی #امام_زمان #لبیک_یا_خامنه_ای #آرمان

- یچیزی بگم و التماس‌دعا.. بعضی وقتها شهدا بدجوری با دل آدم بازی میکنن.. شهدایی که حتی ندیدیمشون.. اما اونقدر به دلت میشینن که انگار سالها باهاشون زندگی کردی.. سالها میشناسیشونو توی یه خونه بودید.. مثل #آرمان مثل رفیق شهیدم #رضا میدونید رضا اونقدر بمن نزدیک شد که دیگه بوش رو احساس میکردم.. دستها و آغوش مهربونش همیشه برام باز بود.. وابسته و دلبسته‌اش شده بودم.. نگاه قشنگش وقتی بالبخندش قاطی میشد دل میبرد ولی حالم رو خوب میکرد.. گاهی که نیستن راه رو هم بی‌راهه میریم ، گم میشیم ، حالمون بد میشه ، غمگین و بارونی میشیم..💔 اینجاست که وسط این همه حال بد فقط یه آغوش مثل آغوش شهدا حال آدم رو خوب میکنه.. حال یه زمین خورده که میتونه با یه نگاه کوچیکشون آباد بشه.. - این دلبستگی‌ها ، این وابستگی‌ها تا کی تا کجا قرار ادامه پیدا کنه؟ گاهی حتی از دلتنگی اشکمون در میاد.. گاهی حتی دنبالشون میگردیم.. و چقدر توی دستامون جای دستاشونو خالی می‌بینیم..💔 شهدا عاشقت میکنند و بعد تو خماری بحال خودت میذارنت.. میخوام بگم آی‌شهدا !! این رسم عاشقی و دلدادگی نیست.. 💔 #شبتون‌شهدایی

من دوستی "به جز تو" ندارم، قسم به عشق هرکس که غیر از این به تو گفته‌ست، دشمن است.. #روح‌الله💔 #علی💔 #آرمان💔 ‌

|••💔 * #روایتی‌ازشهادتـــ‌آرمان‌عزیز.. ...ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ ازپدرش سوال کردم: شاخصه‌ای از #آرمان که از همه بیشتر به چشم می‌آمد چی بود؟ گفت: متشرع بودنش(یعنی اهل رعایت شرعیات بود) و به قول حضرت‌آقا: " متدین، متعبد، مومن و حزب‌الهی.." - بالا شهر تهران زندگی میکردند و اوضاع اقتصادی خیلی خوبی و شرایط همه چی را داشتند. خانه‌شان منطقه ۲ تهران است. - که آرمان گفته بود: " اینجا مفیدترهستم.." آن روزی که شهید آرمان آن فاجعه برایش پیش می‌آید، شب مهمون مادر بزرگشان بودند. 💔 -حالا روایت رو از زبان مادرشان بخوانیم..↓ ✍ صبح که از خانه میخواست برود گفتم: مامان شب مهمونیم زودتر بیا. گفت: " مامان امروز تا ۷ کلاس دارم اگه برسم میام. " گفتم: خب پس ما میریم تو هم سعی کن بیای. گفت: " ان‌شاءالله.." و موقع خداحافظی گفت: یاعلی و رفت......💔 - معمولا تو طول روز چندین بار با آرمان تماس میگرفتم اما آن روز اصلا نشد.. رفتیم خانه مادرم.. سرشب چندبار زنگ زدم اما گوشی‌اش خاموش بود.. مادرم گفت: چی‌شد با آرمان حرف زدی؟ گفتم: نه، شارژر گوشیش رو تو خونه دیدم فکر کنم شارژش تموم شده گوشیش خاموشه.. - آخرش موفق نشدم باهاش حرف بزنم..💔 @Shahadat1398🕊

در ماه رمضان گاهی شبها با خانواده می‌رفتیم گلزار شهدا و تا سحر میماندیم.. #آرمان یک‌بار من را برد کنار #شهیدسجاد‌زبرجدی.. گفت: " مامان این شهید خیلی خاصه..✨" - اکثر مواقع که می‌رفتیم همگی یک فاتحه می‌گفتیم. اما آرمان میماند و کلی با این شهید حرف میزد.. شک ندارم یکی از خواسته‌هایش قطعا عاقبت بخیری با شهادت بود..💔✨ #آرمان‌عزیز طلبه‌مومن متدین متعهد انقلابی وحزب‌الهی ما حالا در آسمان کنار حضرت‌اباعبدالله‌ست و ما دلسوخته‌گان و دلتنگان همیشگی او خواهیم بود..💔 #روحش‌شادویادش‌گرامی‌ #باذکرصلوات🌹 #باتشکرازراوی‌وارسال‌کننده‌روایت @Shahadat1398🕊

#ازدیده‌رفته‌ای‌‌زِدل‌امانمی‌روی..♥️ خیلیهامون نوشتیم و شعار دادیم باولایت تا شهادت!! اما اون شما بودید که این جمله رو باخون خودتون ثابت کردید... پای ولایت موندن یکی مثل: #آرمان #علی #روح‌الله #شهدای‌امنیت‌/شهادت: #ایران ۱۴۰۱ @Shahadat1398🕊