ای مونس دیرینه دل سوخته دریاب تا چند سخن با در و دیوار کند دل؟ #شهریار #شهیدمدافع‌امنیت‌‌مهندس‌علی‌نظری @Shahadat1398🕊

آنگونه دلم سوخت ز داغِ غمِ هجران هر جا سخن از عشق که شد، آه کشیدم...💔

#من_هم_یک_سپاهیم🌱♥️

• ‏آنان که به من بدی کردند مرا هشیار کردند. آنان که به من بی‌اعتنایی کردند، به من صبر و تحمل آموختند. آنان که به من خوبی کردند به من مهر و وفا و دوستی آموختند. پس خدایا به همه‌ی آنانی که باعث تعالی دنیوی و اخروی من شدند، خیر و نیکی دنیا و آخرت عطا بفرما. _شهیدمصطفی‌چمران

• نه مرگ آنقدر تلخ است، و نه زندگی آنقدر شیرین.، که انسان شَرَف خود را بفروشد... _امیرالمؤمنان‌علی(؏)

#شهیدۍکہ‌امام‌زمان‌کفنش‌کرد. شهیدی‌بودکہ‌همیشہ ‌ذکرش‌این‌بود، نمی‌دونم‌ شعرخودش‌بود یاغیر... - یابن الزهرا.. یابیایک‌نگاهۍبہ‌من‌کن یابه‌دستت‌مرادرکفن‌کن.. ꧇) ازبس‌ این‌شهید بہ‌امام‌زمان(عجل‌اللہ‌تعالی‌فرجہ) علاقہ‌داشت‌.. بہ‌دوست‌روحانۍخود وصیت‌مۍکند. اگرمن‌شهیدشدم‌ دوست‌دارم‌ درمجلس ختم‌من‌ توسخنرانۍکنۍ.. روحانۍمۍگفت: ماازجبهہ‌برگشتیم‌ وقتۍآمدیم‌دیدیم عکس‌شهیدرا زده‌اند.. پیش‌پدرومادرش‌ آمدم‌وگفتم: این‌شهیدچنین‌وصیتۍکرده‌است‌ آیامن مۍتوانم‌درمجلس‌ختم‌ اوسخنرانۍکنم آنهاهم‌اجازه‌دادند.. درمجلس‌سخنرانۍکردم‌ بعدگفتم‌ ذکرشهید این‌بوده‌: یابن‌الزهرا.. یابیایک‌نگاهۍبہ‌من‌کن یابہ‌دستت‌مرادرکفن‌کن.. وقتی‌این‌جملہ‌راگفتم، یک‌نفربلندشدو‌ شروع‌کرد فریاد زدن.. وقتۍآرام‌شد گفت: من‌غسال‌هستم‌ دیشب‌آخرهای‌ شب بہ‌من‌گفتند یکۍازشهدافردا بایدتشییع شودو چون‌پشت‌جبهہ‌ شهیدشده‌است بایداورا غسل‌دهۍ وقتۍکہ‌مۍخواستم‌ این‌شهیدرا کفن‌کنم دیدم‌ یک‌شخص‌بزرگواری واردشد.. گفت:بروبیرون‌ من‌خودم‌باید این‌شهیدرا کفن‌کنمــ .. ꧇) من‌رفتم‌ دروسط‌راه‌ باخودگفتم‌این شخص‌کہ‌بود وچرامرا بیرون‌کرد !؟ باعجلہ‌برگشتم‌ودیدم این‌شهیدکفن‌شده ‌وتمام‌فضای غسالخانہ‌ را بوی عطرگرفتہ‌بود.. ازدیشب‌نمۍدانستم‌ رمزاین‌جریان‌چہ‌بود. اماحالافهمیدمـ.. آقارا نشناختم.. 💔꧇) - منبع: کتاب‌روایت‌مقدس‌صفحہ ⁹⁶ بہ‌نقل‌ازنگارنده‌کتاب"میر مهر" حجة‌الاسلام‌سید‌مسعودپورسیدآقایۍ یـادشـهـدابـاصـلـواتــــ

بِـسمِ الله ؛ وقُلوبِنا في ألطَافِ رحِمتَك یا اباعَبدِالله .

_

ليتني في حرمك فأشكو اليك حزن قلبي . .💔 #شب‌آرزوها

امشب شب ارزوهاست دیگه آقاجان؟! #ای‌ارزوی‌هرقلب‌مضطرب‌ادرکنی

من اعتراف میکنم که خدای بزرگ،انسان را به اندازه درد ورنجی که در راه خدا تحمل کرده است،پاداش می دهد.و ارزش انسان به اندازه درد و رنجی است که در این راه تحمل کرده است. می بینی که مردان خدا بیش از هرکس در زندگی خود گرفتار بلا ورنج و درد شده‌اند. -شهیدچمران

باز هم دلتنگ، در بین مناجات و دعا خاطراتم غرق شد در اشکهای بیصدا راه، دور و دل بهانه گیر از داغِ فراق باز هم غم در وجودم کرده آشوبی به پا بابِ میلم نیست اینجا، اهل اینجا نیستم با خودم گفتم خدایا من کجا اینجا کجا؟! حاجتم را عرضه میدارم به ربّ العالمین هر شب از ماهِ رجب در وادیِ إغفر لنا توبه کارم، توبه کارم، توبه کارم، توبه کار باز خلوت کرده ام با رحمتِ بی انتها معصیت هایم دوباره محوِ مطلق میشود پایِ استغفارهایی با طنینِ ربّنا من زیاده خواهم و در عشق؛ قانع نیستم میزنم فریاد این را در میان روضه ها در دلم شوقِ اقامت در حرم دارم ولی نیست مقدور و همین غم میکشد آخر مرا من تبِ شش گوشه دارم! یک نفر کاری کُند لااقل باشم شب جمعه در آن حال و هوا کاشکی میگفت بخشیدم تو را غصه نخور کوله بارت را ببند و زود؛ الساعه بیا در شبانگاهِ رغائب بیشتر شد رغبتم رغبتم شد بیشتر نسبت به آن صحن و سرا مختصر میگویم و با اشک امضا میکنم دوست دارم پشتِ این «در» تا ابد باشم گدا ابتدا و انتهایِ آرزوهایم حسین(ع) یا مّن أرجوهُ لِکلّ خیر یعنی کربلا! #مرضیه_عاطفی

-

رفقا یه مریض داریم اگر میشه لطف کنید یه حمد شفا براشون بخونید ان شاءالله که در این شب عزیز خدا به تن همه بیماران لباس عافیت بپوشانه