🌷شهید نظرزاده 🌷
بهش گفتم دایی جون چیه هی میگی می خوام #شهید شم؟! بابا تو هم مثل بقیه جوونا بیا و تشکیل #خانواده بد
#کرامت_شهدا 🌷
🔰چند روز پیش یکی از رفقا پیام داد📲 و شماره ای فرستاد که داستان ایشون با #حسین رو گوش کنم. منم همون موقع تماس گرفتم📞 از شماره ۹۱۱ و لهجه ی مازنیش همون اول میشد فهمید که ساکن یکی از شهرهای #شمالیه. تو بابل زندگی می کرد و کارمند بانک🏢 بود.
💢بقیه داستان رو از زبان #سیاوش می نویسم.
🔰من کارمند بانک هستم و امسال #اربعین واسه اولین بار می خواستم برم کربلا. بلیط هواپیما✈️ رو گرفتم و اول آبان رسیدم #نجف اشرف. تو ایران🇮🇷 شنیده بودم که تو خود فرودگاه ارز دولتی💵 بهمون می دن. منم واسه همین هیچگونه ارزی نیاورده بودم با خودم.
🔰خب رفتم و دیدم که خبری از این حرفها نیست❌ راستش خیلی شاکی شدم😒 بگذریم، هر طور شده ۵۰۰۰ هزار دینار💷 جور کردم و خواستم با ماشین🚗 برم سمت میدان #صدرین نجف. «جایی که می تونستیم ارز بگیریم.»
🔰اونجا وقتی شنیدم که وضع کرایه ها چطوره شوکه شدم😧 من فقط ۵۰۰۰ دینار داشتم و اونا می گفتن کرایه #دوبرابر اینه. از یه طرف من به قدری عصبی بودم که منتظر یه جرقه واسه انفجار💥 بودم. از طرفی گیر چند تا راننده افتاده بودم که تا فهمیدن من #تجربه_ندارم خواستن سرم کلاه بزارن.
🔰جرو بحثم با اون راننده ها بالا گرفته بود که یهو یه #جوون عراقی از راه رسید👤 فارسی صحبت می کرد، حتی بهتر از من👌 منو برد یه کناری و بهم گفت که ببین اینا می خوان سرت کلاه بزارن و من نمی شد جلوی خودشون بهت بگم🚫 منم می خوام #برم همین جا. بیا با هم👥 بریم.
🔰منم خیلی خوشحال شدم😃 از اینکه همچین آدم هایی پیدا می شه. راستش نمیدونم اگه این جوون رو نمیدیدم چه تصویری نسبت به #عراقی ها تو ذهنم💬 ثبت می شد؟! تصویر اون راننده ها⁉️
🔰من خوشحال بودم که یه همچین #فرشته ای رو پیدا کردم. تو راه کنارم نشسته بود👥 و با هام حرف می زد. منم کاملا دیگه بهش #اعتماد پیدا کرده بودم ، همه پولمو دادم بهش💰 که هزینه ماشین🚗 رو حساب کنه. رفت، حساب کرد و بقیه پولو گذاشت تو کیفم💼
🔰حتی #برنگشتم ببینم که پولا رو گذاشت سر جاشون یا نه! تو همین مدت کم ارتباط خیلی صمیمانه ای💞 بینمون ایجاد شده بود. منم دیگه آروم شده بودم. یهو گفت من یه کاری دارم باید اینجا #پیاده_شم. خیلی ناراحت شدم🙁 من تازه پیداش کرده بودم و اون حالا داشت منو میذاشت و #میرفت.
🔰اون جوون خداحافظی کرد👋 و رفت. تو بقیه راه داشتم به این فکر می کردم💭 که این یهو از کجا پیداش شد. چی شد که به من #کمک_کرد و یهو گذاشت و رفت⁉️ یه لحظه شک کردم. گفتم نکنه اونم خواسته سرم #کلاه_بزاره😨
🔰یه نگاه به کیفم💼 کردم. همونجایی که پولهامو می ذاشتم. دیدم که اون جوون نه تنها سرم کلاه نذاشت🚫 بلکه همه پول #کرایَمو هم حساب کرده بود. واقعا داشتم دیوونه می شدم😢 برخورد اون #راننده ها. پیدا شدن سر و کله این #جوون. محبتی💖 که در حق من کرد. اون نوع #رفتنش ..
🔰اصن چی شد که این جوون به پست من خورد⁉️ همش داشتم به اون #جوون فکر می کردم. تو مدتی که عراق بودم وقتی به یه ایرانی🇮🇷 می رسیدم و سر صحبت باز می شد از اون جوون صحبت می کردم☺️ میگفتم یه #فرشته بود. وقتی رسیدم ایران هم به اطرافیانم گفتم داستان اون جوون رو. جوون #مهربون عراقی. تو صفحهی اینستا گرام📱 هم داستان رونوشتم و #منتشر کردم.
🔰چند روز بعد به طور اتفاقی عکس📸 همون جوون رو تو #اینستاگرام دیدم. اولش خیلی خوشحال شدم😍 اما کمی بعد پایین عکس رو نگاه کردم زده بود #شهیدحسین_ولایتی. به ادمین اون صفحه پیام دادم که چی می گی❓
من این آقا رو می شناسم. این کجا #شهید شده؟!
🔰داستان رو واسش تعریف کردم. بهش گفتم ببین من #مطمئنم این عکس #همون_جوونه. بهم گفت که ۳۱ شهریور تو اهواز شهید شده🌷 بهش گفتم که من اصن ایشون رو #آبان ماه دیدم. مطمئنی اشتباه نمی کنی⁉️راستش مخم داشت سوت می کشید🗯 بهش گفتم #مطمئنی شهید شده و مفقود و... نیست.
🔰واسم توضیح داد و متوجه #قضیه شدم. یه کلیپ🎥 هم برام فرستاد. همون جوون که حالا فهمیده بودم اسمش #حسینه.با همون زبون فارسی و همون لهجه. شک نداشتم که #خودشه.
همون جوونی👤 که کمکم کرده بود. هر چقدر اون کلیپ رو می دیدم آرومم نمی کرد😢
✍پ ن:
#آدم وقتی وسعت پیدا کند جریان می یابد. همه جا روان می شود. شاید گام اول #وسعت پیدا کردن، سیر نشدن از فضیلتها و متوقف نشدن⛔️ در #خوبی هاست. ما ها که حسین را دیده بودیم برایمان قابل درک تر است این دست #خاطره ها. ما ها که دیده بودیم حسین هر چه جلوتر می رود بی تاب تر💓 می شود. این آخری ها دیگر نمی توانست یکجا بند بنشیند. #حسین اهل سکون نبود اصلا. باید می رفت. ما که ریزش رحمت حسین را برای اطرافیان دیده بودیم، ما که ولا تحسبن الذین قتلوا را شنیده بودیم. راحت تر درک می کنیم اینرا.
#حسین همان حسین است. فقط کمی دامنه خوبی ها تغییر کرده😊👌
#شهید_حسین_ولایتی_فر
راوی: سیاوش ثباتی
📝 علی علیان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ_صوت_مهدوی
💽خارجی هایی که به حقیقت امام زمان علیه السلام رسیدند و پای دین شون ایستادند
🎤 #استاد_رائفی_پور
🖥 ببینید و نشر دهید📡
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
بهترین صوت😭 #بگوشی..؟📞 #بسیارزیبا😭❤️ #وصیتنامہشهیدمدافعحرم #شهید_عباسعلی_علیزادہ 💚 به فرزندانش(س
💐نمی رسد،
بہ #خداحافظی
زبان از بغــض
خوشـا بہ حال تـو
ڪہ #مسافـر.بهشتـی . . .🕊
#شهید_عباسعلی_علیزاده🌷
#سالروز_شهادت🕊
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💐نمی رسد، بہ #خداحافظی زبان از بغــض خوشـا بہ حال تـو ڪہ #مسافـر.بهشتـی . . .🕊 #شهید_عباسعلی_علیز
0⃣9⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠 انگشتر حاج قاسم
🍃🌹بعد از این که شهید مدافع حرم «عباسعلی علیزاده» در درگیریهای سوریه توانست #تانک خودی که مابین ما و داعشیها قرار گرفته بود را #بهتنهایی به عقب برگرداند و جان 17 تن از #مستشاران ایرانی را نجات بدهد، او را بهدلیل این رشادت #کمنظیر نزد حاج #قاسم_سلیمانی بردند
🍃🌹حاج قاسم وقتی شهید علیزاده را دید، او را #بغل کرد و پیشانیاش را بوسید و گفت: «من فعلا چیزی به همراه ندارم که بهعنوان هدیه بدهم ولی این #انگشترم، مال شما.»
🍃🌹این انگشتر بهعنوان یادگاری در دست شهید علیزاده بود تا اینکه #شب_عملیات انگشترش را در آورد و به همرزمش داد و به او گفت: «من فردا در سیلو شهید میشوم، این انگشتر را بعد از شهادت به پسرم #سینا بده.»
#شهید_عباسعلی_علیزاده🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
وداع جانسوز شهید مدافع حرم #عباسعلی_علیزاده از پشت بیسیم با فرزندانش از خط مقدم عملیات در #سوریه
🌺سینا جان #دنیا برام #کوچیک شده بابا
🌺سینا جان #اسلحه ی من زمین نمونه بابا
🌸ندا جان دخترم #شب_عروسیت میام پیشت باباجان
🌸نداجان #چادر مادرمون حضرت زهرا رو سرتون نگه دارین..
#بشنوید👇👇
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_5918176904791195985.mp3
3.48M
🔴 وداع جانسوز شهید مدافع حرم «عباسعلی علیزاده»
🌱از طریق بیسیم با فرزندانش از خط مقدم سوریه...
⚡️به آنها وصیت میکند و لحظاتی بعد با صدای شلیک راکتها،تماس قطع میشود..
روحش شاد.
#سالروز_شهادت🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
❄️🌷❄️🌷❄️🌷❄️🌷❄️🌷❄️
🔻 حضرت #آیتالله_خامنهای در دیدار اخیر فرمودند:
🔰«پیام #شهیدان حقیقتاً پیام بشارت است؛ ما باید گوشمان را اصلاح کنیم که این پیام را بشنویم🎧؛ بعضی نمیشنوند #پیام_شهدا را، لکن این [آیهی] قرآن کریم است: وَ یَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون.
🔰پیام شهیدان، پیام #نفی_ترس و اندوه است. البتّه این [نفی] ترس و اندوه، مصداق اتمّش برای خود آنها است؛ در آن نشئهی پُر از ترس و پُر از اندوه که #همهی انسانها گرفتار خود هستند، پیام کسانی که در راه خدا به شهادت رسیدند🌷
💢یعنی همین جوانهای شما
🔸چه آنهایی که در دفاع مقدّس👊
به شهادت رسیدند
🔸چه آنهایی که در دفاع از مرز🇮🇷
به شهادت رسیدند
🔸چه آنهایی که در دفاع از #امنیّت
به شهادت رسیدند،
🔸چه آنهایی که در دفاع از حرم و از حریم اهلبیت به #شهادت رسیدند
#بشارت است برای خودشان و همچنین برای مخاطبانشان👌»
#حضرت_آیت_الله_خامنه_ای۱۳۹۷/۰۹/۲۱
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
چه کسی دو روز از سال #تولد دارد⁉️ جز #شهیـــد🌷 چقدر به تو می آمد #شهادت😍 #تولدت_مبارک محمد تقی جا
💥میدانی!
بین خودمان بماند
گاهی،دلمـ❤️ میخواهد
دل #توهم
برای #من تنگ شود
#تولدت_مبارک
#شهید_محمدتقی_سالخورده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💥میدانی! بین خودمان بماند گاهی،دلمـ❤️ میخواهد دل #توهم برای #من تنگ شود #تولدت_مبارک #شهید_محمد
1⃣9⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰وقتی محمدتقی جان به دنیا اومد👶، طبق سفارشی که #شهیدمحمدتقی_هاشمی_نسب در خواب کرده بودن، اسمش شد، محمدتقی😍
🔰چند روز بعد از #تولد، وقتی بابا از جبهه برگشت، پدر و مادر محمدتقی رو بردن🚌 به روستای کوهستان،کنار مزار #شهید هاشمی نسب🌷
🔰مادرم محمدتقی قنداق شده رو گذاشت روی #قبرشهید، اطرافیان با تعجب😟 علت رو پرسیدن! مادرم گفت:می خوام بچه ام #متبرک بشه🌹 #اسمشو شهید انتخاب کرد✅
🔰نمی خوام فقط اسم شهید رو داشته باشه، می خوام #راه زندگیش هم، #راه_شهید باشه. و همینطورهم شد. واین پیش زمینه شهادت محمدتقی🌷 از کودکی بود.
🔰همانطور که در کلیپ🎬 معروف صحبتهای خودش قبل از اعزام به #سوریه بیان کرد،برای #شهادت اینطور نیست🚫 که یکدفعه به خواسته خودمون برسیم، یکسری پیش زمینه هایی لازمه، که باید از #کودکی فراهم بشه👌 و این پیش زمینه رو #پدرومادرش براش فراهم کرده بودن
🔰محمدتقی همانند #شهید زندگی کرد، راه شهید هاشمی نسب را ادامه داد✅ همانند او دخترش را #زینب نامید😍 و سرانجام همانند او در ۲۹سالگی به آرزوی خودش رسید🕊
🔰گویی آنروز که #مادرم قنداقه اش را بر قبر شهید گذاشت، این دو محمدتقی👥 با هم #پیمان بسته بودند💞
#دلنوشته_خواهرشهید
#شهید_محمدتقی_سالخورده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
مردی بزرگ که رفتار ...کردار ... و منش او نشان گر این بود که این فرد زمینی نبود و به #آسمانها تعلق
🔹سردار همدانی نمونه واقعی یک #انسان_کامل به شمار میرفت و چه با دشمنانش و دوستانش💞 بزرگمنشانه برخورد میکرد و اگر کسی اشتباه و خطایی🚫 میکرد سردار همدانی #به_راحتی از آن چشم میپوشید.
🔸نگاهشان به #دنیا نگاهی نبود که درگیر دنیا باشد و چیزی را برای خود نخواست❌ و معتقد بود دنیا #محل_گذر و عبور است و در زندگی و رفتار خود این مسئله را همیشه رعایت میکرد👌
#سردارشهید_حاج_حسین_همدانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 💠💠 #پیامبران و #مهدویت (16) #حضرت_یوسف 3⃣ اگر چه در این بیان که یوسف از چهره ای زیبا برخوردار
❣﷽❣
💠💠#پیامبران و #مهدویت(17)
🌐قسمت پنجم- #حضرت_موسی علیه السّلام
1⃣ بنی اسرائیل و فرعون
◀️بنی اسرائیل در زیر فشار حکومت فرعون انواع سختی ها و بلاها را به امید #ظهور_منجی تحمل می نمودند و همین امر سبب آماده شدن آنان برای استقبال از منجی و سبب ایحاد دو صفت #صبر و #اتحاد در میان آنان شد.
◀️در روایتی از امام صادق علیه السّلام آمده است که به دلیل این شایستگی خداوند ظهور منجی را در میان آنان که پس از گذشت چهارصد سال تعیین شده بود، صد و هفتاد سال به جلو انداخت.
◀️ این که آیا این تعجیل در #ظهور برای آنان مبارک بود یا به سبب ناپختگی در انجام وظایف رسالت و مأموریت خویش سبب شکست آنان شد، موضوعی است که به تأمل بیشتر نیاز دارد. شاید پاسخ این باشد که این قوم به راستی در ابتدای کار شایستگی ظهور منجی را پیدا نمود، اما در ادامه راه دوباره بازگشتی داشت به #انحرافات_شیطانی خویش که سبب از هم گسیختگی و نهایتاً شکست آنان شد، و این اتمام حجتی است از سوی خداوند بر هر قومی که ادعای دینداری و زمینه سازی ظهور کند.
🔻🔻🔻 #ادامه_دارد...
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
4_5870527412327940712.mp3
1.21M
#مبارزه_با_راحت_طلبی 11
⭕️ راحت طلبی باعث کافر شدن انسان میشه!
🚷 خدا شهوت پرستی تو رو میبخشه ولی راحت طلبیت رو خیر!
🎤🎤استاد پناهیان
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تصاویری از رزمایش تهاجمی پیامبر اعظم ۱۲ نیروی زمینی سپاه
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌸🌺🌸🌺🍂🍂🌺🌸🌺🌸 🌾رفته بود شمال غرب، مأموریت فرستاده بودندش. 🌾 بعد از یک ماه که برگشته بود اهواز، دیده ب
🔴عراق #پاتک سنگینی کرده بود.
🔰آقا مهدی، طبق معمول، سوار #موتورش توی خط این طرف و آن طرف می رفت و به بچه ها سر می زد. یک مرتبه دیدم #پیدایش نیست.
🔰از بچه ها پرسیدم، گفتند « رفته #عقب» یک ساعت نشد که #برگشت و دوباره با #موتور، از این طرف به آن طرف.
🔰بعد از #عملیات، بچه ها توی #سنگرش یک شلوار #خونی پیدا کردند.
🔰مجروح شده بود، رفته بود عقب، #زخمش را بسته بود، #شلوارش را عوض کرده بود.
💠انگار نه انگار و دوباره برگشته بود خط.
#شهید_مهدی_زین_الدین🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷 #یاد_شلمچه
بخیر که تکرار اُحُد وعاشورا بود وطلایه که ارزش طلا را شکست.
🌷 #یاد_کلاه_آهنی
بخیرکه نگهبان سجده گاه ملائک بود، چفیه که سجاده عبادت بود و پلاک که شماره پرواز را نشان میداد.
🌷 #یاد_لباسهایی
بخیرکه هیچ درجه ای نداشت، لباسهایی که ساده و بی اتو بودند
پوتین هایی که بدون واکس بودن و
هیچگاه بر پدال بنز و پورشه
ولامبور گینی قرار نگرفتند.
🌷 #یاد_آفتاب_جبهه_بخیر
که به گرمی می تابید
و ماهش که شرمنده ماههای زمینی بود و ستارگانش که به ستاره های زمینی چشمک می زد وعطرش که بوی باروت میداد.
🌷 #یاد_گلوله_هایی
بخیر که قاصد وصال بودند و ترکش هایی که امر به معروف می کردند.
🌷 #یاد_گونه_هایی
بخیر که بر آن اشک استغفار می غلتید ومحاسنی که بر آن غبار تبرک می نشست، دعای کمیلی که پایانش پاکی بود و قنوتی که در آن توفیق شهادت طلب می شد.
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔴قسمتی از وصیت نامه شهید شوشتری 🌹 ♦دیروز از هر چه بود گذشتیم و امروز از هر چه بودیم گذشتیم ... ♦آن
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
🔴نديدم سرش را پايين بياورد
🔶در عمليات #كربلاي5 كه بيش از 20 شبانه روز طول كشيد، يك مرتبه #فرماندهان را در #كانالي در منطقه «پنجضلعي» در شمال منطقه #عملياتي كه عرضش كمتر از #يك.متر بود جمع كرديم تا براي ادامه عمليات تصميمگيري كنيم.
🔶حجم انبوه آتش #توپخانه و #هواپيماهاي عراق مانع از شكلگيرياين #جلسه ميشد.
🔶من دراين كانال حتي يك بار #نديدم كه سردار #شوشتري سرش را #پايين بياورد يا #نگراني از اصابت #گلوله يا #تركش داشته باشد.
راوی: سید یحیی رحیم صفوی – همرزم شهید و فرمانده کل سابق سپاه
#شهید_نورعلی_شوشتری🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✨ارادت شهدا به ائمه اطهار✨ 🔸ارادت #خاصي به حضرت #صديقه.طاهره (سلام ا... عليها) داشت. به نام حضرت، م
#کلام_شهید
🌾خداوندا خود می دانم #بد بودم و چه کردم که از #کاروان دوستان #شهیدم عقب مانده ام و دوران #سخت را باید #تحمل کنم.
🌾ای خدای #کریم، ای خدای #عزیز و ای #رحیم و #کریم، تو #کمک کن به جمع #دوستان_شهیدم_بپیوندم.
#شهید_احمد_کاظمی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#کلام_شهید 🌾خداوندا خود می دانم #بد بودم و چه کردم که از #کاروان دوستان #شهیدم عقب مانده ام و دوران
2⃣9⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
♦️چند بار #ساواک دستگیرش کرد. یک بار، بد جوری شکنجه اش😣 داده بودند. روزی که آزادش کردند,وقتی میخواست برود حمام🚿 دیدم زیر پیراهنش پر از لکه های خشک شده ی #خون است, اثر #تازیانه ها.
♦️بعدا فهمیدم #بینی_اش را هم شکسته اند. خودش یک کلام راجع به بلاهایی که سرش در آورده بودند چیزی نگفت❌ هروقت #مادر میگفت: این از خدا بی خبرها چی به روزت آوردن⁉️ میگفت هیچی مادر.
♦️بینی اش را هم از #خونهای لخته شده ای که هر روز صبح روی بالشش میدیدیم فهمیدیم شکسته💔 خودش میگفت: این خونا مال اینه که توی زندان سرما خوردم🤒 #اثرات آن شکستگی بینی, تا آخر عمر همراهش بود.مثل اینکه یک بار عملش کردند, ولی باز هم از تبعاتی مثل #تنگی_نفس رنج میبرد.
#شهید_احمد_کاظمی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ویدئو کمیاب وکامل #نماز_شب
✅🌹 #خدا به حضرت موسی ع فرمود دروغ میگه بنده ای که میگه من رو دوست داره ولی کل شب رو میخوابه
🌷آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#قهوه مادرم موقع #خواستگاری برای مصطفی شرط گذاشته بود که این دختر #صبح که از خواب بلند میشه باید ی
❌مسؤلین با دقت بخوانند❌
#شهید_دکتر_چمران:
توی کوچه پیرمردی رو #دیدم که روی
زمین سرد خوابیده بود...
سن و #سالم کم بود و چیزی نداشتم تا کمکش کنم؛😞
اون شب رخت و #خواب آزارم
می داد! و خوابم نمیبرد از فکرپیرمرد...💭
رخت و #خوابم رو جمع کردم و روی زمین سرد خوابیدم می خواستم توی رنج پیرمرد #شریک باشم اون شب، سرما توی بدنم نفوذ کرد
و #مریض شدم ...‼️
#اما روحم شفا پیدا کرد
چه مریضی #لذت_بخشی ...☺️
#شهید_مصطفی_چمران🌷
#وزیر_دفاع_سابق
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh