💞مے دانیـد!
بِینِ خُودِمـان بِمـانَد
گـاهے!
دلم مےخواهَـد
دِلِ شما #هَـم بـرایم تَنگـ شَود...💞
یکی از خانم های خدمات اتاق عمل بیمارستان بقیه الله می گفت: یه شب مریض زیاد بود، خسته بودم خوابم برد. نصف شب بیدار شدم با هول و استرس رفتم ریکاوری. چون فکر می کردم مریضها موندن توی ریکاوری.
دیدم آقای قاسمی اون دوتا مریضی که جراحی شون تمام شده بود رو خودش تنهایی برده تحویل بخش داده!
حسابی خجالت کشیدم!!
گفتم خوب منو صدا می زدید آقای قاسمی!!
انتقال بیمار وظیفه من هستش که خدماتم!
با یک حجب و حیایی که مخصوص خودش بود، سرش رو انداخت پایین و گفت: اختیار دارید خواهر!
چرا ناراحتید؟ کاری که نکردم!
یه مسیر کوتاه برانکارد رو هل دادم همین! طوری نشده که!
قرار نبود
دوری
ما
اینقدر
طول
بکشد...
بطلببهحقحسین!
به کانال شهید مدافع حرم محمدحسن قاسمی بپیوندید.
@ShahidMohammadHasanGhasemi