به مناسبت هفدهم اسفند سالگرد شهادت سردار رشید اسلام #حاج_محمد_ابراهیم_همت
@ShahidMohammadHasanGhasemi
#حاج_همت عارفی وارسته، ایثارگری سلحشور و اسوه ای برای دیگران بود كه جز خدا به چیز دیگری نمی اندیشید و به عشق رسیدن به هدف متعالی و كسب رضای خدا شب و روز تلاش می كرد و سخت ترین و مشكل ترین مسؤولیت های نظامی را با كمال خوشرویی و اشتیاق و آرامش خاطر می پذیرفت.
به کانال شهید مدافع حرم محمدحسن قاسمی بپیوندید.
@ShahidMohammadHasanGhasemi
#سردار_رحیم_صفوی درباره او می گوید:
« او انسانی بود كه برای خدا كار می كرد و #اخلاص در عمل از ویژگیهای بارز اوست. ایشان یكی از افراد درجه اولی بود كه همیشه مأموریت های سنگین برعهده اش قرار داشت. #حاج_همت مثل مالك اشتر بود كه با خضوع و خشوعی كه در مقابل خدا و در برابر دلاورمردان بسیجی داشت، در مقابله با دشمن همچون شیری غرّان از مصادیق «اشداء علی الكفار، رحماء بینهم »بود. #همت كسی بود كه برای این #انقلاب همه چیز خودش را فدا كرد و از زندگیش گذشت. او واقعاً به امر ولایت اعتقاد كامل داشت و حاضر بود در این راه جان بدهد، كه عاقبت هم چنین كرد. همیشه سفارش می كرد كه دستورات را باید مو به مو اجرا كرد. وقتی دستوری هرچند خلاف نظرش به وی ابلاغ می شد، از آن دفاع می كرد. #ابراهیم از زمان طفولیت، روحی لطیف، عبادی و نیایشگر داشت.»
به کانال شهید مدافع حرم محمدحسن قاسمی بپیوندید.
@ShahidMohammadHasanGhasemi
پدر بزرگوارش میگوید :
« #محمد_ابراهیم از سن 10 سالگی تا لحظه شهادت در تمام فراز و نشیب های سیاسی و نظامی، هرگز #نمازش ترك نشد. روزی از یك سفر طولانی و خسته كننده به منزل بازگشت. پس از استراحت مختصر، شب فرا رسید. #ابراهیم آن شب را با همه خستگی هایش تا پگاه، به #نماز و نیایش ایستاد و وقتی مادرش او را به استراحت سفارش نمود، گفت: مادر! حال عجیبی داشتم. ای كاش به سراغم نمی آمدی و آن حالت زیبای روحانی را از من نمی گرفتی.»
این انسان پارسا تا آخرین لحظات حیات خود، دست از دعا و نیایش برنداشت. #نماز_اول_وقت را بر همه چیز مقدم می شمرد و قرآن و توسل برنامه روزانه او بود. او به راستی همه چیزش را فدای #انقلاب كرده بود. آن چیزی كه برای او مطرح نبود، خواب و خوراك و استراحت بود. هر زمان كه برای دیدار خانواده اش به شهرضا میرفت، در آنجا لحظه ای از گره گشایی مشكلات و گرفتاریهای مردم بازنمی ایستاد و دائماً در اندیشه انجام خدمتی به #خلق_الله بود.
به کانال شهید مدافع حرم محمدحسن قاسمی بپیوندید.
@ShahidMohammadHasanGhasemi
خاطره ای از #شهید_همت
هر وقت با او از #ازدواج صحبت میكردیم لبخند میزد و میگفت: "من همسری میخواهم كه تا پشت #كوه_های_لبنان با من باشد، چون بعد از #جنگ تازه نوبت #آزادسازی_قدس است." فكر میكردیم شوخی میكند، اما آینده ثابت كرد كه او واقعا چنین میخواست. در دیماه سال هزار و سیصد و شصت #ابراهیم ازدواج كرد. همسر او شیرزنی بود، از تبار زینبیان. زندگی ساده و پر مشقت آنان تنها دو سال و دو ماه به طول انجامید. از زبان این بانوی استوار شنیدم كه میگفت:
"عشق دردانه است و من غواص و دریا میكده
سر فرو بردم در اینجا تا كجا سر بر كنم
عاشقان را گر در آتش میپسندد لطف دوست
تنگ چشمم گر نظر در چشمه كوثر كنم
بعد از جاری شدن خطبه عقد به مزار شهدای شهر رفتیم و زیارتی كردیم و بعد راهی سفر شدیم. مدتی در پاوه زندگی كردیم و بعد هم بدلیل احساس نیاز به نیروهای رزمنده به جبهههای جنوب رفتیم من در دزفول ساكن شدم. پس از مدت زیادی گشتن اطاقی برای سكونت پیدا كردیم كه محل نگهداری مرغ و جوجه بود. تمیز كردن اطاق مدت زیادی طول كشید و بسیار سخت انجام شد. فرش و موكت نداشتیم. كف اطاق را با دو پتوی سربازی پوشاندم و ملحفه سفیدی را دو لایه كردم و به پشت پنجره آویختم. به بازار رفتم و یك قوری با دو استكان و دو بشقاب و دو كاسه خریدم. تازه پس از گذشت یك ماه سر و سامان میگرفتیم؛ اما مشكل عقربها حل نمیشد. حدود بیست و پنج عقرب در خانه كشتم. بدلیل مشغله زیاد #حاج_ابراهیم اغلب نیمههای شب به خانه میآمد و سپیدهدم از خانه خارج میشد. شاید در این دو سال ما یك ۲۴ ساعت بطور كامل در كنار هم نبودیم. این زندگی ساده كه تمام داراییش در صندوق عقب یك ماشین جای میگرفت، همین قدر كوتاه بود."
به کانال شهید مدافع حرم محمدحسن قاسمی بپیوندید.
@ShahidMohammadHasanGhasemi
از #ویژگیهای_اخلاقی_شهید_همت، برخورد دوستانه او با #بسیجیان جان برکف بود. به #بسیجیان عشق می ورزید و همواره در سخنانش از این #مجاهدان_مخلص تمجید و قدرشناسی می کرد. می گفت: « من خاک پای بسیجی ها هم نمیشوم. ای کاش من یک بسیجی بودم و در سنگر نبرد از آنان جدا نمی شدم.»
وقتی در سنگرهای نبرد، غذای گرم برای #شهید_همت می آوردند، سؤال می کرد: آیا نیروهای #خط_مقدّم و دیگر اعضای همرزممان در سنگرها همین غذا را میخورند یا خیر؟ تا مطمئن نمی شد دست به غذا نمی زد.
#شهید_همت همواره برای رعایت حقوق بسیجیان به مسؤلان امر تأکید و توصیه داشت. او که از #روحیه_ایثار_و_استقامت کم نظیری برخوردار بود، با برخوردها و صفات اخلاقی اش، در واقع معلمی نمونه و سرمشقی خوب برای #پاسداران و #بسیجیان بود و خود به آنچه می گفت، عمل میکرد. عشق و علاقه نیروها به او نیز از همین راز سرچشمه می گرفت. برای #شهید_همت مطرح نبود که چکاره است، فرمانده است یا نه. #همت یک رزمنده بود، #همت هم مرد جنگ بود و هم معلمی وارسته.
#شهید_همت آنچنان با جبهه و جنگ عجین شده بود، که در طول حیات نظامی خود، فرزند بزرگش را فقط شش بار و فرزند کوچکتر خود را تنها یکبار در آغوش گرفته بود.
او بسان شمع می سوخت و چونان چشمه ساران در حال جوشش بود و یک آن از تحرک باز نمی ایستاد. #روحیه_ایثار_و_استقامت او شگفت انگیز بود. حتی جیره و سهمیه لباس خود را به دیگران می بخشید و با همان کم، #قانع بود و در پاسخ کسانی که می پرسیدند چرا لباس خود را که به آن نیازمند بودی، بخشیدی؟ می گفت: « من پنج سال است که یک اورکت دارم و هنوز قابل استفاده است! »
به کانال شهید مدافع حرم محمدحسن قاسمی بپیوندید.
@ShahidMohammadHasanGhasemi
عکس بالا دستنوشته ای از #شهید_محمد_حسن_قاسمی است که در تاریخ 91/12/17 به مناسبت سالگرد شهادت #حاج_همت در وبلاگ کلاسی خود با عنوان #هوشبری_88_کلاسی_برای_همیشه منتشر کرد.
شاید تاثر او از #شهادت_غریبانه_همت باعث شد که پیکر بی جانش 102 روز در خرابه های #حلب بر زمین بماند!
به کانال شهید مدافع حرم محمدحسن قاسمی بپیوندید.
@ShahidMohammadHasanGhasemi