30_HamedZamani_AlamdarKomeil_(rasekhoon.net).mp3
16.6M
🌷بہ بهانہ سالروز شهادت
💐تقدیم بہ خوشنام ترین گمنـام
علمـــــــــدار ڪمیل 🌹.
#شهید_ابراهیم_هادی🕊
🎤حامد زمانے
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#رمان #نخل_سوخته 📚 📑 قسمت 4⃣1⃣ 📚📖حسین و چند نفری که مشخص شده بودن راه افتادن.من و بقیه فرماندهان
#رمان
#نخل_سوخته 📚
📖قسمت 5⃣1⃣
📚📖مأموریت های واحد اطلاعات معمولا در شب انجام می شد و بچه ها درنهایت اختفا به دشمن نزدیک می شدن.اونا شبها به شناسایی می رفتن و روزا کارای خودشون رو انجام می دادن و در جلسات و کلاس هایی که در واحد تشکیل می شد شرکت می کردن.
✅اون روز هرکس مشغول کار خودش بود. حسین هم داخل سنگر بود.نزدیکی های ظهر حدود ساعت دوازده یکمرتبه هوا طوفانی شد.گرد وخاک و غبار تمام منطقه رو پوشانده بود.
🔴چشم چشم رو نمی دید.در همین موقع حسین که متوجه طوفان شد،با عجله از سنگر بیرون اومد وگفت:خیلی هوای خوبی شد باید هرچه زودتر بروم میون عراقی ها.
⁉️-گفتم:جدی میگی می خواهی بروی.گفت:بله. بهترین فرصته.دیدم مثل اینکه جدی جدی می خواد بره اونم روز روشن.جلو رفتم و با التماس گفتم:بابا حسین جون دست بردار.رفتن میون عراقیها اونم روز روشن خیلی خطرناکه.
⁉️-گفت:هوا رو نگاه کن هیچی دیده نمیشه.-گفتم:الان هوا طوفانیه،اما ممکنه چند دقیقه دیگه صاف بشه.-گفت:طوری نیست،مهم اینه که تا اونجا بتونم برم.من هم می روم و زود خودم رو می رسونم.
‼️-گفتم:خب چرا صبر نمی کنی تا شب.-گفت:الان می روم وکار شبم رو انجام می دم.هرچه اصرار کردم فایده نداشت.خودش رو آماده کرد و بسرعت رفت طرف دشمن.
⁉️من همینطور بهت زده نگاش کردم تا رفت و میون گرد وغبار گم شد.دیگه نه حسین رو می دیدم ونه خط عراقیها رو،فقط چند متر جلوترمون مشخص بود.
‼️هنوز مدت زیادی از رفتن حسین نگذشته بود که طوفان کم کم رو به آرامی گذاشت و لحظاتی بعد هوا صاف شد.
🔴من که دلشوره و اضطراب یه لحظه آرومم نذاشته بود،با خوابیدن طوفان نگرانیم صد چندان شد،دوربین رو برداشتم و اومدم لب خط.
✔️به روایت از حمید شفیعی
#عارف_شهیدان🔻
#شهید_محمدحسین_یوسف_الهی🌷
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#رمان
#نخل_سوخته 📚
📖قسمت 6⃣1⃣
📚📖دوربین رو برداشتم و اومدم لب خط. سنگرهای عراقی رو زیر نظر گرفتم،نگهبان هاشون سر پست بودن.اما از حسین خبری نبود،همینطور مضطرب نقاط مختلف رو نگاه می کردم که یکمرتبه اونو دیدم.
🔴داخل کانال دشمن نشسته بود.نمی دونستم چه کار می خواهد بکند.از خط ما تا خط عراقیها سه کیلومتر راه بود.هوا هم روشن و صاف.کوچکترین حرکتی از دید دشمن پنهون نمی موند.
🔴همینطور که داشتم با دوربین نگاه می کردم دیدم یه دفعه حسین از سنگر عراقیها بیرون پرید و به طرف خط خودی شروع به دویدن کرد.نگهبان های عراقی هم که تازه اونو دیده بودن باهرچی دم دستشان بود شروع به تیراندازی کردن.
🔴حسین تنها وسط بیابون می دوید و عراقی ها هم مسیر حرکتش رو بشدت زیر آتش گرفته بودن.مضطرب ونگران این طرف خط نشسته بودیم و جلو رو نگاه می کردیم وهیچ کاری از دستمون بر نمیاد.
🔴گلوله های خمپاره یکی پس از دیگری در اطراف حسین منفجر می شد،اما نکته عجیب برای ما خنده های حسین در اون شرایط بود.
🔴درحالیکه می دوید و از دست عراقیها فرار می کرد یه لحظه خنده اش قطع نمی شد،انگار نه انگار که این همه آتش رو دارن رو سرش می ریزن.من و شهید مظهری صفات نشسته بودیم وگلوله ها رو می شمردیم.فقط حدود هفتاد وپنج تا خمپاره ی شصت اطرافش زدن ولی اون بیخیال میخندید و با سرعت به طرف ما می دوید.
✅کوچکترین خراشی بر نداشت وقتی رسید خیلی خوشحال بود.جلو اومد وباهمون خنده های زیباش گفت:رفتم تمام مواضعشون رو دیدم.میدان مین که اصلا ندارن.
✅کانال جدید کنده ان.تازه دارن سنگراشون رو می زنن.هیچ چیزی روی اونا نکشیدن، خطشون خلوته،کم کم دارن کاراشون رو انجام میدن.حسین این اطلاعات رو تواین فرصت کم بدست آورد.
✅شاید اگه شب می رفت خطرش کمتر بود ولی این اطلاعات کامل رو بدست نمی آورد.وکار ازهمه چیز براش مهمتر بود،وقتی حرفاش تموم شد به طرف سنگرش رفت و به شوخی گفت:اینم از کار شب ما.عوضش بریم امشب یه ساعت راحت بخوابیم.
✔️به روایت از حمید شفیعی
#عارف_شهیدان🔻
#شهید_محمدحسین_یوسف_الهی🌷
#ادامه_دارد...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
www.Qiyam.ir - Seyed Hosein Mousavi.mp3
6.63M
🌷به یاد شهدای کانال کمیل🌷
به یاد فرمانده دل ها ی کانال کمیل
❤️ابراهیم هادی❤️
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
از آشنایی با #تو دانستم
در مسیر دلدادگی♥️
باید #عبد باشی تا امیر شوی
تو دنبال رضایت⇜ او باش
او دنیا و خلقش را #عاشقت میکند
#خالص باش، عزیزت میکند😍
#شهید_ابراهیم_هادی
#سالروز_شهادت🌷
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم❣
نذر کردم تا #بیایی هرچه دارم مال تو
چشم هاے خسته😔 پر انتظارم مال تو
یک دل💗 دیوانه دارم باهزاران آرزو
آرزویم هیچ، قلب بیقرارم مال #تو
#اللهم_عجل_لولیـڪ_الفـرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
در چشم های تو😍
روییده است #آفتاب
با نجوای #صدای_تو حرف می زند
عشـ♥️ـق پیچکی است
که #تو به آن آب داده ای
هر #صبح، از سمت شرق آسمان
جای تو را در دلمـ💖 باز می کند
#شهید_مهدی_نعمایی
#سلام_صبحتون_شهدایی 🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎥فیلم لحظه اصابت گلوله به شهید مدافع حرم، #شهید_مصطفی_صدرزاده و فریادهای " نحن شیعه علی بن ابی طالب
نحوه شهادت
مدافع حرم شهید مصطفی صدر زاده
🔰چون تیر تو سینه اش خورده بود و شُش سوراخ شده بود💔 و با نفس کشیدنش، #خون بالا میاورد....و چند دقیقه بیشتر....😔
🔸درگیری💥 بسیار سخت بود و با توجه به فشار سنگین دشمن، هر لحظه ممکن بود دستور #عقب_نشینی صادر بشه، لذا گمان اینکه نکنه پیکرش🌷 جا بمونه، خیلی اذیتم میکرد.
🔹همه دنبال کار خودشون بودن و چون #فرمانده رو از دست داده بودیم، روحیه ی همه تضعیف شده بود، پیکر مطهرش⚰ رو با زحمت رو دوشم گذاشتم و اصلا حواسم به دور و اطرافم نبود که مدام به سمتمون #تیر اندازی میشه.
🔸حدود 200 متر به سختی و زحمت😓 حرکت کردم و هر چند قدم می ایستادم و نفس تازه میکردم و باهاش #دردو_دل میکردم
🔹چون روی سینه اش فشار بود، از دهانش خون❣ میومد و لباس و صورتم از خون #پاکش رنگین شده بود "اون لباسم رو یادگار دارم"
👈راوی: ابوعلی دوست وهمرزم شهید
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#خاطرات_شهید
🔰هستند کسانی که استعداد دارند اما جرأت #جبهه رفتن ندارند🚷 آن ها بروند دانشگاه #ما_میرویم
🔸با شروع جنگ تحمیلی از همان روزهای اول جنگ لباس رزم برتن کرد وقتی گفت میخواهـد به جبهه برود همه گفتند تو #استعداد زیادی داری حیف است بروی در این بیابانها خرج شوی، #محمدرضا در جوابشان گفته بود:
🔹"کسی که این استعداد را به من داده، خیـلی راحت و در یک چشم برهـم زدن می توانـد آن را از من #بگیرد جوری که دیگر حتی اسم خـودم هم یادم برود💬؛ هستند کسانی که استعداد دارند اما #جرأت جبهه رفتن ندارند، آنها بروند دانشگاه، ما می رویـم جبـ♥️ـهه..."
همیشه می گفت: جنـگ در #رأس همه امور مـا است...
✍پ.ن:
این شهید عزیز پس از چند روز نگهداری در #سردخانه به اهواز منتقل شد تا در بهشت آباد این شهر به خاک سپرده شود، نکته عجیبی که درباره این شهید زبانزد است #لبخند زیبایے😍 است که چند روز پس از #شهادت و به هنگام تدفین بر لبان این عزیز نقش بست.
#شهید_محمدرضا_حقیقی 🌷
شهادت: عملیات والفجر ۸
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
صفحہ ۱۷۹ استاد پرهیزگار .MP3
859.5K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه انفال✨
#قرائت_صفحه_صدوهفتاد_ونه
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_عماد_مغنیه بنیانگذار یگان نظامی حزب الله لبنان بود. وی به #مرد_سایه، در مقاومت شهرت داشت و ب
🌼🍃↻❣↺🍃🌼
#جهادی هست تو این راه
تا خون "عمادی" هست♥️
#عمادی هستـــ تو این رزم
تا وقتی جهادی✊ هست
#شهید_عماد_مغنیه
#سالگرد_شهادت🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
وقتی میخواهند
به استقبال #شهادت بروند
⇜با بهترین سیما😍
⇜با #بهترین لباس
⇜و بهترین #ذِکـر
می روند🕊🌷
#مردان_بی_ادعا
#دفاع_مقدس
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#در_محضر_شهید 9⃣4⃣ اگرما #هواےنفس را کنار نگذاریم کارهایےڪہ انجام میدهیم هیچ #فایدهای نخواهدداشت،
یه خاطره بامزه از شهید #حاج_همت به روایت "حاج احمد متوسلیان":
🌴حاج همت روی دست ما زده بود! من خیال می کردم خودم آدمِ #جسوری هستم! اما حاج همت رویِ دست ما زده بود😅 او یک سری از تصاویر کوچکِ برچسب دار از #حضرت_امام را تویِ جیبش، گذاشته بود
🌴و هر چند لحظه ای یک بار، کاغذ پشت یکی از آنها را جدا می کرد و در حالی که #برچسب را، در کفِ دستش مخفی کرده بود، به طرفِ مأموران پلیسِ سعودی👹 می رفت و با آنها صحبت می کرد و #عکسِ_امام را در روی کلاه کاسکت سفید رنگِ مأموران پلیس سعودی می چسباند😄
🌴پلیس ها هم که از علتِ #خنده شدیدِ مردم بی خبر بودند، دائم به آنها چشم غرّه می رفتند😂 در آن روز حدود ۵۶نفر از مأمورانِ قلدر #سعودی، ندانسته به توفیق تبلیغ تصویرِ حضرت امام♥️مفتخر شدند
#شهید_محمدابراهیم_همت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#کنترل_ذهن_در_مسیر_تقرب 1⃣2⃣ #استاد_پناهیان 🔻 💠اگر انسان به نگاهِ درست عادت کند، کنترل ذهنش را بهد
#کنترل_ذهن_در_مسیر_تقرب2⃣2⃣
#استاد_پناهیان 🔻
💠امامصادق(ع): اگر زیاد به نعمتهایی که خدا به دیگران داده، نگاه کنید، اندوه شما طولانی میشود
💠وقتی به تو خوش گذشته و بهخاطرش خدا را شکر میکنی، این قیمتش بالاتر از صبر در بلاست!
💠علی(ع) میفرماید: متقین در دنیا همانند خوشگذرانها لذت میبرند
💠خدا خوشحال میشود بندهاش از نعمتاش استفاده کند، لذّت ببرد بعد از او تشکر کند
_
🔹 امام باقر(ع) میفرماید: «لَا وَ اللَّهِ مَا أَرَادَ اللَّهُ تَعَالَى مِنَ النَّاسِ إِلَّا خَصْلَتَيْنِ أَنْ يُقِرُّوا لَهُ بِالنِّعَمِ فَيَزِيدَهُمْ وَ بِالذُّنُوبِ فَيَغْفِرَهَا لَهُم»(کافی/2/426) به خدا قسم، خدا از مردم فقط دو چیز میخواهد، یکی اینکه اقرار کنند به نعمت تا خدا نعمتشان را زیاد کند، و دیگر اینکه اقرار کنند به گناه تا خدا آنها را ببخشد. خدا بیشتر از ایندو، انتظاری از بندهاش ندارد! اقرار به نعمت هم خیلی پیچیده نیست و احساس درونی نمیخواهد، همان نگاه و توجه به نعمت کافی است.
🔹در روایات برای اینکه توجهِ انسان به نعمتها، عمیقتر شود، راهکارهایی یاد دادهاند که در واقع، تکنیکهای تقویت توجّه است. امروزه در دنیا اینطور حرفها بسیار خریدار دارد و اینها را به اسم تکنیک معرفی میکنند و مردم هم اجرا میکنند و نتیجه میگیرند؛ چقدر هم بازارش گرم است. یکی از این تکنیکها این است که میفرماید: وقتی انسان یاد نعمتی افتاد سر به سجده بگذار؛ بهخاطر شکرِ خدا. «إِذَا ذَكَرَ أَحَدُكُمْ نِعْمَةَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلْيَضَعْ خَدَّهُ عَلَى التُّرَابِ شُكْراً لِلَّهِ» (کافی/2/98) اینکار در تقویت توجّه، مؤثر است.
🔹اگر میخواهی تمرین کنی که زیاد به یاد نعمتهای خدا بیافتی، باید به یک چیزهایی هم نگاه نکنی(توجه نکنی) امامصادق(ع) میفرماید: «إِيَّاكُمْ أَنْ تَمُدُّوا أَطْرَافَكُمْ إِلَى مَا فِي أَيْدِي أَبْنَاءِ الدُّنْيَا...» (اصولستهعشر /209) بپرهیزید از اینکه زیاد نگاه کنید به چیزهایی که به دیگران دادیم- زیاد نگاه نکردن از مقولۀ کنترل ذهن است- اگر چشمت افتاد، رها کن، کسی که زیاد به نعمتهایی که خدا به دیگران داده نگاه کند، اندوهش طولانی میشود و هیچ وقت ناراحتیاش برطرف نمیشود، نعمتهایی را که خدا به خودش داده، کوچک تلقّی میکند لذا شکرش برای خدا کم خواهد شد. همیشه نگاه کن به کسی که کمتر از توست، اینطوری بهتر میتوانی شاکر نعمتهای خدا باشی و مستحق زیادکردن نعمت میشوی.
🔹در روایت هست: «الْحَالُ الَّتِي تُوجِبُ الشُّكْرَ أَفْضَلُ مِنَ الْحَالِ الَّتِي تُوجِبُ الصَّبْر» (امالی صدوق/ص613) شکر بالاتر از صبر است. یعنی به تو خوش گذشته است و میگویی «خدایا شکر»؛ این قیمتش بالاتر از صبر در بلاست. چون نگاهکردن به موضوع شکر، شیرین است، لذا امکان طولانیشدن دارد یعنی میتوانی نگاهت را بهمدت بیشتری روی آن موضوع نگه داری.
🔹یکی از مقولههای مهم، حسنظنّ به خداست؛ خداوند بر اساس حسنظنّ ما، نعمات و مقدّرات ما را تغییر میدهد. حالا چه کسی میتواند این حسنظن را به خدا پیدا کند؟ کسی که تجربۀ شکر دارد. کسی که همیشه بهخاطر نعمات، تشکّر میکند باورش نمیشود که خدا او را بزند و خدا هم او را نمیزند. خیلیها فکر میکنند رابطه با خدا مثل رابطه با پادشاهان و زورگویان است! درحالیکه رابطه با خدا، مثل رابطه فرزند با مادر است؛ البته خیلی بالاتر از آن!
🔹اگر همیشه به نعمات نگاه کنیم، نعماتمان زیاد میشود و حالمان هم همیشه خوب خواهد بود. ولی آیا میشود آدم در این دنیا همهاش خوش بگذراند بعد هم به بهشت برود؟ بله؛ نکند فکر کردی خدا از ما توقّع دارد حتماً اذیت بشویم و بعد، ما را به بهشت ببرد؟ نه، اینطور نیست! سؤال: پس جهاد فیسبیلالله، عبادات، طاعات، انفاق در راه خدا و این سختیکشیدنها چه میشود؟ اگر این سختیها را با عشق انجام بدهی، سختیاش را حس نمیکنی و فکر نمیکنی که بهزحمت افتادهای.
🔹 اگر یک مهمان بسیار عزیز به خانۀ شما بیاید که دوست داشته باشی خودت را برایش بکُشی، ده برابرِ حالت عادی کار میکنی و خسته هم نمیشوی؛ چون از سرِ عشق و محبت، داری زحمت میکشی. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: متقین در دنیا همانند عیّاشها و خوشگذرانها لذت میبرند (فَحَظُوا مِنَ الدُّنْیَا بِمَا حَظِیَ بِهِ الْمُتْرَفُونَ؛ نهجالبلاغه/27) خدا خوشحال میشود بندهاش از نعمتها استفاده کند و لذّت ببرد و بعد، از او تشکر کند.
#پایان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
استاد جعفری جلسه 7.mp3
4.15M
🔊 #صوت_مهدوی ؛ #پادکست
📝 موضوع: #کدامین_آیه_را_دروغ_می_پندارید؟
📌 قسمت هفتم
👤 استاد دکتر #جعفری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠 من بر نمیگردم 🍂وارد دارخوین شده بودیم. ۳ روز بعد نامهای به امضای حاج احمد به دستم رسید که «در اس
🍃عصبانی گفت: نگه دار ببینم این کیه، پیاده شد و رفت طرف مرد کُرد، هیکلش دو برابر حاجی بود،
🍃بهش گفت: ببینم، تو کی هستی؟ کارت چیه؟ گفت: من کوملهم، چنان سیلی محکمی بهش زد که نقش زمین شد، بعد بالای سرش ایستاد و بلند گفت: ما توی این شهر فقط یک طایفه داریم، اون هم جمهوری اسلامیه، والسلام.
🔰حاج احمد متوسلیان
📚یادگاران، جلد 9
#حاج_احمد_متوسلیان
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 سردار شهید سلیمانی:
🌷عماد مغنیه و سایر شهدا، عاطفی ترین انسان ها بودند، اما کشش و تعلق بالاتری هم در آنها بود که غلبه می کرد بر آن عاطفه...
#شهید_عماد_مغنیه🌷
#سالروز_شهادت
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎧 #کتاب_صوتی ذوالفقار خاطرات #حاج_قاسم_سلیمانی 👌 این مجموعه ساده و کوتاه روایتی ست از مردی که ذوا
✨🌺✨🌺✨🌺
🔹جانباز قطع نخاعی ناصر توبهای در سن ۲۱ سالگی فرماندهی یکی از گردانهای لشکر ۴۱ ثارالله کرمان را بر عهده داشت که در آن زمان حاج قاسم سلیمانی در سمت فرماندهی لشکر خدمت می کرد.
🔸سردار شهید حاج قاسم سلیمانی وقتی نزدیک ایام عید می خواست به کرمان و به دیدار والدین خود برود به همسر این جانباز زنگ می زد و می گفت: "من دو روز به خانه شما می آیم."
🔹لباسی تهیه می کرد و به خانه او می رفت. جانباز را استحمام می داد، تخت او را آماده می کرد و در این دو روز به همسر جانباز می گفت کار آشپزخانه هم به عهده من است؛ دو روز خدمت گذاری این جانباز قطع نخاعی را داشت؛ بعد به سمت خانه خودش میرفت.
تا شهید نباشی، شهید نمیشوی✅
#شهید_قاسم_سلیمانی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh