🌹 مـچ بادگيرم كش داشت. كش را كه با دست باز كردم، خون ريخت بيرون.
محمود گفت: «گلـوله خـوردی؟»
گفتم: «آره انگــار !»
برم گرداند عقب.
🔸 توی بيمارستان بودم كه گفتند: «يكی از فرماندهان رده بالا آمده عيادتت.
تا رسيد پرسيد: «چی شد؟!»
تعريف كردم براش كه تير اندازی كردند سمت ما و من زخمی شدم.
🔹 عصبانی شد؛ گفت:
« مگر من هزار بار نگفتم نگذاريد محمود جايی بره كه درگيری باشه؛ چرا رفتيد يه همچین جایی؟» گفتم: «حاجی، شما يه چيزي ميگيدا! مگه ميشه جلوش رو گرفت؛ شما خودتون يه بار بيايد ببينيد ميتونيد جلوش رو بگيريد.»
🌹 گفت: «نـه!؛ ديـگه كـسی نميـتونه»
«تمــوم شـــد»
«رفـت» ..
#شهید_محمود_کاوه
#شهیدبرزگر خط شکن لشکر۵ویژه شهدای سردارشهیدمحمودکاوه بودکه درعملیات کربلای ۲درشهریورماه هردوبه شهادت رسیدند
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
گونی بزرگی رو گذاشته بود روی دوشش و تو سنگر ها جیره پخش میکرد!
بچه ها باهاش شوخی میکردن.
-اخوی دیر اومدی!
-برادر میخوای بکشیمون از گشنگی؟
-عزیز جان! حالا دیگه اول میری سنگر فرماندهی برا خودشیرینی دیگه..
گونی بزرگ بود و سر اون بنده خداپایین.
کارش که تموم شد.
گونی روگذاشت زمین .. همه شناختنش!
#شهید_محمود_کاوه
#شادے_روح_پاکش_صلوات
سردارشهیدکاوه؛فرمانده شهیدبرزگر درعملیات کربلای ۲ بود که هر دو درهمین عملیات به شهادت رسیدند...
اما شهیدبرزگر مدتی بعد تفحص شد...
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65