وقت هایی که عیسی برای کار می رفت من مشغول آماده سازی وسایل خانه می شدم...تقریبا همه چیز را تمام شده میدانستیم و در حال برنامه ریزی برای وسایل خانه بودیم،کجا میخواهیم ساکن شویم،حتی جزئیات کامل شده بود.قرار گذاشته بودیم جشن عروسی مان را در ایران و نزد امام رضا(ع)برگزار کنیم.عیسی هیچ وقت درباره مسائل مربوط به شهادت با من حرف نمی زد چون میدانست تا چه اندازه قلبم را به درد می آورد.همه امیدم به او بود و تمام نداشته هایم را جبران میکرد.هر تعطیلی روز یکشنبه هم راهی گلزار زینب الحوراء و زیارت مزار عباس می شدیم.
#قسمت_پنجم_چهار
کانال💕 شهید عیسی علی برجی💕
@Shaheed_issaali_bourji