🤔چه رازی نهفته در شهادت برادران باکری؟! سه برادر، هر سه شهید، هر سه مفقود . . .💔🍃
🍃💔🕊
👈از راست: شهید علی باکری که در ایام انقلاب توسط ساواک دستگیر و تکه تکه شد و هیچگاه پیکرش بازنگشت!
👈نفر دوم شهیدمهدیباکری که در عملیات بدر در جزیره مجنون مجروح شد و وقتی او را در قایق گذاشتند که به عقب برگردانند قایق را با آر پی جی زدند و پیکر مهدی را دجله برای همیشه برد!
👈نفر سمت چپ هم شهیدحمیدباکری که در عملیات خیبر در جزیره مجنون شهید شد و وقتی خواستند فقط پیکر او را برگردانند، برادرش مهدی گفت: هر موقع سایر شهداء را برگرداندید او را هم بر میگردانیم و پیکر حمید تا به همین امروز مانده است در جزیره مجنون...؟!
ایام سالروزشهادت🕊🌿
شهید#حمید_باکری
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/12663
4.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آرتین یک نوجوان ایرانیه، نمونهای از همه بچههایی که خارج از وطنشون به دنیا میان و بزرگ میشن و از کیلومترها دورتر به خاک ایران نگاه میکنن و هر روزشو در حسرت یک ثانیه نفس کشیدن در ایران میگذرونن، سرزمینی که از خاکش تمدنهای مختلف و قدرتمند پرورش پیدا کرده.
کسانی که میخوان بخاطر آینده زندگی بچه هاشون مهاجرت کنن، صدای کودکانشون رو از دهن آقا آرتین بشنون.
یادمون نره #مهاجرت_موفقیت_نیست و #برگشتن_شکست_نیست
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/12665 .
3.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ایده خیلی قشنگ وجالیبه..👆💌
نوشته هاتندتند رد میشه یکی رو نگه دار
ببین امام رضا ع چه پیامی داره برات؟!💌😊
نامه امام رضا به شما چی بود؟؟
یا امام رضا 🕊
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/12666
3.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حضرت آقا دعاکنند ما آمین بگیم...
پروردگارا ، دعای حضرت بقیة الله ارواحنا فداه را شامل حال ما بگردان...🌿
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/12667
17.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❀سلام علی آلِ یاسین✋اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَجَوَالْعافِیَةوَالنّصر
🇮🇷ازاینکه شهید و کانال رو به دوستان خودمعرفی میکنید بی نهایت متشکریم.
🕊دوستان جدید:ضمن خیرمقدم💐
👌پُستهاهر۲۴ساعت یکباربارگزاری میشود.
هدیه به۱۴معصوم؛شهدا؛اموات صلوات.
اللهم الرزقناشهاده فی سبیلک🤲
━━━✥⃝آمین یارب العالمین
https://eitaa.com/shahidBarzegar65/10282
🌺شادی روح مطهرش صلوات
#تبلیغات_روزانه
چیزی تاعیدنمونده....
تو این هوای آلوده و ویروسهای متفاوت موندی خرید عیدتو چجوری انجام بدی 🧐🧐
خستگی بازار رفتن و ازگرونی جنسا دست خالی برگشتن هم باعث ناراحتی میشه 😔
من یه پیشنهاد برات دارم تو خونه بشین پا رو پا بذار و بیا تو اینکانال هرچی میخای انتخاب کن
اینم لینک کانالمون که ازنمونه کارا دیدن کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/1735197373Cf94059fa86
💢یه کانال خوب با جنسهای عاالی و قیمت مناسب 💢
💯💯هم زنانه هم بچگانه 💯💯 رایگان هم میاد دم خونت
1.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام برهمه شما خوبان همیشه همراه
✨قرار روزانه...
💌اللهم عجل لولیک الفرج.
هدیه به اهلبیت (ع)
سلامتی وتعجیل درفرج امام زمان (عج)
امام وشهدا؛شهیدبرزگر..
۸صلوات محبت کنید...
رفقا:حتما دعای فرج امام زمان عج
(الهی عظم البلاء و...) روهم شده یکبار در روز بخونید.
ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است
ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد...
🆔@ShahidBarzegar65
ازتبلیغات دور ازشان کانال معذوریم.
✨ #داستان_شب
👑گویند روی درب قصر شاه،
لڪه سیاهی افتاده بود.
خادمین دربار نتوانستد لڪه را از بین ببرند.
تا اینکه مرد فقیری از موضوع مطلع شد گفت من می دانم چرا درب قصر سیاه شده است .!!!
👑مرد فقیر را به قصر بردند او به پادشاه گفت:
داخل درب قصر،ڪِرمی لانه دارد ڪه مشغول خوردن آن است!
👑پادشاه به او خندید وگفت:
ای مرد مگر مے شود داخل درب، ڪرم زندگے ڪند؟
مرد گفت:
من یقین دارم که چنین است.
پادشاه گفت :
بسیار خوب! دستور می دهم درب را بشڪنند اگر ڪرمی نباشد، گردنت را می زنم.
مرد پذیرفت.
👑چون درب را شڪافتند دیدند ڪِرمی زیر قسمت سیاهی لڪه رنگ وجود دارد.
پاسخ او شاه را خوش آمد و دستور داد مرد فقیر را به آشپزخانه برده مقداری از پس مانده غذاها به او بدهند!
👑روز بعد شاه سوار بر اسبش از کنار مرد رد می شد به او گفت:
این بهترین اسب من است، نظر تو چیست؟
مرد فقیر گفت:
شاید در سرعت بهترین باشد ولی ایرادی نیز دارد.
پادشاه سوال ڪرد:
ای مرد بگو ببینم چه ایرادی دارد؟
گفت:
این اسب حتی در اوج دویدن هم ڪه باشد اگر رودخانه ای ببیند به درون آب می پرد.
👑پادشاه باورش نشد!
برای اثبات ادعای او،
سوار بر اسب از ڪنار رودخانه گذشت.
ناگهان اسب با دیدن رودخانه، سریعا خودش را درون آب انداخت.
👑پادشاه از دانایی مرد فقیر متعجب شد و دستور داد ڪه مجدداً به عنوان پاداش از پس مانده غذاها به مرد فقیر بدهند.
👑روز بعد خواست تا او را بیاورند.
وقتے فقیر را نزد پادشاه آوردند ؛
از او پرسید: مرد بگو دیگرچه
میدانی؟
مرد ڪه به شدت ترسیده بود گفت:
میدانم ڪه تو بزرگ زاده نیستی!!
👑پادشاه به خشم آمد و او را به زندان افڪند.
ولی چون دو مورد قبل را درست جواب داده بود.
در پی ڪشف واقعیت نزد مادر شتافت
و گفت:
راستش را بگو من ڪیم این درست است ڪه بزرگ زاده نیستم؟!
👑مادر بعد از ڪمی طفره رفتن
گفت:
حقیقت دارد پسرم!
من و شاه از داشتن بچه بی بهره بودیم و از به تخت نشستن برادرزاده های شاه هراس داشتیم.
وقتے یڪی از خادمان دربار تو را به دنیا آورد، تو را از او گرفتیم و گفتیم ما بچه دار شده ایم.
بدین صورت پادشاه از راز برتر نبودن خود باخبر شد !!
👑پادشاه بار دیگر مرد فقیر را خواست و از سِرّ داناییش پرسید.....
مرد فقیر گفت: علت سیاهی درب را از آنجایی فهمیدم ڪه تا چیزی از درون خراب نشود از بیرون تباه نمی شود!
👑علاقه اسب به آب را از پشمی بودن پاهایش فهمیدم.
یحتمل در دوران قدیم در چراگاه از شیر گاو میشی تغذیه ڪرده لذا بخاطر تاثیر آن شیر به آب تنی علاقمند است.
👑پادشاه پرسید:
اما«اصالت» مرا چگونه فهمیدی؟
فقیر گفت:من پاسخ دو سئوال مهم زندگیتان را دادم.
ولے تو به جای پاداش مناسب، غذای پسمانده به من دادی
چون این ڪار تو را دور از ڪرامت یک انسان بزرگ وشریف دیدم .
فهمیدم تو بزرگ زاده نیستی.
👌هیچگاه آدم های ڪوچک با قرار گرفتن در جایگاه بزرگ، بزرگ نمے شوند همچنان که بزرگ زادگان در مقام کوچک، ڪوچک نمے شوند
مهم «اصالت» و «ریشه» آدمهاست.
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/12681
28.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از قهوه خونه تا شهادت!
👌یکی از جذّابترین داستانهائی که تا حالا شنیدهای!
بیبهره نمونی ...!رفیق شهیدم 💐🥺
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/12682
🔟 سالروز عروج ملکوتی
شهید علی خیرخواهان جلالی
نام پدر : حسن
نام مادر: کلثوم عباس پور
تاریخ تولد :1347/01/03
تاریخ شهادت : 1365/12/14
محل شهادت : شلمچه
گلزار:شهدای معتمدی بابل
5️⃣6️⃣1️⃣ کربلای پنج
🌷دوست شهید ، سید علی سید مهدی زاده : وقتی شب جنازه شهید علی اصغر آرمک را برای وداع به مسجد محل آوردند وقتی حاج علی جلالی مشغول مداحی بود میکرفون را گرفتم و به وصیت اصغر عمل کردم گفتم دستان اصغر را از تابوت بیرون بیاورید تا بعضیها که می گفتند برای پول به جبهه رفته ببینند که دستان اصغر خالی است.مسجد منفجر شد. فردا هم جنازه اصغر را با شکوه تمام بر روی دستان مردم تشییع و در آرامگاه معتمدی و در گلزار شهدا دفن کردیم زیر تابوت اصغر را شهید علی خیرخواهان گرفته بود شب قبل علی به خانه مان آمد مرا در آغوش گرفته بود و مثل ابر بهاری اشک می ریخت در همان حال به من گفت علی جان بعد اصغر دیگر نمی توانم بمانم باید بروم و بعد مدت کوتاهی در ادامه عملیات کربلای 5 به دیدار اصغر شتافت و پرکشید و به دوست عزیزش ملحق شد. روحشان شاد❤️
از سمت راست :
1- شهید علی اصغر آرمک
2-شهید علی خیرخواهان
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/12683