#چکیده_از_کتاب_پسرکه_فلافل_فروش
🌹
#دوستان_شهید
این ویژگی #هادی را همه شاهد بودند که به عشق #شهدا🌹 همه کار می کرد. تقریباً هر هفته شبهای جمعه بهشت زهرا (س) می رفت. با #شهدا🌹 دوست شده بود. و در این دوستی سید علی مصطفوی (همسفر شهدا) بیشترین نقش را داشت.
🍃🌹🍃🌹🌹
هیئتی را در مسجد راه اندازی کردند به نام «رهروان #شهدا» هر هفته با بچه ها دور هم جمع می شدند و به عشق شهدا♥ برنامه هیئت را پیگیری می کردند. هادی در این هیئت مداحی هم می کرد. همه او را دوست داشتند.
🍁🍁🍁🌺
اما یکی از کارهای مهمی که همراه با برخی دوستان انجام داد، نصب تابلوی #شهدا💓 در کوچه ها بود. من اولین بار از سید علی مصطفوی (همسفر #شهدا) شنیدم که می گفت: باید برای شهدای محل کاری انجام دهیم.
🌹
گفتم: چه کاری؟
گفت: بیشتر کوچه ها به اسم شهید💓 است اما به خاطر گذشت سه دهه از شهادت آنها، هیچکس این #شهدا را نمی شناسد. لااقل تصویر شهید🌹 را در سرکوچه نصب کنیم تا مردم با چهره شهید آشنا شوند. یا اینکه زندگینامه ای از شهید را به اطلاع اهل آن کوچه برسانیم.
🌺🌺🌺
کار آغاز شد. از طریق مساجد و بنیاد شهید🌺 و... تصاویر شهدای محل جمع آوری شد.و در اخرباکمک هادی که فتوشاپ را زود یاد گرفته بود این کار انجام گرفت.هادی برای کمک در راه #شهدا هیچ دریغی نمی کرد.
راز اسمانی شدنت چه بود ای شهید؟
ان را به من یاد بده 🙏...!!
@ShahidMohammadHadizolfaghari
#چکیده_از_کتاب_پسرکه_فلافل_فروش 🍃🌹🍃🍁🍃
کار فرهنگی مسجد🕌 موسی ابن جعفر(ع) بسیار گسترده شده بود. سیدعلی مصطفوی(همسفر #شهدا) برنامه های ورزشی⚽️ و اردویی زیادی را ترتیب می داد.
همیشه برای جلسات هیئت یا برنامه های اردویی فلافل می خرید. می گفت هم سالم است هم ارزان💵. یک فلافل فروشی به نام جوادین پشت مسجد🕌 داخل خیابان🛣 شهید عجب گل بود که از آنجا خرید می کرد.
شاگرد این فلافل فروشی یک پسر با ادب👱 بود. با یک نگاه می شد فهمید این پسر زمینه معنوی✨ خوبی دارد.
بارها با خود سیدعلی مصطفوی (همسفر شهدا🌹) رفته بودیم سراغ این فلافل فروشی و با این جوان حرف می زدیم. سیدعلی می گفت: این پسر باطن پاکی دارد، باید او را جذب مسجد🕌 کنیم.
برای همین چندبار با او صحبت کرد و گفت که ما در مسجد🕌 چندین برنامه داریم. اگر دوست داشتی بیا و توی این برنامه ها شرکت کن.
حتی پیشنهاد کرد که اگر فرصت نداری در برنامه فوتبال ⚽️مسجد شرکت کن. آن پسرک هم لبخندی می زد و می گفت: چشم، اگر فرصت شد می یام.
رفاقت ما با این پسر در حد سلام و علیک بود. تا اینکه یک شب مراسم یادواره #شهدا در مسجد🕌 برگزار شد. این اولین یادواره شهدا بعد از پایان دوران دفاع مقدس🍁 بود.
در پایان مراسم دیدم همان پسرک فلافل فروش انتهای مسجد🕌 نشسته! به سیدعلی اشاره کردم و گفتم: رفیقت اومده مسجد.
سیدعلی تا او را دید بلند شد و با گرمی از او استقبال کرد. بعد او را در جمع بچه های بسیج 🌺وارد کرد و گفت: ایشان دوست صمیمی بنده است که حاصل زحماتش را بارها نوش جان کرده اید!
خلاصه کلی گفتیم و خندیدیم😂. بعد سید علی گفت: چی شد اینطرفا اومدی؟!
او هم با صداقتی که داشت گفت: داشتم از جلوی مسجد🕌 رد می شدم که دیدم مراسم دارید. گفتم بیام ببینم چه خبره که شما رو دیدم.
سیدعلی خندید و گفت: پس# شهدا تو رو دعوت کردن.
بعد با هم شروع کردیم به جمع آوری وسایل مراسم. یک کلاه آهنی مربوط به دوران جنگ بود که این دوست جدید ما باتعجب به آن نگاه می کرد. سید علی گفت: اگه دوست داری بگذار روی سرت.
او هم کلاه رو گذاشت روی سرش و گفت: به من می یاد؟😄
سیدعلی هم لبخندی زد و به شوخی گفت: دیگه تموم شد، #شهدا🌹 برای همیشه سرت کلاه گذاشتند!
همه خندیدیم. اما واقعیت همانی بود که سید گفت. این پسر را گویی #شهدا در همان مراسم انتخاب کردند.
پسرک فلافل فروش، همان #هادی _ذوالفقاری بود که سیدعلی مصطفوی(همسفر شهدا🌺) او را جذب مسجد🕌 کرد و بعدها اسوه و الگوی بچه های مسجدی شد.
@Shahidmohammadhadizolfaghari
#چکیده_از_کتاب_پسرکه_فلافل_فروش 💟💟
قسمتی_ازوصیتنامه_شهید_ذوالفقاری
✨✨✨
دنیا رنگ گناه🔥 دارد؛ دیگر نمیتوانم زنده بمانم🍁
🍃🌹🍃
وصیت من به طلاب این است که اگر برای رضای #خدا درس📖 میخوانند و هدف دارند بخوانند و اگر اینطور نیست نخوانند. چون میشود کار شیطانی👹 و شهریه امام را هم میگیرند؛ دیگر حرام درحرام🔥 میشود و مسئولیت دارد اگر میتوانند درس بخوانند البته همهاش درس نیست، عبودیت هم هست باید مقداری از وقت خود را صرف عبادت کنند چون طلبهای باتقوا🌺 کم داریم اول تزکیه نفس بعد درس ای داد از علم شیطانی. دنیا رنگ گناه دارد دیگر نمیتوانم زنده بمانم. انشاءالله امام حسین(ع) و حضرت زهرا(س) و امام رضا(ع) در قبر میآیند.
19 بهمن ماه سال 1393
العبد الحقیر و المذنب الضعیف
محمدهادی ذوالفقاری🕊🕊
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Shahidmohammadhadizolfaghari
#چکیده_از_کتاب_پسرکه_فلافل_فروش
کمدش پر بود از عکسهای حاج همت، شهید دینشعاری و ابراهیم هادی
💞💞
مادرش میگوید: «وقتی هنوز ایران بود عاشق جنگ و دفاع از اسلام 🇮🇷و انقلاب بود. همیشه از این علاقهاش حرف میزد. کمدی 🗄که در خانه داشت پر بود از عکسهای #شهدا.
🍃🌹🌹🌷🍃
همیشه از #شهدا اسم میبرد و نحوه شهادت 🌹و زندگینامههایشان را برایمان میگفت. به چند #شهید علاقه خاصی داشت شهید همت، #ابراهیم هادی، #محسن_دینشعاری. همیشه از اینها حرف میزد و از هر فرصتی استفاده میکرد تا از آنها بگوید. اغلب بستههای بزرگی از تصاویر #شهدا دستش بود. دائما اینها را به خانه میآورد و از خانه به مسجد میبرد. بخش زیادی از زندگیاش به این چیزها تعلق داشت».
🍃🌹🍃🌹
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Shahidmohammadhadizolfaghari
#چکیده_از_کتاب_پسرکه_فلافل_فروش 🍃🌹🍃🌹🍃🌹
👈هیأت «موج الحسین» پاتوق هادی بود👉
✅مهدی ذوالفقاری میگوید: «هادی یک دستگاه اکو🎤 داشت که همیشه با آن مداحی میکرد و گوش میدادیم. الان صدای ضبط شدهاش هنوز هست. قبل از اینکه به نجف🇮🇶 برود حسابی غرق اینجور کارها بود. بچههای هم سن خودش جمع میشدند و برایشان مداحی میکرد. از وقتی در بازار با هم کار میکردیم #هادی مداحی را شروع کرد فکر میکنم حوالی سال 82 بود. علاقه زیادی به مداحی داشت. #هیئت دیگری هم که مورد علاقهاش بود و زیاد آنجا میرفت «موجالحسین» بود».
✨✨✨✨
✅زهرا ذوالفقاری خواهر دیگر شهید🌹 که #هادی را بهترین برادر دنیا میداند، میگوید: «#هادی خیلی مداحی را دوست داشت. وقتی به خانه🏠 میآمد کلی تمرین میکرد و صدای خودش را در مداحیهای تمرینیاش ضبط🎤 میکرد و میگفت نظر بدهید بگویید صدایم خوب است یا نه. ما همیشه همراه مداحیهایش گریه 😭میکردیم».
~🌹~🌹~🌹
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Shahidmohammadhadizolfaghari
#چکیده_از_کتاب_پسرکه_فلافل_فروش 📖📖
#راوی_سیدروح_الله_میرصانع
✨✨
مدتی قبل، در یکی از شبها خیلی اذیت شده بود. می گفت که شیطان با شهوت🔥 به سراغ من آمده بود. من هم چاره ای که به ذهنم رسید این بود که دستم را بسوزانم😞!
🍁🍁
من مات و مبهوت به #هادی🕊 نگاه می کردم. درد دنیایی باعث شد که #هادی🕊 از آتش شهوت 🔥دور شود. آتش دنیا را به جان خرید تا گرفتار آتش جهنم نشود...!! ❣❣❣
🕊🕊
چون شهدا اتش این دنیارا به جان بخرید تا از اتش جهنم دور بمانید✨
🍃🌹🍃🌹🍃🌹
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Shahidmohammadhadizolfaghari
#چکیده_از_کتاب_پسرکه_فلافل_فروش 🍃🍁🍃🍁🍃🍁
#شـوخ_طبعیی😅
👇👇
یادم هست یک روز سوار موتور🏍 #هادی از
بهشت زهرا به سوی مسجد بر می گشتیم. در بین راه به یکی از رفقای مسجدی رسیدیم. او هم با موتور🏍 از بهشت زهرا بر می گشت.
همینطور که روی موتور 🏍بودیم با هم سلام و علیک✋ کردیم. یادم افتاد این بنده خدا توی اردوها و برنامه ها، چندین بار هادی را اذیت😏 کرد. از نگاه های #هادی فهمیدم که می خواهد تلافی😎 کند.
#هادی یکباره با سرعت عملی که داشت به موتور🏍 این شخص نزدیک شد و سوییچ موتور🔑 را برداشت.
موتور🏍 این شخص یکباره خاموش شد. ما هم گاز موتور💨 را گرفتیم و رفتیم!
هرچی که آن شخص داد می زد، اهمیتی ندادیم. به #هادی گفتم: خوب نیست الان هوا تاریک🌅 می شه، این بنده خدا وسط این بیابون چیکار کنه؟ گفت: باید ادب بشه.
یک کیلومتر1️⃣ جلوتر ایستادیم. برگشتیم به سمت عقب➡️. این شخص همینطور با دست اشاره می کرد و التماس😂 می کرد.
هادی🕊 هم کلید را از راه دور نشانش داد و گذاشت کنار جاده، زیر تابلو. بعد هم رفتیم😅😅.
✨✨
#رزمندگان_دلاور_شهدای_خندان
🕊🕊
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Shahidmohammadhadizolfaghari
#چکیده_از_کتاب_پسرکه_فلافل_فروش 🕊🕊
#تحول_اساسی
🌹
#هادی بعد از سفر کربلا🌹، واقعاً کربلایی شد. خودش را در حرم جا گذاشته بود و هیچگاه به دنیای مادی ما برنگشت. آنقدر ذکر و فکرش در کربلا🕊 بود که آقا دعوتش کرد.
پنج ماه پس از بازگشت از کربلا، توسط یکی از دوستان، مقدمات سفر و اقامت در حوزه علمیه نجف را فراهم کرد.
بهمن ماه 1390 راهی شد. دیگر نتوانست اینجا بماند. برای تحصیل راهی نجف🇮🇶 شد. یکی از دوستان که برادر #شهید🍁 و ساکن نجف بود، شرایط حضور ایشان در نجف را فراهم کرد و #هادی راهی نجف شد.
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Shahidmohammadhadizolfaghari
#چکیده_از_کتاب_پسرکه_فلافل_فروش
#احتیاط_گناه🔥
سال اول طلبگی #هادی بود. یک روز به او گفتم: می دانی شهریه ای که یک طلبه می گیرد، از سهم امام زمان(عج)🌹 است.
🕊🕊
باتعجب نگاهم کرد و گفت: خُب شنیدم، منظورت چیه؟!
گفتم: بزرگان دین می گویند اگر طلبه ای درس نخواند، گرفتن پول امام زمان(عج)💕 برای او اشکال پیدا می کند.
✨✨✨
کمی فکر کرد. بعد از آن دیگر از حوزه علمیه شهریه نگرفت! با موتور کار می کرد و هزینه های خودش را تأمین می کرد، اما دیگر به سراغ سهم امام زمان(عج)🌹 نرفت.
#هادی طلبه ای سخت کوش بود. در کنار طلبگی فعالیت های مختلف انجام می داد. اما از مهمترین ویژگی های او دقت در حلال🌹 و حرام🔥 بود. او بسیار احتیاط می کرد. چرا که بزرگان، راه رسیدن به کمال را دقت در حرام و حلال می دانند.
✨✨✨
او به نوعی راه نفوذ شیطان🔥 را بسته بود. همیشه دقت می کرد که کارهایش مشکل شرعی نداشته باشد.
به بیت المال بسیار حساس بود، حتی قبل از اینکه ساکن نجف🇮🇶 شود.
🕊🕊🕊
#شهید_محمد_ذوالفقاری
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Shahidmohammadhadizolfaghari