دلانه✨
روی مزارش نوشته بود :
بگذارید گمنام باشم که بخدا قسم گمنام
بودن بهتر است از اینکه فردا افرادۍ
وصایایم را شعار قرار دهند اما عمل بھ
آن را فراموش کنند ..!
[ گلستانِ شهدای اصفهان ]
#دلانه ،، #شهیدانه
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
5.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 توی وجودت گنجه
⭕️هرجا دیدید خیلی دارید وسوسه میشید بدونید دروجودشمایه گنجی هست که شیطان میخادازشمابگیره
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
❤️واقعیترین خدمتگزار
🌼شهیدفردین سنجری بنستانی اگر نیازمندی را میدید، نمیتوانست ساده از کنارش عبور کند.
🌼فقیری را در شهر میشناخت که وضع زندگی خوبی نداشت. معلول بود و روی ویلچر مینشست.
🌼شغلی نداشت و به سختی گذر عمر میکرد. فردین خودش به تنهایی مسئولیتش را به عهده گرفت.
🌼 منتظر نبود که ارگانی پیدا شود تا آن معلول را تحت پوشش قرار بدهد. خودش برای آن مرد غذا میبرد، کارهایش را انجام میداد،
🌼برایش سرویس شخصی گرفته بود که برای جابهجایی در شهر راحت باشد و کارهایش را انجام دهد.
🕊شهید مدافع وطن
#فردین_سنجری_بنستانی
"شهیدبرزگر"💫
🌷@shahidBarzegar65
قصه۳رفیق
🍁ما سه رفیق بودیم والبته همرزم وهم محلی.
درسته شهیدازلحاظ سنی کوچکترازمابود ولی استاداخلاقمون شد .
🍁یادمه به پیشنهادشهید اشتراکی یه دوربین عکاسی خریدیم تا لحظاتی ازخودمون روبه یادگاربگذاریم.
🍁هروقت می خواستیم عکس بگیریم
شهیدمی گفت:
توروخدا لبخندبزنید
تابعدازشهادتمون
حس خوب به دیگران منتقل کنیم.
🍁دوربین نوبتی چرخید
رسیدبه شهید.
واون گمنام شد.
ولی عکسها؛لبخندهاش یادگارموند.
همونطوری که خودش که میخاست.
📚خاطراتی ازشهیدبرزگر
راوی:قربان علی امروزی
تصویربالا:
سمت راست:آقای امروزی
وسط:شهیدبرزگر
سمت چپ:محمدسعیدی
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
5.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💞باز پنجشنبه باز دلتنگی
🍂نمیدانم تا کی این دوری ادامه دارد
اما رفته ی خوبم تمام خاطراتت هرروز در ذهنم تکرار میگردد
🍂بخودم که می آیم صورتم پر از اشک است و هق هق کنان خودم را لا به لای عطرپیراهنت پیدا می کنم
🍂اما ن از درد دوری
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
✍وهرکسخداراشناخت؛
دیگررغبتیبهچیزهایدیگر
برایشنمیماند!...
ســـردار دلـــهـا
#حاجقاسمسلیمانے..🌷🕊
شبتون بخیر
عاقبتتان_شهدایی
"شهیدبرزگر"💫
@shahidBarzegar65
🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃
🌸 الهـی بـه امیـد تــو 🌸
سلام معبود بیهمتایم
🎁صبحی دگر رسید و من به شکرانه
رسیدنش هزار شکر میگویمت
پروردگارم
🖼 امروزم را
به دستان پر مهرت میسپارم
الهی دلهای دنیائی ما را
آرام کن به عشق آسمانیت
🖼 و یاریم کن
تا دریابم که سراسراین هستی بیکران
گذرگاهیست
🖼 که باید از آن عبور کنم و بگذرم
و هر چه هست را به تو بسپارم
رنجهایم، نگرانیهایم، ترسهایم
🖼 تو کنارم باش که داشتنت مرا بس است
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
🌴بعد از عملیات خیبر ؛ فرماندهان را بردند زیارت امام رضا(ع)...وقتی مهدی برگشت توی پد پنج بودیم...
🌴برایم سوغاتی جانماز و دو حبه قند و
نمک تبرکی آورده بود.
نمکش را
همان روز زدیم به آبگوشت ناهارمان.
🌴اما مهدی حال همیشگی را نداشت!
گفتم: «تو از ضامن آهو چه خواستهای
که این چنین شده ای!! نابودی کفار؟
پیروزی رزمندگان؟ سلامتی امام؟»
چیزی نمیگفت.
🌴 به جان امام قسمش دادم،
گفت: فقط یک چیز. گفتم: چه چیز؟
گفت: «مصطفی! دیگر نمیتوانم بمانم.
باور کن.
🌴همینرا به امامرضا(ع) گفتم. گفتم: واسطه شو
این عملیات، آخرین عملیات مهدی باشد».
عجیب بود. قبلا هروقت حرف از شهادت
میشد، می گفت برای چه شهید شویم؟
🌴شهادت خوب است؛ اما دعا کنید پیروز شویم.
صرف اینکه دعا کنیم تا شهید شویم یعنیچه؟
اما دیگر ازهمه چیز بریده بود....
🌴امام رضا (ع) هم خیلی معطلش نکرد
و بدر شد آخرین عملیاتش....
📚راوی: مصطفی مولوی
کتاب: نمی توانست زنده بماند
خاطراتی از شهید مهدی باکری
نویسنده: علی اکبری
ناشر: صیام ،صفحه ۹۸٫
#خاطرات
#فرمانده_لشکر۳۱عاشورا
#شهید_مهدی_باکری
#امام_رضایی_ها
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65