eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
15هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
9هزار ویدیو
2 فایل
صاحبِ کتاب از قفس تا پرواز(شهید محمدعلی برزگر): ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق تبلیغات شما👇 @Mahya6470 کانال شهیدبرزگر https://eitaa.com/24375683/10791
مشاهده در ایتا
دانلود
قرآن کریم.صفحه 106 🕊میزبان چله زیارت عاشورای امشب 🩸شهید محمدرضا شفیعی است .قرار هر روز ما.... جهت تعجیل درظهور امام عصر؛ هدیه به ۱۴معصوم؛ امام وشهدا؛ اموات؛ رفع گرفتاری ازامور همه ؛بویژه اعضای کانال؛ پیروزی ونجات مظلومین جهان ✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊 چله زیارت عاشورا🩸فراموش نشود کانال هر۲۴ساعت یکبار فعالیت داره.
بخدا روزى کاروانى بزرگ در بیابان مورد حمله‌ی راهزنان قرار گرفت و در این میان خواجه‌ای ثروتمند هم، همراه کاروان بود که طلای زیادی با خود داشت. خواجه از ترس از دست دادن مالش ، آن‌را برگرفت و از کاروان جدا شد و با خود گفت : "در جایى پنهان کنم تا اگر کاروان را بزنند، این پول برایم بماند." به بیابان رفت، خیمه‌اى دید که در آن پلاس پوشى نشسته کلاهی پشمین بر سر نهاده و تسبیحی بر گردن دارد ، پس به او اعتماد کرد و مال خویش به امانت به او سپرد. پلاس پوش گفت : به خیمه برو و در گوشه‌اى بگذار. خواجه پول در آن‌جا نهاد و بازگشت. چون به کاروان رسید، دزدان راه را بر کاروان بسته و همه اموال کاروانیان را به دزدى تصرف کرده بودند. پس مرد خدا را شکر کرد که پول را به شخصی مطمئن سپرده است . پس از گذشت ساعتی خواجه قصد خیمه پلاس پوش کرد، چون به آن‌جا رسید، دزدان را دید که مال تقسیم مى‌کنند و پلاس پوش هم در میان آنان نشسته و به نظر می‌آمد که رئیس آنان باشد. خواجه برسر زد وگفت:" آه، من مال خود را به رئیس دزدان سپرده بودم! پس خواست باز گردد، اما راهزن(پلاس پوش) او را بدید او را صدا زد که بیا. خواجه از ترس جانش به نزد پلاس پوش آمد، راهزن گفت: "چه کار دارى؟" گفت" جهت امانت و سپرده ام آمده‌ام." پلاس پوش گفت "همان جا که نهاده‌اى بردار." خواجه با تعجب رفت و طلاهایش را برداشت. یاران معترض گفتند:" ما در این کاروان هیچ زر و مالی نیافتیم و تو طلای زیاد را به او باز مى دهى ؟؟ گفت: درست است که ما راهزنیم ولی او به من گمان نیکو برد و من نیز به خداى تعالى گمان نیکو مى‌برم. من گمان او را به راستى تحقق دادم تا باشد که خداى تعالى گمان من نیز به راستى تحقق دهد." بعدها این شخص دزد توبه کرد و از پرهیزگاران گشت.. خدایا چنان کن سرانجام کار توخشنود باشی و ما رستگار https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/16837
1.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/16838 .سلامتی آقا صلوات دلی❤️😍👌 آقــای ما ..... بی خیـالِ عــزای جـدش نمـی‌شود! نه لباس رزم داشت، نه سلاح… ‏فقط گفته بود؛ من زیر بیرق اباالفضل العباسم ‏ کاری کرد که .... تمام دنیا انگشت به دهن ماند… 😢 ✋لبیک_امام_خامنه ای
خاک کربلا...شهید کربلای ۲ شهیدمحمدعلی برزگر [متولدپنحم خرداد ۱۳۴۵ ] هم مثل شهیدشفیعی درکودکی ازپدریتیم شد. درمنطقه حاج عمران عراق براثر آتشبار وحشتناک کاتیوشا شهیدگمنام شد. شدت منور؛ خمپاره آتش وکاتیوشا بقدری زیادبود که نتوانستندشهدارا ازمنطقه خارج کنند. منطقه توسط دشمن محاصره شد. وحتی پیکرشهدا توسط جنگنده های صدام به رگبار آتش گرفته شدند. شهید برزگر در نوک پیکان حمله بعنوان آرپیجی زنِ تیپِ ویژه شهدای عملیات کربلای ۲ به فرماندهی شهیدمحمودکاوه انتخاب شد بعد از ساعتها رزم ؛ تشنگی؛ گرسنگی ومقاومت لحظه دفاع از قله ۲۵۱۹متری حاج عمران هدف بارش کاتیوشای دشمن قرار گرفت و از بالای قله به کانالی پرت شد ومدتها گمنام ماند... معجزه اینجا بود خردادماه ۱۳۶۶(شب ۲۱ رمضان شب قدر) پیکرشهیدبرزگر از موی سر تا ناخن ؛ صورت باطراوت شبنم نشسته انگار که تازه خواب رفته از کانالی درحوالی خاک کربلا تفحص شد. ودرست روز تولدش ۵خرداد به خاک سپرده شد. به روایت همرزمان تنها پیکر سالم محمدعلی برزگربود. بقیه شهدای گردان سوخته و غیرقابل شناسایی بودند. شهید چند عمل را دردنیاترک نکرد باوضو بودن؛ قرآن خواندن نماز اول وقت؛ نمازشب؛ قرائت زیارت عاشورا و دعای عهد؛وغسل جمعه وزیارت شهدارا مداومت داشت. حتی ۳روز قبل شهادت به همرزمش گفته بود: تو زیارت عاشورا ودعای عهد را حفظ کن و هر روز با اخلاص بخوان خودم دنیاآخرتت رو ضمانت میکنم همرزمش گفته بود: نشانه ای بده. شهیدبرزگر گفته؛ نشانه ات خودم هستم. روزتفحص ؛ پیکرسالم محمدعلی نشانه ای بود که به دوست شهیداثبات شد. لحظه تشییع شهیدبرزگر درختی که توسط شهیدکاشته شد در اوج شادابی دونیم شد و جلوی تابوت وچشم همگان بر زمین افتاد و با اینکه مادرشهید بسیار به نیم تنه درخت آب داد ورسیدگی کرد اما درخت دیگر جوانه نزد. اما آرامش مادر اینجا بود که شهید بعد ازشهادت پیغام داد: مادرجان : دوروز وچندساعت شهادتم طول کشید؛ بر اثر خونریزی جراحات وارده تشنگی بر من غلبه کرد ؛ وذکر میگفتم و درتمام این ساعات حضرت زهرا س مثل پروانه به دورم می چرخید ولحظه شهادت با چادر مادرانه اش چشمانم را بست و باذکر یاحسین یا ابالفضل به دیدار حق شتافتم...مادر..حضرت زهرا برایم ساعتها مادری کرد..نگران نباش... https://eitaa.com/shahidBarzegar65/9557
11.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان جوان طلافروش... جوان طلا فروشی که ...میگفت من گناه میکنم هیچ اتفاقی هم برام نمیفته... سخنران:حجه الاسلام مومنی https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/16841
6.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انقلاب زهرایی ...بعد از انقلاب علوی. دختر کشف حجابی که از بغض نتانیابو در خیابان روسری سر کرد و به خواسته خودش در هیات دختران انقلاب چادری شد 😍 https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/16841
💠 خاطره اي از غيرت و مردانگي شهید عباس دوران : صبح روز اول آذرماه 1359 در اقدامي بي سابقه براي تقدير وتشكر از شجاعت ها وشهامت هاي او در بيش از50 ماموريت جنگي خطرناك،بلوار منتهي به منطقه هوايي شيراز را به نام او كرده وحواله يك قطعه زمين را به او دادند. او درباره اين مراسم نوشت:" غرور وشادي را در چشمهاي همسرم ديدم،خانواده ام نيز خوشحال بودند.حواله زمين را كه دادند دستم، فقط به خاطر دل همسرم گرفتم وبه خاطر او ومردم كه اين همه محبت دارند وخوبند پشت تريبون قرار گرفتم، ولي همين كه پايم به خانه رسيد، ديگر طاقت نياوردم. حواله را پاره كردم وريختم زمين.يعني فكر مي كنند ما پرواز مي كنيم و مي جنگيم تا شجاعت هاي ما را ببينند وبه ما حواله خانه وزمين بدهند؟!" https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/16843
4.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینو گوش کنید خیلی جالبه... دزدی که موساد رو بدبخت کرد 😁😂 ایرانی https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/16843
سربازي او كه تمام شد به پدر گفت: آقاجان دين مي خواهي يا پول؟ اگر دين مي خواهي چون اسلام در خطر است از هردو پسرت بايد دست بكشي چون راه ما راه قرآن و امام حسين (ع) است.سال ۶۳ صمد شهید شد یک سال بعد برادرش. . 📷 پیکر سردار صمد اسودی_📌پادگان بیگلو اهواز_📆 ۱۸ ۱۳۶۳ 🌷 https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/16845
🔹تازه داماد ...🌸 "امیر سیاوشی از رزمندگانی بود که برای دفاع از حرم حضرت زینب(سلام الله علیها) راهی سوریه شد و حین مبارزه با تروریست های تکفیری به شهادت رسید. نکته جالب اینکه وی تازه داماد بود و قرار بود بزودی مراسم عروسی اش برگزار شود. او که خودش در سوریه بود، به خانواده گفت تا کارت مراسم را پخش کنند و به آنها وعده داد که خودش را می رساند! خانواده او هم کارت های عروسی اش را پخش کردند. راست می‌گفت؛ خودش را رساند، اما چگونه...!"🌷 🩸 https://eitaa.com/ShahidBarzegar65/16840