eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
15هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
9هزار ویدیو
2 فایل
صاحبِ کتاب از قفس تا پرواز(شهید محمدعلی برزگر): ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق تبلیغات شما👇 @Mahya6470 کانال شهیدبرزگر https://eitaa.com/24375683/10791
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸روایت لحظه‌ی شهادت بانوی پاسداری که باردار بود و با فرزندش به شهادت رسید... 🌼|زهره هم پاسدار بود؛ هم بخاطر دوره‌های رزمی که توی سوریه و لبنان دیده بود، یه چریکِ رزمنده... کاراته و تیراندازی رو هم در حد عالی بلد بود... آخر سر هم با یه پاسدار ازدواج کرد... 🌼|شب قبل از شهادت خواب دید که دو تا فرشته اومدن و بردنش بالا و بر فراز خونه‌شون او رو می‌چرخونن. صبح که بیدار شد، خیلی خوشحال بود. انگار حس کرده بود قراره به آرزوش که شهادته برسه... 🌼|منافقین توی خونه‌ی تیمی‌شون کلی اسلحه و مهمات جمع کرده بودند و می‌خواستند روزکارگر مردم رو به رگبار ببندند. چند پاسدار از جمله همسر زهره انتخاب شدند برا تصرفِ این خونه‌ی تیمی... زهره اصرار داشت باهاشون به این ماموریت بره؛ اما چون اواسط دوران بارداریش بود، شوهرش اجازه نداد... تا اینکه وقتی گریه‌ و اشتیاق زهره رو دید، موافقت کرد... 🌼|رسیدند به خونه‌ی تیمی منافقین.. قرار بود زهره به عنوان یه زن عادی بره در بزنه و بگه: احتیاج به کمک دارم. بعد اونا که اومدند بیرون، پاسدارا بریزن و بدون درگیری دستگیرشون کنن... اما انگار منافقین متوجه شده بودند و وقتی زهره در زد؛ یکی از اون اطراف رگبار گرفت رو سرشون. اونی هم که در رو باز کرده بود، به زهره شلیک کرد. و اینجا بود که خواب زهره تعبیر شد. هم خودش و هم فرزندی که باردار بود؛ جلو همون در به شهادت رسیدند... 🇮🇷اردیبهشت سالگرد شهادت زهره بنیانیان گرامی‌باد 🆔@ShahidBarzegar65
🔸گره خوردنِ زندگیِ شهید با فاتح‌خیبر، امیرالمومنین علی علیه‌السلام... 🌼 |قبل از تولدِ سیدعلی آرزو داشتم خدا بچه‌ای بهم بده تا اسمش رو بذارم علی... الحمدلله خدا فرزندی شجاع و غیور بهم داد که وقتی بزرگ شد، خصلت‌های مولا و مقتدایش علی‌(ع) رو داشت. بدنیا که اومد، هر وقت می‌خواستم بهش شیر بدم، وضو می‌گرفتم؛ سیدعلی هیچوقت بدون وضو داشتنِ من شیر نخورد... 🌼 |چندتا بچه یتیم همسایه‌مون بودند. سیدعلی مدام نگرانِ زندگی‌شون بود و مرتب از اعضای خانواده‌ می‌پرسید: سراغی از بچه‌های یتیم گرفتید؟ آیا شامی برا خوردن دارند؟ دائماً هم توصیه می‌کرد که ازشون خبر بگیریم... یه روز هم تمام پس‌انداز خودش رو داد به مادرِ بچه‌هایِ یتیم... 🌼 |یادمه سیدعلی با بغض می‌گفت: زمانی می‌تونیم دین‌مون رو به انقلاب ادا کنیم که بجنگیم و قطعه قطعه بشیم... 🌼 |بی‌سیم‌چی‌اش میگه: شهید توکلی قبل از حضور توی عملیات لیله‌القدر بسیار خوشحال بود. علت رو که ازش پرسیدم، بهم گفت: می‌خوام به مهمونی برم. دیشب حضرت علی (ع) رو توی خواب دیدم که بهم فرمودند: شما سه روز دیگه مهمون ما هستی... همینطور هم شد و آقا سید علی ۲۱ ماه رمضان، در درگیری با کومله و منافقین به شهادت رسید و رفت به ملاقات امیرالمومنین علیه‌السلام... 👤خاطراتی از زندگی شهید سیدعلی توکلی 📚 منابع: خبرگزاری دفاع‌مقدس و انجمن راویان فتح رضوی https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/16051
🔸 خواب شهید تعبیر شد... 🌼 |نیمه‌های شب با فریادِ «من رو ببرید!» از خواب بیدار شدم. دیدم مسعود داره توی خواب فریاد میزنه. چند بار صدایش زدم، اما بیدار نشد. به هر زحمتی بود بیدارش کردم. داشت مثلِ ابر بهار گریه می‌کرد. علت رو که ازش پرسیدم، گفت: شهید علیرضا افتخاری‌پور رو توی خواب دیدم؛ با چند نفر از دوستای شهیدم توی آسمان نشسته بودند و کنارشون یه صندلی خالی بود. می‌خواستم روی اون صندلی بنشینم؛ اما بهم اجازه نمی‌دادند و از من فاصله می‌گرفتند. با التماس گفتم: رفقا! من رو هم ببرید؛ اما شهید افتخاری‌پور گفت: این صندلی خالی متعلق به توئه؛ اما نه حالا. یه ماه دیگه تو هم میای پیشِ ما! همین‌طور هم شد. مسعود یه ماه بعد، در بیست و پنجمین روز از تیرماه ۱۳۶۷ پس از هفت سال حضور در جبهه، به آرزوی دیرینه‌ی خودش رسید... 🌼 |مسعود همیشه می‌گفت: آرزو دارم هنگام شهادت، بدون سر به پیشگاه امام حسین (ع) برسم... و به خواسته‌اش هم رسید. میگن مسعود ابتدا اسیر میشه ؛ اما یکسال بعد از جنگ؛ پیکر بی سرش رو تفحص؛ و به آغوش خانواده‌اش بر می‌گردونن... 📚منبع: خبرگزاری دفاع‌مقدس " بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع‌مقدس " ۱ ؛ ۲ ▫️۲۵تیرماه؛ شهادت مسعود ملاء https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/16721