eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
┊ ┊ ┊ ┊💫 ┊ ┊ ┊ ✨ ┊ ┊ ✨💫 ┊ ✨💫 ✨💫 ✨ﺍی ﻳﺎﺭ ﺯ ﺩﻳﺪﻩ ﮔﺸﺘﻪ ﻏﺎﻳﺐ ﺑﺮﮔﺮﺩ 💫ﺍی ﻫﺠﺮ ﺗﻮ ﺍﻋﻈﻢ ﻣﺼﺎﺋﺐ ﺑﺮﮔﺮﺩ ✨ﺍﻣﺸﺐ ﺯ ﺧﺪﺍ ﻓﻘﻂ ﺗﻮ ﺭﺍ می‌ﺧﻮﺍﻫﻢ 💫ﺍی ﺁﺭﺯﻭی ﺷﺐ ﺭﻏﺎﺋﺐ ﺑﺮﮔﺮﺩ 🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_5974474678977167480.mp3
3.94M
🎬بچه ها امشب آقا دست بالا میبره برای ماها دعا میکنه ... ما چی؟ ما میگیریم میخوابیم اصلا انگار نه انگار آقایی داریم ... 🎤🎤 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
‼️فیلم کامل سخنان #شهید_محسن_حججی در اردوی جهادی 🌹 درس هایی که شهید مدافع حرم "محسن حججی" با حضور د
من به خاطر گناهانم دعایم بالا نمیرود اما دعای شما که رد خور ندارد ای   برای ما هم دعا کن...یک دانه ز تسبیح نمازت را  یک بار به نام من محتاج بینداز 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
من به خاطر گناهانم دعایم بالا نمیرود اما دعای شما که رد خور ندارد ای #شهید  برای ما هم دعا کن...یک د
8⃣1⃣0⃣1⃣ 🌷 🚩 🌷رفتم خانه‌ی خواهرم؛ روی مبل نشسته بود. تا وارد شدم تمام‌قد جلویم ایستاد. همین که نشست پسرِبرادرم آمد داخل. باز تمام‌قد ایستاد و با آن نیم‌وجبی دست داد. 🌷گفتم: جلوی بچه‌ نمیخواد بلندشی بشین راحت باش. گفت: شما از و احترامتون واجبه! آقا ما را می‌گویی! انگار یکی با پتک زد روی سرم. با خاک یکسان شدم. باهمین حرفش من را تکاند. 🌷حدود نیم‌ساعت سرم را بالا نیاوردم. پرسید: دایی چرا رفتی تو لاک خودت؟ از زیرش دررفتم. پا شدم رفتم بیرون و دود کردم. از آن روز دیگر نکشیدم روی صورتم. سیم‌کارتم را عوض کردم. را از سر گرفتم. به کلی تیپم را به هم ریختم. با شلوار پارچه‌ای و پیراهن ساده که می‌انداختم روی شلوار و شال سبزِسیدی دور گردنم می‌چرخیدم. 🌷خیلی شد. با ذوق گفت:دایی دکوراسیون عوض کردی! گفتم: باید از یه جایی شروع می‌کردم؛ فندکش رو تو زدی! از آنجا رفت‌وآمدمان بیشتر شد.‌باهم رفتیم اصفهان. گفت: بریم تخت فولاد؟ برای اولین بار شنیدم قبرستان است. ما را برد سرقبر . 🌷در یک موقعیت خیلی بهش گفتم: می‌دونم که می‌دونی فقط ظاهرم درست شده؛ می‌خوام هم خودم تغییر کنم هم زنم. 🌷با ماشین می‌رفتم دنبالش و می‌رفتیم . دیدم کارش طول می‌کشد گفتم: نماز جعفرطیار می‌خونی؟ گفت: برای کسی می‌خونم. ولی بعدا فهمیدم می‌خواند.. به یاد امام زمانمان باشیم 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
سجاد همه داشته #مادری بود که بعد از فوت همسرش با وجود مشکل #شنوایی و عدم قدرت تکلم، فرزندانش را با ح
💠فرازی از وصیت نامه شهید سجاد زبرجدی: 🌷سوره #واقعه را هر شب یک مرتبه بخوانید،خواهید دید که چگونه فقر از شما روی برمی گرداند. انسان اگر می خواهد به جایی برسد، با #نماز_شب می رسد🌸🍃 #شهید_سجاد_زبرجدی🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1_55131568.mp3
6.53M
🌙باید یه مُهندسِ واقعی بشی❗️ و هِرَمِ آرزوهات رو بریزی پایین، و دوباره از نو بچینی.... ✔️حالا، شب آرزوها ؛ اول از همه، میخوای از خدا چی بخوای؟ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣🌸 #درحوالـےعطــرِیــاس🌸❣ 2⃣2⃣ #قسمت_بیست_ودوم مامان- والا من چه میدونستم می خواهی انقدر بی فکر ت
📚 ❣🌸 🌸❣ 3⃣2⃣ صدای زنگ گوشیم📲 منو از فکر و خیالاتم کشید بیرون، بلند شدم و دنبال گوشیم گشتم، ای بابا کجاست .. زیر تخت رو نگاه کردم افتاده بود اون زیر دستمو دراز کردم و برش داشتم، فاطمه سادات بود - الو سلام😒 +سلام معصومه چرا گوشیتو جواب نمیدی؟😕 نشستم رو تخت و گفتم: -ببخشید دم دستم نبود - آها، خواستم بگم بیا خونمون دیگه، من و عاطفه میخوایم ناهار بخوریم منتظر توایم😊😋 نگاهی به ساعت انداختم و گفتم: -آخه الان که ساعت دوئه، قرار بود عصر بیام +خب حالا ناهار بیا پیشمون تنهاییم😊 ـ باشه پس تا نیم ساعت دیگه اونجام +باشه عزیزم فقط زود بیا که گشنمونه😅 خندیدم و گفتم: -چشم زود میام😄 بلند شدم رفتم پیش مامان و بهش گفتم دارم میرم خونه فاطمه سادات، اونم بدون نگاه کردن بهم گفت برو!! خب چیکار میکردم چجوری مامانو راضی میکردم حقیقت رو هم که نمیتونستم بهش بگم چون عباس خواسته بود بین خودمون بمونه، پس واقعا نمیدونستم چجوری مامانو راضی می کردم!!😕 رفتم در کمدمو باز کردم و دنبال یه لباس مناسب میگشتم که محمد اومد تو - اجازه هست؟😊 خب خدارو شکر ایشون باهام قهر نیست لبخندی زدم و گفتم: _بله داداش جون😊 جواب لبخندمو داد و رو تختم نشست: _میخوام باهات حرف بزنم درحالیکه کلم تو کمدم بود و دنبال لباس مورد نظر میگشتم گفتم: _فقط میشه زود بگی می خوام برم خونه دوستم +باشه میرم سر اصلا مطلب .. ببین معصومه، عباس پسر خیلی خوبیه نمیدونم تو چرا ازش خوشت نیومده، اون با این که چند سال خارج بوده ولی اصلا به فرهنگ اونجا عادت نکرده و خودِ خودش مونده، تو نمیدونی چه پسر مومن و با اعتقادیه، من اصلا شوکه شدم تو گفتی ما به درد هم نمیخوریم، به نظر من که شماها خیلیم به هم میایین😐 چندین بار پلک زدم تا جلوی ریزش بغضی رو بگیرم که دردش تا سینه ام نفوذ کرده بود،😣😢 چرا کسی منو نمی فهمید، دلم می خواست داد بزنم و بگم آخه شماها چه میدونین که من بی تاب عباسم ولی به خاطر همون بی تابی دارم خواسته شو اجابت می کنم.. نفس عمیقی کشیدم تا دلم آروم شه .. لباسم رو پیدا کردم کشیدمش بیرون و رو به محمد برای اینکه دلشو نشکونم گفتم: _باشه به حرفات فکر می کنم داداشی لبخندی😊 از سر رضایت زد و رفت بیرون، حتما فکر کرد که نظرم رو تونست عوض کنه ولی اون که از وجود این جواب اجباری خبر نداشت !! 😣😢 ... 💌نویسنده: بانوگل نرگــــس 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❣🌸 🌸❣ 4⃣2⃣ زنگ خونه رو زدم، چند ثانیه نگذشته بود که فاطمه سادات در و باز کرد و محکم منو گرفت تو بغلش: _سلام معصومه جونم جواب سلامشو دادم.. با لبخند از هم جدا شدیم 😊که عاطفه رو پشت سرش دیدم، رفتم سمتش و بعد چند ماه همدیگر و بغل کردیم: _دلم برات خیلی تنگ شده بود عاطفه جون عاطفه هم با خوشحالی گفت:😊 _منم دلم یه ذره شده بود برات با خوشحالی به شکمش نگاهی کردم و گفتم: _نی نی خاله چطوره؟؟😍 خندید و گفت: _خوبه، مشتاق به دنیا اومدنه😅 با ذوق گفتم: _جون من، کی؟؟😍😳 + ان شاالله دو سه هفته دیگه☺️ از خوشحالی جیغی کشیدم و گفتم: _واقعا؟؟ لبخندش پررنگ تر شد..😃 سه تاییمون نشستیم که فاطمه گفت: _وای که چقدر دلم می خواست مثل قدیما دوباره دور هم باشیم😍😇 هر دومون تایید کردیم که عاطفه رو به من کرد و گفت: _خوبی تو؟ نیستی اصلا .. نه زنگی،نه پیامی چیزی که بدونم زنده ای حداقل خندیدم و گفتم: 😅 _ببخشید، آخه همش منتظر بودم برگردی تا ببینمت - حالا که برگشتم، اومدم خفه ات کنم با این همه نامردیت😠😄 فاطمه از موقعیت سواستفاده کرد و گفت: _حالا عاطفه در دسترس نبود من که یه کوچه اونور تر بودمم نیومدی ببینی🙁 دستامو به نشانه ی تسلیم اوردم بالا و گفتم: _باشه عزیزان عذر می خوام، حالا منو ترور نکنین لطفا..گذشته ها گذشته به الان توجه کنیم 😁✋ ... 💌نویسنده: بانوگل نرگــــس 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_5882072048196387525.mp3
5.78M
🎵 ❣آرزو کنیم تا نفس داریم بمونیم تو سایه سار عَلَم ❣آرزو کنیم هممون بشیم یه روزی 👈به یاد مدافعان حرم 🎤🎤 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
وقتی هست ⇜مُردن بی وفایی ست😔 دلـ❤️ رهروِ راه خدایی ست هر که باشد با شهیدان🌷 در هر کجا باشد یقیناً👌 ست 🕊❤️ 🌷 🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم❣ ⭕️آسمان غرق خیال💬 است کجایی آقا⁉️ 🌀#آخرین_جمعه ی سال است کجایی آقا؟ ⭕️یک نفر👤 #عاشق اگر بود زمین می فهمید! 🌀عاشـ💞ـقی بی تو محال است #کجــایی_آقــا؟ #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#جُمعه است و تمامِ افکارَمـ💭 جَمعِ #تو شده #لَبخندِ اولِ صُبحت😍 یک روزِ تعطیل را #بِخیــر می کنَد چه شود #صبحی که با #لبخند_تو آغاز شود❣ #شهید_حجت_الله_رحیمی #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_6015095895547184211.mp3
5.2M
🎧 #صوت_مهدوی 💢آن #اتفاق_بزرگ ✘نه در لباس تنگ واژه ها می گنجد ✘نه در ظرف کوچک فهم ها 👌باید #بود و با چشمان خود👀 #آن_روز را دید! #او_خواهد_آمد..... #اللهم_عجل_لولیک_الفرجـ🌺🍃 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
موقع #خداحافظی گفتم انشاءالله با #شهادت🌺برگردی رفت شهیدشد💔 اما #برنگشت🕊 همیشه به #شوخی میگفت #زحمت
❤️ 🔸از ویژگی‌های بارز شهید خوشرویی و آراستگی ظاهری و پرداختن به ورزش بود و همین امر در و ، ایشان را دل جوانان می‌کرد. 🔸پرهیز از ، شاخصه دیگر ایشان بود؛ چنانچه بعد از شهادت نیز خانواده و نزدیکان وی از برخی مدارج و مراتب علمی ایشان بی‌اطلاع بودند.   🔸ارادت خاص نسبت به مولا علی بن موسی الرضا(ع)، تداوم ارتباط با قرآن و اقامه نماز صبح در مسجد، زیارت هفتگی جمکران و زمزمه همیشگی دعای عهد، روح بیکرانه‌اش را زلال‌تر می‌کرد. 🔸 در یک کلام، زندگی شهید طبق سفارش مقام معظم رهبری، آمیخته‌ای از ، و بود. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
♻ ۲۴ اسفند سالروز شهادت #سردار_دلیر دفاع مقدس، «شهید عباس کریمی» فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) با ذکر صلوات و فاتحه گرامی باد. #شهید_عباس_کریمی🌷 #سالروز_شهادت 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
♻ ۲۴ اسفند سالروز شهادت #سردار_دلیر دفاع مقدس، «شهید عباس کریمی» فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)
9⃣1⃣0⃣1⃣ 💠 معرفی سرداران گمنام 3⃣ 🔻 قسمت اول 🌷 در ۱ اردیبهشت ۱۳۳۶ در قهرود کاشان به دنیا آمد دوران ابتدایی و هنرستان را در این روستا به گذراند بعد از اخذ دیپلم در رشته نساجی، در سال ۱۳۵۵ به سربازی رفت 🌷دوران خدمت وظیفه او با مبارزات مردمی در انقلاب اسلامی ایران هم‌زمان بود، با وجود شدید حاکم بر مراکز نظامی، اعلامیه‌های امام خمینی را مخفیانه به پادگان عباس‌آباد تهران منتقل و آنها را پخش می‌کرد پس از امام خمینی، در سال ۱۳۵۷ خدمت سربازی خود را رها کرده و به صف مبارزین انقلاب ایران پیوست و در جریان ورود امام به ایران جزو نیروهای انتظامی بود. 🌷به هنگام تأسیس سپاه پاسداران کاشان در بهار سال ۱۳۵۸ به عضویت درآمد و در قسمت اطلاعات مشغول به خدمت شد در تابستان سال ۱۳۵۹ برای مبارزه عازم کردستان گردید و در سپاه پیرانشهر با واحد اطلاعات عملیات همکاری کرد پس از مدتی به عنوان این سپاه معرفی گردید 🌷عباس کریمی بعدها همراه و به جبهه‌های جنوب عزیمت کرده و به عنوان مسئول اطلاعات عملیات ۲۷_محمد_رسول‌الله به فعالیت خود ادامه داد. 🌷وی در از ناحیه پا بشدت مجروح شد و حدود ۲ ماه بستری بود و در این ایام به توصیه پدرشان مقدمات خود را فراهم کرد و در ۲۱ مهر سال ۱۳۶۱ با دختری از شهر خودش کاشان ازدواج نمود در تیرماه ۱۳۶۱ با همان وضعیت مجروح به عملیات بود پیوست پسرش داوود در بیمارستان یازهرا شهر دزفول در سال ۶۳ به دنیا آمد❤️ 🌷در به عنوان مسئول اطلاعات سپاه ۱۱ قدر معرفی گردید و مدتی به مسئولیت فرماندهی تیپ سوم سلمان از لشکر ۲۷ محمد رسول الله منصوب گردید با شهادت شهید بزرگوار در از اواخر اسفند۶۲ لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله را به عهده گرفت. 🌷 در روز پنج شنبه ۲۴ اسفند سال ۱۳۶۳ در حالی که آخرین دستور ابلاغی از جانب قرارگاه را در عملیات بدر (منطقه شرق دجله و شمال القرنه) اجرا می‌کرد بر اثر اصابت ترکش خمپاره به ناحیه سرش به رسید شهید عباس کریمی طبق وصیت خودش در قطعه ۲۴ بهشت زهرا در جوار مزار دکتر مصطفی چمران دفن شد. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم/ به یاد سردارشهید حاج عباس کریمی فرمانده لشکر محمد رسول‌الله (ص) #سالروز_شهادت 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
 🍂حجت #عاشق_شهادت بود 5سال قبل از شهادتش🌷 اتاقش را با عنوان ⇜"حجره شهید حجت رحیمی " مزین نمود☺️ و با
❣عطرتولدشهیدمے‌آید... 💖عطرتولدحجت مےآید... ❣لحظہ تولدت 💖شروع پرواز🕊 است ❣براے پرستوها 💖وخاطرہ ماندنے ❣براےتمام آسمانها... #شهیـد_حجت_الله_رحیمی🕊 🌺🎂 #تولدت_مبارڪ_خادم_شهـدا 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸دوباره جمعه و ندبه دوباره باید گفت: بخوان دعای فرج را ڪہ یار برگـردد ...🌟 اللّٰھـُـم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَج🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1_39690443.mp3
1.59M
🎙 #استــاد_قاسمیان ❗️آنچه شما را از آقا امام زمان(عج) جـدا می کند...!!!!! 🔸اللّهُمَ عَجِّلْ لِوَلیِکَ الفَرَجْ السٰاعٖه 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🔴آخرین شهید سال۹۷... 🔹شهید رزمنده و فرمانده مدافع حرمی بود که بیشتر مردم او را با خاطراتش از شهدایی همچون می شناسند. 🔹این شهید بزرگوار روز چهارشنبه ۲۲ اسفند ۹۷ حین انجام در اثر سانحه‌‌ای به همرزمان شهیدش پیوست و آسمانی شد. 🔹وی درپی حادثه تروریستی اتوبوس خاش در پیامکی به دوستانش از آرزوی گفته بود و چه زود دعای این بنده خوب خدا اجابت شد! 📌پ.ن: مراسم وداع با سرهنگ روز شنبه ۲۵ اسفند در محل گلزار شهدای و همزمان با نماز مغرب و عشاء برگزار می گردد. 🔺ضمنا مراسم تشییع شهید نیز روز یکشنبه ۲۶ اسفند ماه ساعت ۹ صبح از محل سپاه ناحیه رشت (پل عراق) برگزار خواهد گردید. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh