Tahdir-(www.DaneshjooIran.ir) joze18 (1).mp3
4.16M
💿 #تندخوانی⇧⇧
◀️ جزء هجدهم قرآن کریم
🎙 #استاد_معتز_آقایی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
Shahat.tartil-joz.18.mp3
7.16M
💿 #ترتیل⇧⇧
◀️ جزء هجدهم قرآن کریم
🎙 #استاد_شحات_محمد_انور
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰پاییز سال 90 آخرین سری به #سردشت رفت و نزدیک به 16 روز📆آنجا بود. همانجا خواب #شهادتش را دیدم. خیلی
🔺پسرم #شیطنتهای خاص خود را داشت، با من هم خیلی شوخی داشت☺️ یکبار زمانی که تازه به سنین #جوانی رسیده بود من در حیاط🏡 مشغول کار بودم، #الیاس را دیدم که روی زمین دراز کشیده
🔺به سمتش رفتم و صدایش کردم🗣 اما #جوابی_نداد، خیلی ترسیدم😥 فکر کردم برای الیاسم اتفاقی افتاده، با هولو ولا #پدرش را صدا کردم اما الیاس تا صدای پدر خدابیامرزش را شنید مثل #موشک بلند شد و پا به فرار🏃 گذاشت، فهمیدم که بازهم دارد با من #شوخی میکند😅
راوی: مادر شهید
#شهید_الیاس_چگینی
#شهید_جاویدالاثر_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔺پسرم #شیطنتهای خاص خود را داشت، با من هم خیلی شوخی داشت☺️ یکبار زمانی که تازه به سنین #جوانی رسید
1⃣9⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔻راوی: مادر شهید
🔰تازه #پاسدار شده بود که به من گفت: #زن میخواهد، وقتی از الیاس پرسیدیم که چه کسی را میخواهی⁉️ در جواب بیستسؤالی📝 راه انداخت! به ما میگفت بگردید گزینهای را که میخواهم #پیدایش کنید
🔰دو دایره سفید و سیاه جلوی او گذاشته بودیم که اگر جوابش #بله بود روی سفید⚪️ و اگر #نه بود روی دایره سیاه⚫️ انگشت بگذارد! ما هم سؤال میپرسیدیم و او با گذاشتن انگشت👆 روی دایرها #جواب میداد، از روستا و محله و آشنا و فامیل پرسیدیم تا در نهایت روی گزینهای #توقف کرد و ما متوجه شدیم که خواهان دختر #دخترخاله ناتنی من است.
🔰آن روزها دختران در #روستا در سنین پایین ازدواج💍 میکردند و عروس من هم #16سال سن داشت. اینگونه شد که برای الیاس به #خواستگاری رفتیم و بعد از بیست سؤالی به دختر موردعلاقه💖 او رسیدیم!
🔰یک روز قبل از رفتنش مثل همیشه غروب🏜 به خانه ما آمد و کمکم زمزمه رفتنش را به #سوریه شنیدم، وقتی گفت که فردا عازم🚌 است حرفی از #نرفتنش نزدم❌چون راهی را رفت که نمیشد گفت #نرو! فردا صبح که برای خداحافظی آخر آمد، خودم از زیر قرآن📖 او را رد کردم، رفت و #دیگر_نیامد.
🔰بیشترین زمانی که احساس دلتنگی💔 به اوج خود میرسد #غروبهاست، چون هر غروب #الیاس به سراغ من میآمد و همدیگر را میدیدیم💕 و به من میگفت: اگر #کاری دارم بگویم تا انجام دهد، اگر هم نمیآمد حتماً زنگ☎️ میزد و جویای حالم میشد
🔰 اما بعد از #شهادتش غروبها چشمم به در خانه🏡 خشک میشود شاید #الیاسم بیاید و من یکبار دیگر روی ماهش را ببینم😭
#شهید_الیاس_چگینی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خرمشهر آزاد شد.mp3
139.4K
🎤 #خرمشهر_آزاد شد....
🎧شنوندگان عزیز توجه فرمایید.
خرمشهر #شهر_خون...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💢گرامیداشت #سوم_خرداد پیروزی حق بر باطل
💢محمد هایی که برای #حفظ این نظام اسلامی، از جان خویش گذشتند و جان عزیزشان را در این راه دادند اینان پرچم داران🇮🇷 شرف و عزت هستند. #یادشان همیشه ی تاریخ برای این ملت سرافراز، عزیز است.
🔸امید داریم، هر کسی در هر جایگاهی که در این نظام قرار دارد، قدر دان #خون_شهیدان باشد.
#سالروز_آزادسازی_خرمشهر گرامی باد
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
♨️امیدواری #رزمندگان و ناامیدی بنیصدریها
🔻 #رهبر_انقلاب:
در اهواز آن هفتههای اول جنگ بعد از آنی که #خرمشهر بوسیلهی دشمنان اشغال شده بود و #آبادان در محاصره بود، توی اتاق کار ما اتاق جنگ در آن محل #جنگهای_نامنظم نقشههای🗺 گوناگونی بود؛ نقشهی جزیرهی آبادان به طور کامل وجود داشت آن جا. هر وقت من چشمم به این #نقشه میافتاد تمام روحم زیر فشار قرار میگرفت، از تصور اینکه #خرمشهر عزیز و این خانهها🏘 و این کوچهها و این خیابانها و این نخلستانها🌴 زیر پای #دشمن غاصب و متجاوز است.
🔺تمام فشاری که ما آن روز میآوردیم برای #تجهیزات به مناسبت امیدی بود که داشتیم؛ متأسفانه😔 هر چه میشنیدیم از آنهایی که اختیارات دست آنها بود #آیهی_یأس بود. عدهای باورشان شده بود که ما #خرمشهر را از دست دادیم، و معتقد بودند که باید بنشینیم با دشمنی که وارد خانهی ما شده #مذاکره کنیم تا در سایهی این مذاکره بتوانیم وجب وجب و قدم قدم👣 سرزمینهای خانهی خودمان🌆 را پس بگیریم. حالا چقدر طول میکشید خدا میداند. ۱۳۶۴/۸/۵
🔸دوران #دفاع_مقدس و فرهنگ جهاد و شهادت به روایت رهبر انقلاب
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh