eitaa logo
•نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ•
1.5هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
166 فایل
•نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ• - إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ . - به خاطر بهشت عاشق شهادت نباش ! به خاطر قرب الهـی، رسیدن به خدا عاشق شهادت باش '! کپی ؟ صدقه‌جاریست . خادم کانال : @oohhaoo .
مشاهده در ایتا
دانلود
پیامبراکرم(ص): أیُّمَا امْرِئٍ وَلِیَ مِنْ أمْرِ المُسْلِمِینَ وَلَمْ یَحُطْهُم بِما یَحُوطُ بِهِ نَفْسَهُ لَمْ یَرَحْ رائِحَةَ الجَنَّةِ. •هر کس بخشی از کار مسلمانان را بر عهده گیرد و در کار آن‌ها مانند کار خود دلسوزی نکند، بوی بهشت را استشمام نخواهد کرد.) کنزالعمال، ج ۶، ص ۲۰، ح ۱۴۶۵۴ •نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ•
[شهید سید مصطفی موسوی] تاریخ تولد : 1374/08/18 محل تولد : تهران تاریخ شهادت : 1394/08/21 محل شهادت : العیس - حلب - سوریه محل مزار شهید : تهران - بهشت زهرا (س) - قطعه 26 - ردیف 79 •نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ• [نفر اول از سمت راست در تصوير شهید احمد اعطایی سردار سلیمانی شهید سید مصطفی موسوی]
علاقه آقا مصطفی به شهدا از کجا نشات گرفت؟ سال 92‌ که سریال شوق پرواز از تلویزیون پخش شد با اینکه به تلویزیون خیلی علاقه نداشت، اما نسبت به دیدن این سریال خیلی علاقه نشان داد و پیگیرش بود. بعد از دیدن این سریال یکباره متحول شد و دنبال مطالب در اینترنت و کتاب‌ها درباره شهید بابایی رفت. هر مطلبی را که راجع به وی بود جمع‌آوری و مطالعه می‌کرد و سر مزارش در قزوین می‌رفت. حتی به عشق شهید بابایی دنبال خلبانی رفت و به قدری عاشق شهید بابایی شد که می‌گفت «دوست دارم مثل شهید بابایی و شهید دوران، شهید شوم.» به شهید پلارک هم علاقه زیادی داشت و اگر یک هفته بهشت زهرا می‌رفت‌، حتما سر مزار شهید بابایی می‌رفت. بعد به شهید چمران علاقه پیدا کرد و مطالب این شهید را به دیوار اتاقش می‌زد و هر کتابی را که راجع به این شهید بود مطالعه می‌کرد. سپس به شهید آوینی علاقه‌مند شد. قسمتی از گفتگو با مادر •نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید محمد حسین محمد خانی (حاج عمار) تاریخ تولد : 1364/04/09 محل تولد : تهران تاریخ شهادت : 1394/08/16 محل شهادت : حلب - سوریه وضعیت تاهل : متاهل با 1 فرزند محل مزار شهید : تهران - بهشت زهرا (س) •نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ•
از شهید محمد خانی ... معنی «لَأغویَن» رو آدم وقتی احساس می‌کنه که هی به خودش می‌گه: دیگه تموم شد محبوس شدنم در بند و بعد دچار بند بزرگ‌تری می‌شه. مگر اینکه حضرت عزیز، عزیزی کنه و نجاتش بده. من که خودم بد اسیرم، اسیر خودم. همیشه میگم: حالا تموم میشه! اما ... کاش کرمی بشه و گرنه منم یادم می‌ره که اوسا کریمی هم هست! بعضی وقتا فکر می‌کنم که خیلی تنها شدم در این عالم امکان، ولی بازم یادم میاد که نفسم منو از همه چی غافل کرده، از همه کس، از همه‌ی خوبا و از همه‌ی خوبی‌ها، ای خوب‌ترین خوبان، خوبم کن! عَشَقَ: میگن عشق از ماده عَشَقَ گرفته شده که به گیاهی میگن که وقتی دور چیزی می‌پیچه، اونو توی خودش حل می‌کنه و با خودش یکی می‌کنه. پس هنوز نه عاشق شدم و نه بلدم عاشقی کنم. عشق بعد از وجد، عرف و احب آمده ولی من توی کدومش گیرم! •نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ•
شهید مدافع حرم مهندس محمدحسین محمدخانی متولد ۶۴ بود آبان ۹۴ هم پر کشد یعنی درست ۳۰ سال عمر با برکت سه سال بود که تو عراق و سوریه به دفاع از حریم حرم اهل بیت پیامبر (ص) مشغول بود. اسم مستعارش تو سوریه " عمار " بود و همه "حاج عمار" صداش میکردن شجاع و نترس بود و محبوب دلها وقتی ازش میپرسیدیم تو سوریه چکار میکنی؟ میگفت: سربازی. روز تشییع پیکرش وقتی فرماندهان نظامی رو دیدم ازشون پرسیدم: مگه محمدحسین اونجا چکاره بود؟ سردار گفت: فرمانده تیپ هجومی سیدالشهدا(ع) !!! سالها بعد از دفاع مقدس اومد تو میدون. بعد از ما اومد و قبل از ما رفت... محمدحسین زود بارش رو بست... سردار میگفت و میسوخت و غبطه میخورد... •نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ•