..https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/13630
#تجربه_ارسالی_مخاطب
چندماه پیش که داشتم پسرم و به مدرسه می بردم و مسیر مدرسه پسرم دور بود از داخل خونه اومدیم بیرون
یکهووو چشمم به همسایه بغل دستی مون افتاد که خانم همسایه داشت ماشین شو از داخل حیاط میآورد بیرون
با خودم گفتم خوشبحالش کاش منم ماشین داشتم میتونستم پسرم و ببرم مدرسه؛ مردم شانس دارن والا😒
تو همین فکر بودم که یکهووو دیدم خانم همسایه صدام زد و گفت بیاین سوار شید من می رسونمتون
من اول روم نشد گفتم نه ممنون خودمون میریم که دیدم گفت هم مسیر هستیم می رسونمتون
قبول کردم وبا پسرم که کلاس اولی هست سوار ماشین شدیم
در حین حرکت به خانم همسایه گفتم من خداروشکر پنج تا بچه دارم شما چند تا بچه دارین گفت ۳ تا
گفتم خب چرا بازم بچه نمیارین گفت خیلی دوست دارم ولی نمیتونم پرسیدم چرا؟
گفت پسرم کلاس پنجمِ
از کلاس دوم دیدیم یکهووو از پا فلج میشه و نمیتونه راه بره
من باید بیشترین توجهم به پسرم باشه
خیلی ناراحت شدم از خودم خجالت کشیدم یه وقتایی به ظاهر زندگی بقیه که نگاه می کنیم با خودمون میگیم خوش بحالشون عجب زندگی دارن عجب ماشینی و عجب خونه ای و....
اینجاست که متوجه میشیم
ظاهر زندگی مردم رو نباید با باطن زندگی خودمون مقایسه کنیم
شماهم میتونی خاطرات وتلگرانه زندگیت رو بفرستی ناشناس بزاریم.اینجام👇👇👇
🆔@Mahya6470
تبلیغات کانال شهید برزگر⏳
https://eitaa.com/Barekatkhaneh