4_5785005233256006271.pdf
11.4M
#فایلpdf
ویژه نامه #اذان_صبح_به_وقت_حلب
💠 زندگی نامه، خاطرات، دستنوشته ها و تصاویر......
⚜جوان مومن انقلابی
⚜شهید دهه ی هفتادی
⚜مجاهد فکری و فرهنگی
#شهید_عباس_دانشگر🌷
#شهید_مدافع_حرم
#خیلی_زیبا_و_تاثیر_گذاره
#خصوصا_برای_جوانان👌👌
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃🌺🍃 🍃هر جا می رفت، می ریختند دورش. یک شب داخل مسجدی بودیم نزدیک حلب، کارمان تمام شده بود.یک دفعه
✍ #خاطره_شهدا🌷
مصطفی صدرزاده روز #تاسوعا شهید شد.
خیلی دمغ و ناراحت بودیم. کمرمان شکسته بود. عصر عاشورا بعد از شکسته شدن #محاصره توانستیم به عقب برگردیم.
با عمار رفتیم مقر، با چند نفر دیگر روضه گرفته و به سر و صورتشان گِل مالیده بودند. با سر و ریش گِل زده آمد پیش ما.
تکتک نیرو های سید ابراهیم را #بوسید. جملهاش به بچه های عرب زبان این بود:《أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ》 به من که رسید، توی گوشم آرام گفت:《غصه نخور! منم چند روز دیگه #مهمان سید ابراهیم هستم.》
📚قسمتی از کتاب #عمار_حلب
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهدای_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠خواب مادر شهید 🌷درد #فراق و دوری احمد برایم رنجآور شده بود😔 و گاهی #سخنان اطرافیان بر دردم میافز
دل من تنگ همین
یک لبخنـــد
و تـــو در
خنده مستانه خود
می گـذری
نوش جانتـــ
امّـا
گاه گاهـی
به دل خسته ما هم
نظـری ...
#بهوقتدلتنگیت😔
#شهید_احمد_مکیان🌷
#طلبه_شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
دل من تنگ همین یک لبخنـــد و تـــو در خنده مستانه خود می گـذری نوش جانتـــ امّـا گاه گاهـی به د
5⃣1⃣1⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
💠خواب شهید صدرزاده را دیده بود
🌸دوره آخری که همراه احمد در منطقه بودم، دیگـر خبری از احمد سابق نبود.
انگار داشت خودش را آماده #پرواز می کرد. کمتر شوخی می کرد، اوقات فراغتش را مشغول قرائت #قرآن بود.اگر کوچک ترین غیبت می شنید، #تذکر می داد یا از مجلس بیرون می رفت.
🌸یک روز وقتی از #خواب بیدار شد، ناراحت بود. آنقدر اصرار کردم تا دلیل ناراحتی اش را گفت #خوابِ سید ابراهیم را دیده بود(شهید مصطفی صدر زاده) بعد از شهادت سیدابرهیم اولین باری بود که خوابش را می دید. می گفت:"سید با #خنده، ولی طوری که بخواد طعنه بزنه بهم گفت: بامعرفتا! به شماها هم میگن #رفیق! چرابه خانواده ام سر نمی زنید؟!"
🌸دوباره چند روز بعد ناراحت و بی قرار بود ولی چیزی نمی گفت.با کلی #اصرار و التماس حرف از زیر زبانش کشیدم.
گفت: "دوباره خواب سید ابراهیم رو دیدم.توی عالم خواب شروع کردم به #گریه کردن که سیدجان پس کِی نوبت من میشه؟ #خسته ام.خودت برام یکاری بکن"
🌸می گفت: سید درجواب #لبخند ملیحی زد و گفت: "غصه نخور. همه رفقایی که #جامانده اند، شهادت روزیشون میشه."
حالا که احمد رفته تنها دلخوشی ام همین جمله سید ابراهیم است.و به امید روزی هستم که خودم را دوباره در جمعشان ببینم.
راوی:دوست و همرزم شهید
#شهید_احمد_مکیان🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔹هر دو #زانوهایش را از دست داده بود وهمیشه درد⚡️ شدیدی داشت. #مینیسک پاهایش حسابی دچار مشکل شده بود
🍃🌸🍃🌺
🔸هـــــر چه گفتیم
🔹جــز #حکایت دوست💞
🔸در همـــه #عمر
🔹از آن پشـــمانیم😔
#شهید_محمدتقی_سالخورده🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍برای #رفیق_آسمانی🕊 🍂 #سه_سال گذشت از اولین روزی که خبر آسمانی شدنت در دنیـ🌎ــا پیچید و هزار هزار
🍃🌸🍃🌸🍃
شهيد دانشگر كمي قبل از شهادت نماز ظهر را در تيررس #دشمن اقامه ميكند؛ مثل ياران حسين(ع) اما باز هم #آرام است و اين موقعيت خطرناك از كيفيت نمازش كم نميكند
كسي نميداند در اين #نماز ميان عباس وخدا چه ميگذرد. او چند ساعت بعد به شهادت ميرسد...
«عباس ساعت سه و نيم بعد از ظهر پنجشنبه 95/3/20 به شهادت رسيد ولي ما در مقر بوديم #نميدانستيم كه عباس شهيد شده يا نه فقط ميدانستيم كه عباس براي جلوگيري از پيشروي دشمن به جلو رفته،
موقع #غروب خورشيد بود كه همه نگران بوديم و ميگفتيم عباس الان مياد، سياهي شب فرارسيد همه بيقرار بوديم.
گاهي از مقر بيرون ميآمديم #چشمانتظار عباس بوديم، از سر شب تا صبح هرصدايي كه ميآمد همه بيرون ميپريديم كه عباس اومد،عباس اومد
صبح فرارسيد، نيروهايي که براي #تفحص جلو رفتند، پيكر مطهرش را به عقب آوردند، ديديم #خون صورت عباس را خضاب كرده و سرخياش سرزمين #حلب را رنگین کرده است»
#شهید_عباس_دانشگر
#کلنا_عباسک_یازینب(س)
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
@shahed_sticker۲۳۰.attheme
221.2K
• #شهید_عباس_دانشگر ۳
• #تم_رفیق_شهید 📲
• #تم
🔻تم_های_جذّاب_ایتا😍👇
ایتایی متفاوت رو تجربه کن👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1214906384Cdb15194a25
Recording۲۰۱۵۰۶۰۴_001_1395-6-27-23-58.amr
369.3K
صوت ضبط شده #شهید_عباس_دانشگر
درجنوب حلب سوریه
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📡 #خانواده_متعالی_در_قرن_21 #خانواده_موفق #قسمت_پنجاه_یکم: عزیزان دل پیامبر... 🔻🔘🔻⚫️🔵🔷🔹 است
❣﷽❣
📡
#خانواده_متعالی_در_قرن_21
#خانواده_موفق
#قسمت_پنجاه_و_دوم: زینب، فرزند این خانواده ی الهی..
🔻🔘🔻🔶🔶🔶🔘
استاد پناهیان:
🔷خدایا ما خونواده خوب و ایده الی نداریم
ولی یه خانواده ی ایده آل تو عالم درست کردی
ما میریم دور این خونه میگردیم...
😭
تا پرتو هاش بما اصابت بکنه ...
حالا یکی از تربیت شدگان این خانه ، زینب هست....
اینقدر این خانم عظمت پیدا کرده .....
👌حسین اگر لنگر عرش خداست در زمین .
اگر سفینه نجاته....
و روز عاشورا خودش سفینه کربلا رو اداره کرد.
👈اما ماه ها سفینه رو بدست زینبش داد...
☑️⚫️
زینبم دیگه بقیه اش دست تو هست هااااا!
بادبانی این کشتی؛
اداره این کشتی
دیگه به عهده ی تو هست..
همه ی شهدا ی کربلا یکروز در رنج و مصیبت بودن
تازه فدای شهدای کربلا با همه ی مقامشون بشم ؛
✨ در روایت داره هیچکدوم زخم شمشیر احساس نکردن...
ولی آی مردم روزهای زیادی زینب زخم داغ حسین رو در قلب خودش احساس کرد...
😭😔😭👆
ائمه ع فرموده ند
شهدای کربلا زخم شمشیر احساس نکردن و به شهادت رسیدند👈 شادمانه...
ولی هیچ امامی نفرموده زینب داغ حسین رو احساس نکرد ...
😭
الا لعنت الله علی القوم الظالمین...
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_6048388381786768332.mp3
5.38M
#فایل_صوتي_امام_زمان ۷۲
🌍زمین در سراشیبی ظهور افتاده...
و ما بسرعت
به لحظه ی باشکوه ظهور، نزدیک میشیم.
✨دیگه زمانی برای یار شدن نمانده...
منـــم هستـــم✋
هیهات... اگر نپذیری اَم👆
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
قسمت های آخر رمان #نیمه_پنهان 👇👇 سپاس بی کران از شما که ما رو همراهی می کنید💐 #شهید_مهدی_زین_الدین
#عاشقانه_شهدا💞
❣ساعت یازده شب بود که اومد خونه
حتی لای موهاش پر از #شن بود!
سفره رو انداختم تا #شام بخوریم گفتم: تا شما شروع کنی من میرم لیلا رو بخوابونم.
❣گفت نه #منتظر می مونم تا بیای با هم شام بخوریم.
وقتی برگشتم دیدم #پوتین به پا #خوابش برده، خواستم پوتین از پاهاش در بیارم که بیدار شد
❣گفت: داری چیکار میکنی؟ میخوای شرمنده م کنی؟
گفتم: نه، آخه #خسته ای!
سر سفره نشست و گفت: نه! #تازه میخوایم شام بخوریم
#شهید_مهدی_زین_الدین
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh