7.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کرامت شهید سید کوچک موسوی و رفتن سفر کربلا در اربعین
به یاد "شهید محمدتقی غیور انزله"
نشسته بود کنار ساحل
با خودش زمزمه میکرد و
اشک میریخت. پرسیدم:
چی می خونی؟ التماس دعا.
گفت: روضه حضرت علیاصغر (ع)،
چون مثل ایشون شهید خواهم شد!
باورم نشد. چون اولین بارش بود که
به منطقه اعزام شده بود و اصلا قرار نبود
خط مقدم ببرندش و اینجا خط سوم بود
و اثری از تیر و ترکش جنگ در آن نبود.
جزئیاتونحوه شهادتش را هم تعریف کرد
من هم ناباورانه راهی عملیات شدم.
از عملیات که برگشتم شهید شده بود!!
تیر هم خورده بود به گلویش
مثل علی اصغر (ع)..!!
راوی: برادر خرسند
کتاب: خط عاشقی۱ ،حسین کاجی
انتشارات حماسه یاران
#روحش_شاد_با_ذکر_یاحسین
8.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرزند آیت الله فاطمینیا :
پدرم میگفت:
اگر من روضه حضرت علی اصغر علیهالسلام را متمرکز بخوانم میمیرم
🖤 اصغر كه به چهره
▪ز عطش رنگ نداشت
🖤 ياراي سخن
▪ با من دلتنگ نداشت
🖤 يا رب! تو گواه باش،
▪ششماههي من..
🖤 شد كشتهي ظلم
▪و با كسي جنگ نداشت
🖤السلام علیک یا باب الحوائج
▪️یا شـاهزاده علی اصغـر
˼
2.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
علی اصغرهای فلسطین...😢
حرمله و شمر زمانه ات رابشناس...
محرم حقیقی زمانهات را ببین.
اینجا (غزه) علیاصغرها توسط حرملهها به شهادت میرسند و من و تو نمیتوانیم خود را در لشگر حسین (ع) بدانیم و به این قتلها و غارتها بیتفاوت بمانیم.
آری برادرم شمر زمانت را به دلت بشناسان، پیش از آنکه نعل تازه بر اسب نفست بزنند.
امن یجیب المضطر اذا دعاه ویکشف السوء
فلسطین_اسرائیل=آزادگی
7.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴علی لالای ..لالای....
حرمله خیر نبینی گُل من نورس بود
چیدنش تیغ نمیخواست نسیمی بس بود 🖤
چقدراین شعر مصور زیباست...
مهمانی عشق، آنسوی دریاچهی خون است
آبادی لیلا، وسط دشت جنون است
عملیات رمضان تیرماه ۱۳۶۱
ایستگاه حسینیه
صَلی اَللهُ عَلیکْ یا اباعبدلله (ع)
اولین عملیات رسمی(بدون دستکاری شناسنامه) که شهیدمحمدعلی برزگر درسن ۱۶سالگی شرکت نمود؛عملیات رمضان بود.قبلا درسن ۱۳/۱۴سالگی با دستکاری شناسنامه موفق به اعزام شده بود.(البته غیررسمی)
✨هدیه به روح مطهرشهدا صلوات✨
۵خرداد۱۳۴۵ ولادت شهید
۱۰شهریور۱۳۶۵شهادت شهید
46.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌داستان بسیارشنیدنی..
شیرخوارگاه نوزادان معلول....
معجزه؛ نیت توست....
4.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😢صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین
چگونه شُکر کنیم
نعمتِ ماهِ مُحرم را؟!
یا اباعبدالله!
شما بدترین فجایع رو تحمل کردید
تا ما به بهترین ها برسیم!
اگر مُحرم نبود
اگر شفای نذری های تو
و سلامتی ما از این ماه ،نبود،
چه خاکی بر سر میریختیم؟
چه انگیزه ای برای زندگی داشتیم؟
اگر اربعین نبود،
به امید چه،زنده بودیم؟
اگر اشک و سینه زنی نبود
چگونه زیر بار غم دنیا،کمر صاف میکردیم؟
اگر شرح روضه های تو نبود،
چگونه سختی های زندگی را تحمل میکردیم؟
اگر کربلا نبود
اگر کربلا نبود
اگر کربلا نبود
چگونه نفس میکِشیدیم ؟!!!!
هزار بار شکر
که شیعه هستیم و عاشق تان!
نکند ما را به مرگ طبیعی رها کنید...💔
عارفه دهقانی
10.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این رسمشونه...هرکس بچه دارمیشه اینطوری میاد از آقااباالفضل تشکرمیکنه. سیدعلی...مادر....
باپدر رفتی نگفتی رباب بدون شما چه کند
دراین جهان ظلمانی؛برایم
دیگر آفتاب وسایه تفاوتی ندارد
وقتی سایه ای برسر ندارم...
از وقتی تنهایم گذاشته اید...
دشمنان تمسخرمیکنند ودوستان تَرَحُّم
پس کی به سر می رسد
قصه این دل پر غصه ام...
به تکه های بدنتان جانم به لب رسیده
بادعایتان...تمامم کنید.
باب الحوائج است و مشکلگشا ابوالفضل
شد دستگیر ما با دست جدا ابوالفضل
در محضرش ندیدم شرمنده سائلی را
خیرات میکند چون بی سرصدا ابوالفضل
این پست رو به نیت عزیزانی که سالهاچشم به راه قدم نو رسیده هستند
پیشکش اشکهایتان می نمایم...
👌رفقا:👇👇👇👇👇👇
ازهمین امشب تا شب شام غریبان برای فرزند دارشدن شما خوبانِ منتظرفرزند باتوسل به باب الحوائجِ حضرت ارباب و رباب ((سوره کوثر)) میخوانیم.
3.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سعید جلیلی:
تا امروز اصلاً بابک زنجانی را ندیدهام/ دادگاه کرسنت در حال برگزاری است؛ اگر ابعادش برای مردم باز شود، از ترس مردم باید دنبال سوراخ موش بگردند/
این صداهایی که بلند شده به دلیل نزدیک شدن موعد رأی دادگاه است.
484.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطرات_شهدا
🌷شب #اعزام، زود رفت خوابید. می ترسید صبح خواب بماند. به مامانم سپرده بود زنگ بزند، ساعت کوک کرد، گوشیاش را تنظیم کرد و به من هم سفارش کرد بیدارش کنم.
🌷طاقتم طاق شد و زدم به سیم آخر. کوک ساعت را برداشتم. موبایلش را از تنظیم زنگ خارج کردم، باتری تمام ساعتهای خانه را در آوردم. می خواستم جا بماند. حدود ساعت سه خوابم برد. به این امید که وقتی بیدار شدم کار از کار گذشته باشد.
🌷موقع نماز صبح، از خواب #پرید. نقشههایم، نقشه بر آب شد. او #خوشحال بود و من ناراحت. لباس هایش را اتو زدم. پوشید و رفتیم خانهی مامانم.
🌷مامانم ناراحت بود، پدرم توی خودش بود. همه #دمغ بودیم؛ ولی محسن برعکس همه، شاد و شنگول. توی این حال شلم شوربای ما جوک می گفت. میخواستم لهش کنم. زود ازش خداحافظی کردم و رفتم توی اتاقم.
🌷من ماندم و عکسهای محسن. مثل افسرده ها گوشه ای دراز کشیدم. فقط به عکسش که روی صفحه گوشی ام بود نگاه می کردم. تا صفحه خاموش میشد دوباره روشن می کردم. روزهای سختی بود...
✍️ به روایت همسر شهید
#شهید_محسن_حججی🌷