1.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اسیر سرافراز ایران...
▫️نجف بودیم. صدای «آی دزد آی دزد» که بلند شد، رفتم داخل کوچه. دزدی قالیچه ای از منزل سید علی اکبر زیر بغل داشت که به تور مردم افتاد. مرحوم ابوترابی با عجله خود را کوچه رساند. دست سارق را گرفت و گفت: آقا جان! چرا بدون خوردن صبحانه رفتی؟! به آن افراد هم گفت: این شخص مهمان ماست و من خودم قالیچه را به او دادم. کاری به او نداشته باشید.
با هم به منزل آمدند. سارق شرمنده نشسته بود و منتظر بود که آقای ابوترابی تحویل پلیسش دهد. همسر سید، صبحانه ای از بهترین سر شیرهای نجف تهیه کرده بود. اما خبری از پلیس نبود.
موقع رفتن, آقای ابوترابی قالیچه را زد زیر بغلش، قبول نمی کرد. گفت: اگر نبری همسایه ها می فهمند، شما صاحب این قالیچه نبوده ای.
با شرمندگی قالیچه را برد.
صبح روز بعد با گریه و شرمندگی آمده بود در خانه سید. توبه کرده بود. می گفت: شما هدایتم کردید. می خواهم دستم را بگیرید.
(راوی: اسماعیل یعقوبی قزوینی)
📚منبع: کتاب «فرزند ابوتراب (ع)»؛
زندگی مرحوم سید علی اکبر ابوترابی،
3.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✔️ ما بینظیرترین نسلی هستیم
که در زمان ما سرای سالمندان اسمی ناآشنا بود،اما امروزدرهرشهر ومحلهای تابلوی این مراکزخودنمایی میکند
ما با تمام سختیهایی که داشتهایم نسلی قانعیم.
✔️ ما نسل انتقالیم. آخرین بازماندههای نسل سنتی، و اولین اهالی دهکده مجازی نسل مدرن. ما با تمام سختیهایی که داشتهایم نسلی بینظیریم. نسلی که باورهای سنتی را پذیرفت تا بر جهان مدرن غلبه کند.نسلی هستیم که هم خانوادهی پرجمعیت را تجربه کردیم و هم خانواده کمجمعیت تک فرزندی را دیدیم .
✔️نسلی هستیم که همسایه و هممحلهای بخش مهمی ازخاطراتمان بود، و نسلی را دیدیم که در یک آپارتمان چند واحدی، کسی کسی را نمیشناسد. نسلی که گروههای گفتگوی ما،جمع شدنهای مان داخل کوچه بود، و نسلی را دیدیم که با ایسنتاگرام و واتساپ و تلگرام، جمعهای مجازی تشکیل دادند اما سال تا ماه یکدیگر را نمی بینند وبعضاً نمیشناسند.
✔️نسلی هستیم که تماشای آلبومهای خانوادگی، یکی ازسرگرمیهای مهمانیهای مان بود،و نسلی را دیدیم که هزاران عکس بیحس را درحافظه گوشی و کامپیوتر ذخیره میکندو هرگزحوصله نمیکند آنها را بار دیگر ببیند.
✔️نسلی که درپذیرایی خانههایمان فقط پُشتی و بالش بود، اما با کلی مهمان و نسلی را دیدیم که مُبل، بخش زیادی از فضای خانهشان را اِشغال کرده است.
✨ما نسلی بینظیریم!😢
ما جنگ دیدهایم، آژیر قرمز شنیدهایم، دشمن بیرحم دیدهایم،
بمباران و توپ و تانک و موشک دشمن دیدهایم.
ما بیرحمترین موجودات تاریخ را دیدهایم، داعش را تجربه کردهایم
و از آن طرف مردِ میدان را داشتهایم.
(شهدا و جانبازان را)....🕊
🌹💌✨🌹✨💌🌹✨💌🌹
8.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌✨کلام حضرت آقا
هیچوقت قدیمی نمیشه؟؟؟؟
همیشه حرفاش اعتبار داره حتی اگر سالهابگذره. دانشمند زمان یعنی همین.
خداروشکر که درعصر بهترین بندگان صالح خدا زیستیم؛درفضای عطر وجودشان قدکشیدیم ودعایشان بدرقه لحظه هامان بود وهست.
مثل حاج قاسم؛مثل رهبری؛مثل شهیدرئیسی و تمام شهدای معاصر و....
2.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎗چرا بعد از #دعا دستهای خود را به صورت میکشیم؟
✨امام صادق عليه السلام فرمود: همان طور كه ابر، قرارگاه باران است، دعا نيز قرارگاه اجابت است.
🔅یعنی اجابت در درون دعاست، همان طور كه باران در نهاد ابر تعبيه شده است.
✨وقتي انسان دست به دعا برداشت، طبق روايات و سنت معصومين عليهم السلام مستحب است آن را بر سر و صورت خود بكشد؛ براي اينكه لطف خدا به اين دست پاسخ داده است.
دستي كه به سوي خدا دراز شود، يقيناً خالي بر نمي گردد و دستي كه عطاي الهي را دريافت كرد،گرامي است. لذا خوب است آن را به صورت يا به سر بكشد.
✨گاهي امام سجاد سلام الله عليه چيزي كه به سائل مرحمت مي فرمودند، دست مبارك خود را مي بوييد و مي گفت: اين دست به دست الهي رسيده؛
✨چون #خداوند در آیه 104 سوره توبه فرمود: خداست که توبه را از بندگانش می پذیرد و اوست که صدقات آنها را می گیرد...
📕آیت الله العظمی جوادی آملی ، کتاب "حکمت عبادات"
8.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💯 اگر حاجت مهم داری برو در خانه حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
#یا_باب_الحوائج
🔸حجت الاسلام فرحزاد
61.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌دوستان:
چله زیارت عاشورا شروع شده...
"یا صاحب الزمان"
آجرک الله فی مصیبت واردک...
یارب المهدی...بحق المهدی
اشفع صدرا مهدی...بظهورالحجه
🇮🇷💚اللهم عجل لولیک الفرج✨
˼💌ازحضور وفعالیت شما خوبان همیشه همراه بی نهایت متشکریم.
🕊دوستان جدید:ضمن خیرمقدم💐
👌پُستها هر ۲۴ساعت یکبار بارگزاری میشود.
هدیه به امام زمان؛شهدا ؛اموات صلوات.
التماس دعا....
🆔@ShahidBarzegar65
1.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قرار روزانه...
💫اللهم عجل لولیک الفرج.
هدیه به اهلبیت (ع)
سلامتی وتعجیل درفرج امام زمان (عج)
امام وشهدا؛شهیدبرزگر..
۸صلوات محبت کنید...
رفقا:حتما دعای فرج امام زمان عج
(الهی عظم البلاء و...) روهم شده یکبار در روز بخونید.
ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است
ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد...
🆔@ShahidBarzegar65
مردی ﺑﺪﻫﮑﺎﺭ ﺷده بود،
يك ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ توی خونه ﺩﺍﺷﺖ،
ﮔﻮﺷﻪ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ.مجبور بود،
همون رو برداشت برد بازار برای فروش.
ﻫﺮ ﻣﻐﺎﺯﻩﺍﯼ كه میرﻓﺖ، میگفتن: ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ۵۰۰ تومن ﻣﯽﺍﺭﺯﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﺎ ١٠٠ ﯾﺎ ۱۵۰ تومن ﺑﯿﺸﺘﺮ نمیخریم.
ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺑﻮﺩ و به ﺍﻣﯿﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺨﺮﻥ ﺍﺯ اﯾﻦ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﻐﺎﺯﻩ میرفت.
داخل ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩﻫﺎ، حاج جواد فرشچی از منصفهای بازار و از ارادتمندان اهل بیت(علیهم السلام).
پرﺳﯿﺪ: قالی خوبیه، چرا ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺑﯽ ﺭﻭ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﻧﮑﺮﺩﯾﺪ؟
ﮔﻔﺖ:
ﻣﻨﺰﻟﻤﻮﻥ ﺭﻭﺿﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ،ﻣﻨﻘﻞ ﭼﺎﯾﯽ ﺭﻭﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻟﯽ ﺑﻮﺩ، ﺫﻏﺎلها ﺭﯾﺨﺖ و ﻗﺎﻟی ﺳﻮﺧﺖ.
حاج جواد یک تکونی به خودش داد: گفتی ﺗﻮ ﺭﻭﺿﻪ ﺳﻮﺧﺘﻪ؟
گفت: بله. گفت
ﺍﯾﻦ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮد ۵۰۰ تومن ﻣﯽﺍﺭﺯﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﺮﺍی اﺭﺑﺎﺏ ﻣﻦ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﻣﻦ یه ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺍﺯﺕ میخرﻡ.
قالیچه رو خرید و روی میزش پهن کرد و تا آخر عمرش روی قسمت سوخته قالیچه که به اندازه کف دست بود، گل محمدی پرپر میکرد و دوستان صمیمی و همکارانش همه به نیت تبرک یک پر از گل را برداشته تو چاییشون میریختند. اوﻥ ﻗﺎﻟﯿﭽﻪ تو روضه سوخته ﺑﻮﺩ، قیمت گرفت.
کاش دل ما هم تو روضهها بسوزه.
اون وقت بگیم:
یا امام حسین(علیه السلام) دل سوخته رو چند میخری؟!
🌸صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین
6.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#داستان ...شهدایی واقعی
توسل به شهید سید مرتضی دادگر
🏴یاد شهدای حسینی
💢چند شبانهروز بود که در بستر بیماری افتاده بودم، تب و لرز امانم را بریده و بدندرد شدید من را زمینگیر کرده بود. آن شب بهشدت میلرزیدم و عرق سردی بر بدنم نشسته بود. سه پتو رویم کشیده بودم تا خوابم ببرد. نیمهشب، از خواب پریدم. سهکنج اتاق محمد که از جبهه آمده بود، به نماز ایستاده بود.
محو نمازخواندن محمد شدم. از لرز، دندانهایم به من میخورد. محمد سلام نمازش را داد. متوجه من شد که از خواب پریدهام. سلام کرد و گفت: ولک چی شده، چته؟
- تب و لرز دارم، خسته شدم از این درد!
همینجور که روبهقبله بود. مهرش را برداشت. با ناخن تکهای از آن کند و به سمت من کشید و گفت: این را بخور، تربت کربلاست، انشاالله که بهتر میشی.
بسمالله گفتم، تکه تربت که از یک عدس کوچکتر بود را توی دهانم گذاشتم و قورت دادم. از سردرد، سه پتویم را دوباره رویم کشیدم، چشمهایم روی هم نرفته بود که دیدم محمد باز به نماز ایستاد. چشمم بسته شد.
نمیدانم چقدر گذشت که از گرما دوباره از خواب بیدار شدم. پتوها را از رویم کنار زدم، دیگر نه از سردرد و بدندرد خبری بود، نه از لرز. محمد که هنوز روبهقبله نشسته بود گفت: بهتر شدی؟
- ها دارم، میپزم!
- حالا که خوب شدی، پاشو وضو بگیر، کمکم اذان صبحه، هم دو رکعت نماز شکر بخون، هم نماز صبحت را اول وقت بخون.
وضو گرفتم و به اتاق برگشتم. در زیر نور کم لامپ، محمد را نورانیتر از همیشه دیدم. با دعای محمد و تربت کربلا شفا پیدا کرده بودم. پشت سرش قامت بستم و با گفتن اللهاکبر به نماز ایستادم.
راوی برادر شهید
🌱🍃🌷🌱🍃
#شهید محمد دریساوی
#شهدای_فارس
10.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حکایت جالب پیاده رفتن آیت الله آقا نجفی قوچانی ( ره ) به #کربلا و شنیدن صدای هل من ناصر از حرم امام حسین (علیه السلام) و لبیک یا حسین از حرم حضرت عباس (علیه السلام) !!!💔😭
🎤 به کلام حجت الاسلام عالی
✅حتما حتما ببینید
┈┄┅═✾•••✾═┅┄
آقانجفی قوچانی( باشهیدبرزگرهمشهری بودند)
9.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صبح آدینه...
🌼کندوی باغ هستی
💫بی تو عسل ندارد
🌼بی تو کتاب عارف
💫شعر وغزل ندارد
🌼گفتا که بین خوبان
💫مهدیست، یا که یوسف
🌼گفتم که در دو عالم
💫مهدی بدل ندارد...
🌼السلام علیک
یا ابا صالح المهدی(ع) 🌼