#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_چهل_وششم
#دستگیری_قاچاقچیان3😬
بعدها هادی میگفت وقتی به انتهای کوچه رسیدیم، تقریباً همه جا تاریک بود، فریاد زدم بخواب و گرنه میزنم‼️
او خوابید روی زمین من هم رفتم بالای سرش و چشمانش را بستم که نبیند من هیچی ندارم! 😉
بچه های بسیجی مشغول شناسایی ماشین شدند یک بسته بزرگ زیر پای راننده بود همان موقع مأموران کلانتری ۱۱۴ نیز از راه رسیدند و آنها که بیشتر به این مسائل آشنا بودند تا بسته را باز کردند گفتند: اینها همه تریاک است😱
ماشین و متهم مواد مخدر به کلانتری منتقل شدند. 🚓
ظهر فردا وقتی می خواستیم وارد مسجد شویم یک پلاکارد تشکر از سوی مسئول کلانتری جلوی درب مسجد نصب شده بود و در آن از همه بسیجیان مسجد به خاطر این عملیات و دستگیری قاچاقچیان مواد مخدر تقدیر شده بود. 🚩✌️🏻💪🏻
@ShahidMohammadHadizolfaghari