🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📡 #خانواده_متعالی_در_قرن_21 🔸✨🔸🗳🌎🔸✅ #قسمت_پانزدهم:یه مثال خیلی مهم! 👌🔸🔸🔸👇 استاد پناهیان: ف
❣﷽❣
📡
#خانواده_متعالی_در_قرن_21
#قسمت_شانزدهم: اسلام یعنی برنامه ی افزایش لذت
✅👆🔸
استاد پناهیان:
حتما بعضی از غربزده ها رو دیدید که میگن
😤 آقای اسلام مخالف اینه که ما لذت ببریم از غذا خوردن
و مدام حال ما رو میگیره!
اسلام میگه آقا هنوز جا داری اما نخور!😤
میگه میخوام حال کنم 😒
میخوام دو لقمه ی دیگه بخورم چه کار داری شما؟؟😤
میخوام چرب وشیرین بخورم !
در حالی که اگر دقت کنید
🔸 آقای اسلام میخواد یه کاری بکنه
"اگرچه به ظاهر داره با بعضی لذت های بی بند و بارانه ی تو مخالفت میکنه "
👌اما در واقع داره یه برنامه "جاودانه و فراگیر"
برای "لذت بردن تو از غذا خوردن" به تو میده ...
🌎〽️🔹🔹🔹
عزیزم💞
آقای اسلام اصلا مخالف نیست که کسی
👈از زندگی خودش
👈 از رفتار مادی خودش
👈از رفتار جنسی خودش
در خانواده "کم لذت ببره"
اتفاقا میخواد تو "لذت بیشتری" ببری.
چرا؟
🌺صاحب آقای اسلام، انسان رو خلق کرده
"نمیخواد که انسان رو مریض کنه"
"نمیخواد که انسان رو اذیت بکنه" .....
👌خداوند حکیم میدونه " تو اگه کم لذت ببری میری سراغ گناه "
👆👆خیلی مهم
"میگه بیا من بهت برنامه بدم برای لذت بردن"
لذت بردن چیزی نیست که هلو راحت بیا تو گلو باشه!😒
اکتسابیه ✋
باید به دست بیاری
تصادفی نیست ❌❌❌
لذت بردن با زندگی بی برنامه و "هر دم بیل" نمیشه
🚫
👌هردم بیل یه اصطلاح عالمانه است😉
یعنی هرچی دم بیل اومد همینجوری بزن
هردم بیل نباید باشه❌
زندگی باید برنامه داشته باشه✅
✅👆🌸
ببینه بیل رو کجا بزنه تو زمین کشاورزی🌿
💟این اساس نگاه دینیه
مثلا به شما میگه برای اینکه بیشتر لذت ببری من بهت برنامه میدم 👏👏
چه برنامه ای؟
#ادامه_دارد.....
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
امام زمان عج_۳۹.mp3
3.17M
#فایل_صوتي_امام_زمان 36
✍تنهـــا نیستی یوسف!!!
ما ثابــت خواهیم کرد؛
که اهل کوفـه نبوده و نخواهیم بود.
🌸ما ثابـــت می کنیم که؛
اَحــــرارِ توئـــــیم👆👆
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌺🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌸🌸📚📖📚🌸🌸 برشی از کتاب #اسم_تو_مصطفاست ❣می گفتی : 《تو بچه ی شمالِ بارون دیده کجا سمیه خانم و منِ بچه
🌾در زمان فتنه 88 من باردار بودم و او با توجه به اتفاقات و #اغتشاشات تهران دائم در #مأموریت بود. شبانه روز🌗 درگیر بود و کمتر دیده می شد.
🌾هم و غمش #حفظ_نظام بود و بارها به خاطر همین دغدغه اش مجروح💔 شد و سخت ترین آن وقتی بود که با قمه و چاقو⚔ او را زده بودند.
🌾با حال و روز بدی که داشتم خودم را به سختی به #بیمارستان رساندم، پشت پرده روی تخت🛌 بود. #پوتینش را درآورده بود. ناخودآگاه پایم به پوتینش خورد. #خون، درون پوتین موج زد!
🌾آنقدر از او خون رفته بود که پوتین هایش #پر_خون بود. من حسابی ترسیده بودم😔
🎤راوی: همسر شهید
#شهید_مصطفی_صدرزاده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#عاشقانه_شهید_مهدی_زین_الدین💞 ↶ #نیمه_پنهان↷ #قسمت_چهاردهم 4⃣1⃣ 🔻راوی: همسر شهید 🍃" يك بار بين خر
📚 #رمان
#عاشقانه_شهید_مهدی_زین_الدین💞
↶ #نیمه_پنهان↷
#قسمت_پانزدهم 5⃣1⃣
🔻راوی: همسر شهید
🍃" من هم برايش پيغام فرستادم " اين ها با خدا معامله كرده اند . كي از اين ها بهتر ؟ " خدا را شكر مي كردم كه توانسته بودم طبق نظرم ازدواج كنم . حتی از اين كه مراسم نگرفتيم خوش حال بودم . اصلاً در ذهنم نبود كه مثلاً ازدواجم رنگي از ازدواج حضرت علي و حضرت فاطمه داشته باشد .
🍃بعد از مدتي كه رفت و آمد ، گفت " اگر شما اهواز باشيد ، زودتر مي توانم بيايم پيشتان . منطقه ي كاريم الآن آن جاست . با يكي از دوستانم كه تازه ازدواج كرده . يك خانه مي گيريم . يك طبقه ما باشيم ، يك طبقه آن ها ، كه تنهايي برايتان زياد مشكل نباشد . به يك محلي هم مي گوييم كه بيايد و در خريد و اين كارها كمكتان كند . "
🍃اين حرف را من كه عاشق ديدن مناطق جنگي بودم زود مي توانستم قبول كنم ، ولي اطرافيان به اين راحتي نمي توانستند . مي گفتند " هر كاري رسم و رسوم خودش را دارد . " براي خودشان ناراحت نبودند ، مي گفتند " جواب مردم را هم بايد داد . " همان حرف و حديث هاي هميشگي شهرهاي كوچك ، كه بايد برايشان يك گوش را دركرد و يكي را دروازه . اما پدرم مي گفت من در مقابل تواضع اين جوان چيزي نمي توانم بگويم . تو هم دخترم ، اين نصيحت را از من داشته باش و با شوهرت هميشه صادق باش .
#ادامه_دارد...✒️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#عاشقانه_شهید_مهدی_زین_الدین💞
↶ #نیمه_پنهان↷
#قسمت_شانزدهم 6⃣1⃣
🔻راوی: همسر شهید
🍃شهريور همان سالي كه خردادش عقد كرده بوديم رفتيم اهواز . مادرم آن قدر از رفتن بدون تشريفات و عروسي من ناراحت بود كه تا چند روز لب به غذا نزده بود . من هم دختري نبودم كه از خدايم باشد از خانواده ام جدا شوم . دور شدن از پدر و مادر برايم سخت بود ، ولي احساس مي كردم اگر هم راه او نروم پشيمان مي شوم .
🍃شايد آن موقع براي ما طبيعي بود . اهواز براي من جايي جديد و قشنگي بود . اثاثمان را ريخته بوديم توي يك تويوتاي لندكروز . همه ي اثاثمان نصف جايي بار وانت را هم نمي گرفت . خودمان هم نشستيم جلو . من و آقا مهدي و خواهرش . خيلي خوب شد كه خواهرش هم راهمان آمد . من هنوز رويم نمي شد با آقا مهدي تنها بمانم .
🍃از اهواز تا قم خواهرش هر موقع احساس مي كرد كه سكوت بين من و آقا مهدي ديگر زياد شده يك حرفي مي زد . مثلاً " شما خياطي هم بلدي ؟ " شب اول كه رسيديم ، وارد خانه اي شديم كه تقريباً هيچ چيز نداشت . توي آن گرمايي كه بهش عادت نداشتم ، حتا كولري هم براي خنك كردن نبود . شب كه خواستيم بخوابيم ديديم تشك نداريم . از همسايه ي طبقه ي پايين گرفتيم . با خواهر آقا مهدي مي گفتيم مگر توي اين گرما مي شود زندگي كرد . ولي بايد مي شد .
🍃چون اگرچه او مرا انتخاب كرده بود ، ولي اين يكي ديگر تصميم خودم بود كه همراه او بيايم . چند روز اهواز ماندم . قبلاً با آقا مهدي در اين باره حرف زده بوديم كه اگر دلم خواست ، براي اين كه حوصله ام سر نرود آن جا در مدرسه اي درس بدهم . با خواهرش برگشتم قم تا مداركم را بياورم . بعد از چند روز به اهواز برگشتم تا ديگر زندگي مشتركمان را شروع كنيم .
🍃يك سري وسايل كم و كسر داشتيم كه با هم رفتيم و خريديم . گاز و يخچال . مغازه هاي آن جا به خاطر گرماي هوا صبح زود و بعد از ظهرها باز مي كردند . آمد و همه جاي شهر را كه برايم نا آشنا بود نشانم داد . بازار ميوه و سبزي ، نمايشگاه فرهنگي سپاه ، زينبيه . گفت " اگر بي كار بودي و حوصله ات سر رفت ، اين جاها هست كه بيايي . " آقا مهدي يك ماه اول تقريباً هر شب مي آمد خانه . اما من بي كار نبودم .
#ادامه_دارد...✒️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_5963105814645309883.mp3
7.12M
🔰 شور _ بسیار زیبا و احساسی
🔺 از زبان #همسران شهدای مدافع حرم
🔸گفت دوسه تا #امانتی میذارم
🔹اینا #باید پیش خودت بمونه
✩لباس مشکیم ، ✩چفیم ، ✩ساعتم....
🎤🎤 #سیدرضا_نریمانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔰راههای کمک نقدی و اعزام نیروی جهادی به مناطق سیلزده
🔹به دنبال سخنرانی مقام معظم رهبری و اطلاعیه سرلشکر قاسم سلیمانی برای استقرار یکماهه موکبهای اربعینی در مناطق سیلزده برای پخت غذا و کار جهادی، موسسه بیانمعنوی شماره کارت تعدادی از موکبهای اربعینی مورد اعتماد و جهادی را اعلام و به مرور تکمیل میکند:
💠 راههای کمک از طریق نهادهای رسمی
📌کمک به سیل زدگان در پایگاه اطلاعرسانی دفتر امام خامنهای
🔸 leader.ir/fa/monies
📌پویش جمع آوری کمکهای مردمی توسط کمیته امداد امام خمینی(ره)
🔸 *8877*99#
🔸 6037997900001000
📌شماره حساب ۹۹۹۹۹ نزد همه بانکها به نام جمعیت هلال احمر
🔸 5894631850259730
___________________
💠راههای کمک از طریق پویشهای مردمی
📌موکب مرکزی امام رضاییها با مسوولیت حاج حسین یکتا
🔸*780*888#
📌جمع آوري كمك های نقدی و اقلام ضروری توسط قرارگاه جهادی امام رضا(ع) - زیر نظر حجت الاسلام قاسمیان
🔸 6104337599482674
🔸 *780*1083#
📌پویش جمع آوری لوازم خانگی و مصالح ساختمانی و کمکهای نقدی با مشارکت هیآت مذهبی سراسر کشور به نام «میاندار خدمت»
👈🏻توضیحات بیشتر در تلگرام: @miyandarkhedmat_ir
🔸 6037997950044777
📌مشارکت برای تامین و پخش غذای گرم در مناطق سیلزده توسط کانون رهپویان وصال شیراز - زیر نظر حجت الاسلام انجوی نژاد
🔸6273811004975690
📌پویش جمع آوری کمک های نقدی و غیرنقدی موکب امام رضا(ع)
👈🏻توضیحات بیشتر در آیدی اینستاگرام: @moukeb707
🔸 6273811131729045
📌موکب هیئت الزهراء، دانشجویان دانشگاه شریف
🔸 5022297000031018
yon.ir/Wumvw
_______________________
💠اعزام نیروهای جهادی(برادران) برای استان های سیل زده
🔹اعزام نیروی جهادی در مناطق سیل زده (معرفی شده توسط حاج حسین یکتا)
شماره تماس: 09167104309
🔹اعزام خادمین شهدا جهت امداد رسانی توسط ستاد مرکزی راهیان نور
👈🏻توضیحات بیشتر در آیدی
اینستاگرام: @rahiane_noor
🔹اعزام نيروي جهادي به مناطق سيل زده لرستان توسط قرارگاه جهادی امامرضا(ع) - زیر نظر حجت الاسلام قاسمیان
اطلاعات بیشتر در:
آیدی اینستاگرام: @g_emamreza
g-emamreza.ir
_______________________
🔺مطالب و اطلاعات تکمیلی در:
panahian.ir/post/5371
پیامگیر:
@admin_panahian
@panahian_ir
🌷شهید نظرزاده 🌷
#وصیتنامه📜 🔰اینجانب مصطفی شیخ الاسلامی فرزند و #سرباز کوچک حضرت #زینب وظیفه خود دیدم که به کسانی که
🔰همه چیز را آماده کردم
🔸روزهای قبل از #شهادتش همیشه بعد نماز ظهر حتما #زیارت_عاشورا میخواند و تعقیبات نماز را هم به جا میآورد. یک #آرامش و سکینه خاصی داشت.
🔹به من میگفت همه چیز را #آماده کردم و آمدم وصیت نامهاش را هم آماده کرده بود. #شب_آخر🌙 لحظاتی قبل از شروع عملیات در عقبه منطقه مستقر بودیم و آتش🔥 روشن کردیم.
🔸شهید #مصطفی با همان آرامش همیشگیاش تکیه داد به دیوار و آرامتر😌 از قبل بود. واقعا تا پیش از این هرکسی از حال و هوای #شهادت رزمندگان دفاع مقدس صحبت میکرد گاهی احساس میکردم شعاری است😶 اما من خودم حس می کردم شهید شیخ الاسلامی🌷 بیقرار رفتن است. به دلم افتاده بود که #شهید میشود.
#شهید_مصطفی_شیخ_الاسلامی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠دهان کثیف #مادر_شهید 🔹دوران کودکی اگر از جایی حرف زشت🚫 یاد میگرفت و در خانه #تکرار می کرد به او می
🍂از کودکی پسری بسیار #بازیگوش و پر جنب و جوش بود.بسیار شوخ طبع☺️ بود و در مدرسه و دانشگاه با دوستانش #شیطنت میکرد.دوران دبیرستان را در دبیرستان امام صادق(ع) منطقه2 تهران در رشته #علوم و معارف اسلامی📚 گذراند و علاقه بسیار زیادی به رشته علوم سیاسی داشت.
🍁چون علاقه زیادی به قشر #روحانیت داشت رشته #فقه و حقوق را در مدرسه عالی شهید مطهری انتخاب کرد و به ادامه تحصیل پرداخت📋
🍂چون دو #دایی محمد رضا شهید🌷 شده بودند از کودکی با مفهوم شهید و #شهادت آشنا شده و در این مسیر قرار گرفت و علاقه خاصی💖 به مطالعه سیره شهدا داشت.
🍁شهید محمدرضا دهقانامیری از شهدای #دهه_هفتادی مدافع حرم حضرت زینب(س) بود که 21 آبان سال 94 در سن #20سالگی طی عملیاتی مستشاری در حلب #سوریه به فیض شهادت نائل شد🕊🌷
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
YEKNET.IR -moghadam-nime-shaeban-94-04.mp3
5.42M
🌸 #میلاد_امام_زمان (عج)
💐گل میباره یعنی که داره میگه #بهاره
💐چشم #نرگس خیره به روی مست نگاره😍
🎤 #جواد_مقدم
👏 #سرود
👌بسیار زیبا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📡 #خانواده_متعالی_در_قرن_21 #قسمت_شانزدهم: اسلام یعنی برنامه ی افزایش لذت ✅👆🔸 استاد پناهیان:
❣﷽❣
📡
#خانواده_متعالی_در_قرن_21
💥🌺
#قسمت_هفدهم: برنامه ی اسلام برای افزایش لذت چیه؟
خیلی مهم!
✅👆🔸
استاد پناهیان:
بدون برنامه ریزی نمیشه از زندگی لذت کافی برد.
خب برنامه ی خدا برای این لذت بردن
چیه؟
چند تا مثال:
👌1.نگاه حرام نکن
خب آقا خوشم میاد از نگاه حرام!
ببین عزیزم! اگر تو نگاه حرام کنی یه کوچولو لذت میبری ولی خودتو از «یه اقیانوس لذت جاودانه،» در همین دنیا محروم میکنی!
⛔️⛔️⛔️
آخه بیکاری اینکار رو میکنی؟؟؟
توبرای چی نگاه حرام میکنی❓
برای اینکه خوشت میاد. درسته؟
اتفاقا، دقیقا نتیجه اش برعکسه!
لذت بردن خودت رو داری نابود میکنی 🔥
⛔️استعدادش رو تو خودت از بین می بری
👈چون داری با لذت بردن، «بی برنامه» برخورد میکنی🚷
بیا من بهت برنامه بدم برای لذت بردن...💖✌
اینقدر این برنامه ها در روایات ما دقیق هست که خدا میدونه.
البته اینها مطالبی نیست که در مجالس عمومی بگیم .
اما ائمه هدی خجالت و حیای نابه جا رو گذاشتن کنار و برخی توضیحات رو برای شیرین شدن زندگی مادی، تو خونه، بیان کردن که آدم تعجب میکنه!😳
اهل بیت چقدر دقت داشتن که ما بتونیم «بیشتر از زندگی لذت ببریم »
بعضیا از دور فکر میکنن اسلام دین زجر کشیدنه!!! برای همین حتی طرفش نمیان!⛔️
بعضی هام از نزدیک ، همین بچه مذهبی ها، زجر میکشن
😣
چون از همه ی اسلام خبر ندارن بعد منتشو سر خدا میذارن...⛔️
که خدا من به خاطر تو چشم از لذائذ برداشتم!
😒
«تو بیخود چشم از لذائذ برداشتی »
اسلام دستوراتی که بهت میده منت نمیخواد بذاری
دستوراتی که بهت میده لذتت رو تو زندگی بیشتر میکنه...
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
امام زمان عج_۴۰.mp3
10.8M
#فایل_صوتي_امام_زمان 37
دیگـ👈ـه وقــتی نمونــــده؛
💢الان وقت بازیهای کودکانه نیست!
این روزها،
اونقدری وقت داریم که؛
فقط، آشتی کنیم و....
خودمونو به سرِ جاده برسونیم👆👆
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌺🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#عاشقانه_شهید_مهدی_زین_الدین💞 ↶ #نیمه_پنهان↷ #قسمت_شانزدهم 6⃣1⃣ 🔻راوی: همسر شهید 🍃شهريور همان سال
📚 #رمان
#عاشقانه_شهید_مهدی_زین_الدین💞
↶ #نیمه_پنهان↷
#قسمت_7⃣1⃣
🔻راوی: همسر شهید
🍃اوايل مهر بود كه كارم در مدسه شروع كردم . درس دادن به آن بچه هاي خون گرم جنوبي زير سر وصداي موشك هايي كه ممكن بود هدف بعديشان همين كلاسي باشد كه در آن نشسته ايم ، كار سرگم كننده اي بود .
🍃احساس مي كردم مفيد هستم . به خاطر كارم تدريس ديني و قرآن بود ، بايد زياد مطالعه مي كردم . ولي باز وقت زياد مي آوردم . آقا مهدي هم صبح زود ، بعد از اذان ، بلند مي شد و مي رفت و شب بر مي گشت . كم كم با خانم توفيقي همسايه مان پيش تر آشنا شدم .
🍃آدم هم كلام مي خواهد . تنهايي داشت برايم قابل تحمل مي شد. با هم مي رفتيم پشت خانه مان . يك جايي بود ، زينبييه ، كه پايگاه تقويت پشت جبهه بود . كار خياطي داشتند ، سري دوزي و سبزي پاك كردن . نمي شد آدم در اهواز باشد وبراي جبهه كاري نكند .
🍃اهواز تقريباً نزديك خط مقدم جنگ بود . هم براي پر كردن بي كاري و هم براي كار تدريسم عضو كتاب خانه ي مسجد شدم . كتاب مي گرفتم و مي بردم خانه . او هم اين طور نبود كه از تنهايي من خبر نداشته باشند . فكر كند كه خب ، حالا يك زني گرفته ام ، بايد همه چيز را حتا بر خلاف ميليش تحمل كند . مي دانست تنهايي آن هم براي دختري كه تا بيست و چند سالگي پيش خانواده اش بوده بعضي وقت ها عذاب آور است .
🍃بعضي وقت ها دو هفته مي رفت شناسايي ، ولي تلفن مي زد و مي گفت كه فعلاً نمي تواند بيايد . همين نفسش مي آمد براي من بس بود ، همين كه بفهمم يك جايي روي زمين زنده است و دارد نفس مي كشد . وقتي مي رفت يك چيزهايي مثل حديث ، آيه جمله هايي از وصيت شهدا را با ماژيك مي نوشت و مي زد به ديوار اتاق . مي گفت " دفعه ي بعد كه آمدم ، اين را حفظ كرده باشي .
#ادامه_دارد...✒️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh