eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
14.8هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
8.7هزار ویدیو
2 فایل
صاحبِ کتاب از قفس تا پرواز(شهید محمدعلی برزگر): ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق تبلیغات شما👇 @Mahya6470 کانال شهیدبرزگر https://eitaa.com/24375683/10791
مشاهده در ایتا
دانلود
عكسی بسيار شورانگيز و پر رمز و راز: اين عكس متعلق به كربلايی سيد مصطفی صادقی است كه يك بيت شعر هم با دست خطش باقی مانده است: "نرخ رفتن به سوريه چند است؟ قدر دل كندن از دو فرزند است" آخرین نفر پدرش با او روز سه شنبه صحبت کرده بود و ساعت ۴ صبح چهارشنبه شهید شده بود، خود من روز دوشنبه با مصطفی تلفنی صحبت کردم، چون تقریبا سه ماه از رفتنش می‌گذشت خیلی دلتنگش بودم، حرف که می‌زدیم گفتم: "مصطفی جان! مواظب خودت باش خیلی دلم برایت تنگ شده" گفت: "مادر! من را به حضرت زینب(س) بسپار، دلت آرام می‌شود" باور کنید الان هم با اینکه پسرم شده اما دل من آرام است چون پسرم را سپردم به خانم زینب(س)، می‌دانم که این بهترین سرنوشت برایش بوده... مصطفی در تاریخ ۱۳۹۵/۱۲/۲۵ به منطقه مقاومت سوريه اعزام و در تاريخ ۱۳۹۶/۳/۱۶ مصادف با يازدهم ماه مبارك رمضان در وقت افطار در حماء به دست تكفيری های جنايتكار به درجه رفيع نائل آمد... https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/15571 شهید مدافع حرم
10.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 از موفق‌ترین تک‌تیرانداز تاریخ و کابوس صدام چه میدانید؛ عبدالرسول زرین با ۳۷۰۰ شلیک موفق... کریس کایل آمریکایی، مشهورترین تک‌تیرانداز که یک فیلم هالیوودی براش ساخته شد، 255 شلیک موفق داشت که اغلب برای افراد غیرنظامی به‌کار رفته بود اما عبدالرسول با ۳۷۰۰ شلیک موفق اونهم در جنگ کاری کرد که کریس کایل‌ آمریکایی به حساب نمیاد... 🕊 شهید عبدالرسول زرین ✨شادی روحش صلوات https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/15641
🌹مکانیکی که فرمانده شد ... . 🔸اگر بگویم آچار فرانسه‌ ی گردان بود اغراق نکرده‌ام. اگر یک نفر او را نمی‌شناخت و برای اولین بار او را می‌دید، خیال می‌کرد، نیروی خدماتی گردان است. چون از آرایش‌گری گرفته تا مکانیکی خودروها و ... همه را او انجام می‌داد.یک روز که داشت پلاتین انگشت‌های دستش را با انبر دست در می‌آورد، گفتم: - «خلیل! چرا دستات این طوری شدند؟» خندید و گفت:- «عملیات والفجر 8 با یک عراقی گلاویز شدم و او 16 تیر به شکم و دستانم زد.»گفتم:«خودش چی شد؟» گفت: «با این که منو سخت مجروح کرده بود با هزار بدبختی با سرنیزه او را از پای در آوردم.»گفتم:- «چرا خودت پلاتین‌ها را در می‌آوری؟!»گفت: «خوشم نمی‌آد وقتم را در بیمارستان هدر بدهم.» . ▪️شب عملیات کربلای 4 مثل یک شیر غران به دشمن هجوم برد. با این که دشمن از شروع عملیات با خبر بود، ولی او تا خاکریز سوم جزیره پیش رفت. وقتی او را دیدم دستانش باند پیچی شده بود. گفتم: «خلیل چی شد؟» گفت: «دوباره ترکش خوردند.». 🌹 خلیل زالپولی از ویژه ۲۵ (به نقل از سید حشمت الله شهرزاد) _ شادی روحش صلوات. https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/15881
🌿 . ▫️دیروز پا به خونه ای گذاشتم که اهالیش بهشتی ترین بودن و چند روزی خانوادگی به آسمان پر کشیدند.پرونده شهادت این خانواده با رفتن پسر خانواده عبدالرحیم عزیزی شروع شد که در دوران دفاع مقدس تو چنگوله بشهادت رسید.بعد اون داماد خانواده حسن مقیمی تو کربلای ۶ شهید شد.همسرش ربابه خانم موند و دوتا بچه که یکیش فهیمه خانم بود. . ▫️چند وقت بعد ربابه خانم با برادر شوهرش آقا حمید مقیمی ازدواج کرد.گذشت و گذشت تا در ۲۵ خرداد ۱۴۰۴ پرونده شهادت این خانواده و خاندان دوباره باز شد.با شروع حمله ی رژیم غاصب به مملکتمون ربابه خانم تو روز عید غدیر که اومده بودن بهشهر به برادرش گفت : دوس دارم خانوادگی بشهادت برسیم و با همسر و فرزند و نوه ها عازم تهران شدند. ساعتی بعد موشکی به منزلشان اصابت می‌کند. . ▫️🌷ربابه خانم و همسرش🌷 آقا حمید ، 🌷فهیمه خانم ( دختر شهید حسن مقیمی) و همسرش 🌷سید مصطفی ساداتی و فرزندانشان🌷 سید علی و🌷 سیده ریحانه و 🌷فاطمه سادات بشهادت رسیدند و تا به امروز ۵ شهید شناسایی شده و ۲ شهید مفقودن...دیروز که برای مصاحبه با خانواده شهیدان به بهشهر رفتیم ، شجاعت و دیدیم و صبر و عشق به ولایت ...فدای مظلومیت و استقامت شهدا و خانواده های گرانقدر شهدای حمله ی اسرائیل جنایتکار. . 💢 دیروز پیش خودم داشتم نسبت های ایثارگری ربابه خانم و برای خودم میگفتم ، دیدم ربابه خانم : 🩸همسر دو 🩸خواهر 🩸خودش 🩸مادر 🩸مادر خانم 🩸مادربزرگ .... (( امان از دل ....)) 📝 احمدی اتویی https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/15910
7.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊 جلال افشار مزار عجیب جلال افشار در گلستان اصفهان😢🌹 https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/16155
او معلم بود؛ درس‌اش زندگی بود، شهادتش پیام... 🔹در میان خاک و خون، در میان اشک‌ها و آوارها، نامی جاودانه شد... 🔹سرکار خانم زینب نبی‌زاده، معلم شیمی، بانویی از جنس ایمان و ایستادگی، در حمله وحشیانه موشکی رژیم صهیونیستی به ساختمان مسکونی در شهرک چمران، در کنار همسر و دو فرزند دلبندش، به آسمان پر کشید... 🔹 او فقط یک معلم نبود؛ یادآور مفاهیم بلند تربیت بود، فعال فرهنگی بود، یاور بسیج دانشجویی بود، و حالا…شهیده‌ای است که با خون خود، مرز میان انسانیت و جنایت را پررنگ‌تر کرد. 🔹زینب رفت، اما نامش در ذهن و قلب دانشجویان، هم‌سنگران، دوستان و نسل آینده زنده خواهد ماند. 🖤 روح بلندش شاد، راهش پررهرو... https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/16158 🩸 معلم[ زینب نبی زاده]
سلطان تک چرخ ! عبداله از بچه‌های خیابان۱۷شهریور تهران بود که مانند اغلب جوانان دهه‌ی شصتی ، عاشق موتورسواری و تک‌چرخ زدن در خیابان بود! ایستگاه مسجد سلمان خیابان ۱۷ شهریور، هنوز خاطرات جولان عبدالله در خیابان و تک‌ چـرخ زدن‌ هایش را خـوب به یـاد دارد. او شهـره بود به این کار و دوستانـش لقبِ « سلطان تک چرخ » را به او داده بودند. اما سلطان تک‌چرخ ، با شروع جنگ ، موتور را که عشق اولش بود، کنار گذاشت و دنبال عشق بزرگتری رفت! حالا وقتش رسیده بود که در مقابل دشمن بعثی ، تک‌ چرخ بزند ..... شهادت: ۱۶ تیرماه ۱۳۶۵ عملیات کربلای یک(مهران) ولادت :۲۹بهمن ۱۳۴۴ عبدالله کربلایی حسین شهید: بهشت زهرا (س) قطعه۵۳ ردیف۱۳۱شماره۱۸ https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/16389
💢 بیاد محمد رمضانی لالیمی ( : ۴ ۱۳۶۵ _ ام الرصاص_ چهار)🇮🇷 . ▫️فرزند شهید : در آخرین اعزام، مادربزرگم به او گفت: تو وظیفه‌ات را انجام دادی. با این پای زخمی، کجا می‌روی؟ گفت: این‌جا نشستن و «یا حسین، یا حسین» گفتن، دردی را دوا نمی‌کند. باید به داد اسلام رسید. مادربزرگم گفت: تو فرزند کوچک داری. گفت: فرزندانم را خدا به من داد، خودش هم آن‌ها را حفظ میکند https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/16456
خاک کربلا...شهید کربلای ۲ شهیدمحمدعلی برزگر [متولدپنحم خرداد ۱۳۴۵ ] هم مثل شهیدشفیعی درکودکی ازپدریتیم شد. درمنطقه حاج عمران عراق براثر آتشبار وحشتناک کاتیوشا شهیدگمنام شد. شدت منور؛ خمپاره آتش وکاتیوشا بقدری زیادبود که نتوانستندشهدارا ازمنطقه خارج کنند. منطقه توسط دشمن محاصره شد. وحتی پیکرشهدا توسط جنگنده های صدام به رگبار آتش گرفته شدند. شهید برزگر در نوک پیکان حمله بعنوان آرپیجی زنِ تیپِ ویژه شهدای عملیات کربلای ۲ به فرماندهی شهیدمحمودکاوه انتخاب شد بعد از ساعتها رزم ؛ تشنگی؛ گرسنگی ومقاومت لحظه دفاع از قله ۲۵۱۹متری حاج عمران هدف بارش کاتیوشای دشمن قرار گرفت و از بالای قله به کانالی پرت شد ومدتها گمنام ماند... معجزه اینجا بود خردادماه ۱۳۶۶(شب ۲۱ رمضان شب قدر) پیکرشهیدبرزگر از موی سر تا ناخن ؛ صورت باطراوت شبنم نشسته انگار که تازه خواب رفته از کانالی درحوالی خاک کربلا تفحص شد. ودرست روز تولدش ۵خرداد به خاک سپرده شد. به روایت همرزمان تنها پیکر سالم محمدعلی برزگربود. بقیه شهدای گردان سوخته و غیرقابل شناسایی بودند. شهید چند عمل را دردنیاترک نکرد باوضو بودن؛ قرآن خواندن نماز اول وقت؛ نمازشب؛ قرائت زیارت عاشورا و دعای عهد؛وغسل جمعه وزیارت شهدارا مداومت داشت. حتی ۳روز قبل شهادت به همرزمش گفته بود: تو زیارت عاشورا ودعای عهد را حفظ کن و هر روز با اخلاص بخوان خودم دنیاآخرتت رو ضمانت میکنم همرزمش گفته بود: نشانه ای بده. شهیدبرزگر گفته؛ نشانه ات خودم هستم. روزتفحص ؛ پیکرسالم محمدعلی نشانه ای بود که به دوست شهیداثبات شد. لحظه تشییع شهیدبرزگر درختی که توسط شهیدکاشته شد در اوج شادابی دونیم شد و جلوی تابوت وچشم همگان بر زمین افتاد و با اینکه مادرشهید بسیار به نیم تنه درخت آب داد ورسیدگی کرد اما درخت دیگر جوانه نزد. اما آرامش مادر اینجا بود که شهید بعد ازشهادت پیغام داد: مادرجان : دوروز وچندساعت شهادتم طول کشید؛ بر اثر خونریزی جراحات وارده تشنگی بر من غلبه کرد ؛ وذکر میگفتم و درتمام این ساعات حضرت زهرا س مثل پروانه به دورم می چرخید ولحظه شهادت با چادر مادرانه اش چشمانم را بست و باذکر یاحسین یا ابالفضل به دیدار حق شتافتم...مادر..حضرت زهرا برایم ساعتها مادری کرد..نگران نباش... https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9557
سربازي او كه تمام شد به پدر گفت: آقاجان دين مي خواهي يا پول؟ اگر دين مي خواهي چون اسلام در خطر است از هردو پسرت بايد دست بكشي چون راه ما راه قرآن و امام حسين (ع) است.سال ۶۳ صمد شهید شد یک سال بعد برادرش. . 📷 پیکر سردار صمد اسودی_📌پادگان بیگلو اهواز_📆 ۱۸ ۱۳۶۳ 🌷 https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/16845
🏴یاد شهدای حسینی 💢چند شبانه‌روز بود که در بستر بیماری افتاده بودم، تب و لرز امانم را بریده و بدن‌درد شدید من را زمین‌گیر کرده بود. آن شب به‌شدت می‌لرزیدم و عرق سردی بر بدنم نشسته بود. سه پتو رویم کشیده بودم تا خوابم ببرد. نیمه‌شب، از خواب پریدم. سه‌کنج اتاق محمد که از جبهه آمده بود، به نماز ایستاده بود. محو نمازخواندن محمد شدم. از لرز، دندان‌هایم به من می‌خورد. محمد سلام نمازش را داد. متوجه من شد که از خواب پریده‌ام. سلام کرد و گفت: ولک چی شده، چته؟ - تب و لرز دارم، خسته شدم از این درد! همین‌جور که روبه‌قبله بود. مهرش را برداشت. با ناخن تکه‌ای از آن کند و به سمت من کشید و گفت: این را بخور، تربت کربلاست، انشاالله که بهتر میشی. بسم‌الله گفتم، تکه تربت که از یک عدس کوچک‌تر بود را توی دهانم گذاشتم و قورت دادم. از سردرد، سه پتویم را دوباره رویم کشیدم، چشم‌هایم روی هم نرفته بود که دیدم محمد باز به نماز ایستاد. چشمم بسته شد. نمی‌دانم چقدر گذشت که از گرما دوباره از خواب بیدار شدم. پتوها را از رویم کنار زدم، دیگر نه از سردرد و بدن‌درد خبری بود، نه از لرز. محمد که هنوز روبه‌قبله نشسته بود گفت: بهتر شدی؟ - ها دارم، می‌پزم! - حالا که خوب شدی، پاشو وضو بگیر، کم‌کم اذان صبحه، هم دو رکعت نماز شکر بخون، هم نماز صبحت را اول وقت بخون. وضو گرفتم و به اتاق برگشتم. در زیر نور کم لامپ، محمد را نورانی‌تر از همیشه دیدم. با دعای محمد و تربت کربلا شفا پیدا کرده بودم. پشت سرش قامت بستم و با گفتن الله‌اکبر به نماز ایستادم. ✨راوی برادر شهید 🌷 محمد دریساوی https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/17470
🌹 ‍ ظهربود که کلاسم تو دانشگاه تموم شد. زنگ زدم به محمد گفتم بریم؟؟؟ گفت:من میخوام برم میای؟! باهم راهی شدیم،تو راه که میرفتیم محمد شروع کرد به خاطره تعریف کردن از از از حرم و... نزدیک مزار که رسیدیم ترمز زد گفت:بریم سر مزار .. علاقه شدیدی به داشت❤️😍 یک شب وقتی برای اولین بار به هیئت رفتیم و جلوی در هیئت عکس را به من نشان داد متوجه این علاقه‌اش شدم👌 -میشناسیش؟ +فقط اسمش رو شنیدم -رسول من است. چیزهای زیادی از او می‌دانم برایت تعریف میکنم. سر مزار مشغول خواندن فاتحه بودم که گفت: بذار +ندارم از گوشیم پاک شده -خدا خیرت بده سریع یه روضه زینب دانلود کن گوش بدیم. سریع دانلود کردم و زدم برای پخش بعداز آن روز همیشه روضه حضرت زینب رو داشتم روضه که تمام شد رو کردم به و گفتم بشین از تو یه عکس بگیرم نشست عکس رو بغل کرد و لبخند زد گفتم اینجوری نه زشته! وقتی شوی میگویند شهید لوس بوده... گفت: اشکال نداره فرح بعد از روضه است😄 دوربین گوشی من آن لحظه را ثبت کرد یک عکس با ... ... https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/17941