eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
6.7هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
طرح به مناسبت سالروز تولد شهید محمدحسین غیب پرور🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃در سپیده دمی که نوای دلنشین اذان، بشارت صبحی مستانه را می داد، محمد حسین در گلستانی که پیرو خط حسینی بود شکفته شد. نهالی که سالیانی بعد سروی طناز و سرافراز شد. 🍃نامش را محمد حسين گذاشتند به اين اميد كه بتواند ياور حسين، سرور و سالارشهيدان باشد. و چه نیک که به راستی با افعال حسن انگیزش یاوری برای زمانش شد. 🍃قلب سلیمِ محمد حسین با شنیدن ندای که : "اي شبانيان كه قرن هاست در زنجير ستم شاهان اسيريد به پا خيزيد و طومار حكومت جلادان را به هم بپيچيد "لرزید. لحظه ای درنگ نکرد و آگاهانه علیه طاغوت برخواست و به خیل عظیم انقلابیون قبل از انقلاب پیوست. 🍃قهرمان قصه ی ما هیچ گاه سنگر انقلاب را خالی نگذاشت. و همواره در پاسداری از انقلاب اسلامی کمک میکرد. 🍃پس از چند سال شروع و سالها تلاش و مجاهدت، سر انجام این گل شکفته شده ی انقلابی،در یکی از روزهای دفاع از این آب و خاک، در پاسگاه زید لبیک گویان به دیار محبوب پرواز کرد. 🍃 آری فرجام حسینی زیستن حسینی رفتن است، بوی بهشت را میتوان حتی از پروازشان شنید... ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢ مرداد ۱٣۴۰ 📅تاریخ شهادت : ۱۶ اردیبهشت ۱٣۶٣ 📅تاریخ انتشار : ۲ مرداد ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : پاسگاه زید عراق 🥀مزار شهید : زیارتگاه اسلام آباد سرفاریاب 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_1028638960.mp3
4.68M
🎵 🎶 🔴 📌 قسمت ۵۶ 🎤 استاد 🔸«چه قدر آماده ایم؟»🔸 🌺 👌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
طرح به مناسبت سالروز تولد شهید محمدحسین غیب پرور🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃در سپیده دمی که نوای دلنشین اذان، بشارت صبحی مستانه را می داد، محمد حسین در گلستانی که پیرو خط حسینی بود شکفته شد. نهالی که سالیانی بعد سروی طناز و سرافراز شد. 🍃نامش را محمد حسين گذاشتند به اين اميد كه بتواند ياور حسين، سرور و سالارشهيدان باشد. و چه نیک که به راستی با افعال حسن انگیزش یاوری برای زمانش شد. 🍃قلب سلیمِ محمد حسین با شنیدن ندای که : "اي شبانيان كه قرن هاست در زنجير ستم شاهان اسيريد به پا خيزيد و طومار حكومت جلادان را به هم بپيچيد "لرزید. لحظه ای درنگ نکرد و آگاهانه علیه طاغوت برخواست و به خیل عظیم انقلابیون قبل از انقلاب پیوست. 🍃قهرمان قصه ی ما هیچ گاه سنگر انقلاب را خالی نگذاشت. و همواره در پاسداری از انقلاب اسلامی کمک میکرد. 🍃پس از چند سال شروع و سالها تلاش و مجاهدت، سر انجام این گل شکفته شده ی انقلابی،در یکی از روزهای دفاع از این آب و خاک، در پاسگاه زید لبیک گویان به دیار محبوب پرواز کرد. 🍃 آری فرجام حسینی زیستن حسینی رفتن است، بوی بهشت را میتوان حتی از پروازشان شنید... ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢ مرداد ۱٣۴۰ 📅تاریخ شهادت : ۱۶ اردیبهشت ۱٣۶٣ 📅تاریخ انتشار : ۲ مرداد ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : پاسگاه زید عراق 🥀مزار شهید : زیارتگاه اسلام آباد سرفاریاب 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
همه‌رفتنی‌هستند.....🌱 چه‌خوب‌که‌زیبا‌بروی..‌‌‌‌....💔 🌿 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📊📌 _________________ نام:احمد‌اعطایی تاریخ‌تولد:۱۳۶۴/۶/۷ تاریخ‌شهادت:۱۳۹۴/۸/۲۱ محل‌شهادت«سوریه زندگینامه🌿👇: پاسدار شهید مدافع حرم«احمد اعطایی» متولد ۷ شهریور ۱۳۶۴ و ساکن محله فلاح تهران بود و مهندسی برق می‌خواند. همسرش می‌گوید: "احمدآقا علاوه بر این که پاسدار بود، در مسجد محل فعالیت داشت. کتاب‌های فراوانی مثل کتاب‌های اخلاقی، عرفانی و سبک زندگی، خیلی مطالعه می‌کرد. به قدری به حضرت آقا ارادت داشت و ولایی بود که یک تابلو درست کرده و جلوی ورودی منزل نصب کرده بود که روی آن نوشته شده بود «هر که دارد بر ولایت بدگمان، حق ندارد پا گذارد در این مکان» و می‌گفت: «کسی که آقا را قبول ندارد، مدیون است که نان من را بخورد. آقا یعنی علی و علی یعنی اهل بیت(ع) و همه این‌ها به هم وصل هستند.» خیلی مهمان نواز، با محبت، ساده زیست و به فکر دیگران بود. هنگامی هم که منزل بود، خیلی کمک می‌کرد. چند وقتی بود که برای دل بریدن از ما، تمرین می‌کرد و این کاملا مشخص بود. شب قبل از رفتن، بچه‌ها را خیلی بوسید. حدود یک ساعت، با بچه‌ها و سوار بر موتور در شهر، می‌گشتیم. تمام حرف‌هایی که در وصیت نامه‌اش نوشته را، آن شب به من گفت. شاید فکر می‌کرد که وصیت نامه‌اش به دست ما نرسد. می‌گفت:« به بچه‌ها خیلی محبت کن و خوب تربیت کن، دوست دارم بچه‌هایم طلبه ولایی شوند. بعد از رفتن من هم بی قراری نکنید.»" شهادت🌿👇: او داوطلبانه برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم و مردم مظلوم سوریه، راهی آن دیار می‌شود که در ۲۱ آبان ماه ۹۴ و آخرین روز ماه محرم الحرام، همراه با سه تن دیگر از دوستانش«سید مصطفی موسوی»، «مسعود عسگری» و «محمدرضا دهقان امیری» به شهادت می‌رسد. 🌱 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
ساده و بی آلایش و کم حرف و خندان بود. برق کار ماهر و پر کاری بود. صداش زدم گفتم : آقا بیا ناهار گفت فعلا کار دارم بعدها فهمیدیم است بی سر و صدا کارش را انجام می داد و به اندازه چند نفر کار میکرد بزرگترین خصلتش و بدون هیاهو بود. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💔🕊 ............. -میگن‌چرا‌میخوای‌شهید‌شی؟! +میگم‌دیدید‌وقتی‌یه‌معلم‌رو‌دوست‌داری خودتو‌میکشی‌تو‌کلاسش‌نمره‌²⁰بگیری و‌لبخند‌رضایتش‌دلت‌رو‌آب‌کنه؟! منم‌دلم‌برا‌لبخند‌خدام‌تنگ‌شده(:" میخوام‌شاگرد‌اول‌کلاسش‌شم♥️🌿 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
عشق ذوالفقاری 💚 سعی کنید سکوت شما بیشتر از حرف زدن باشد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ ❤️ وارد اتاق شد  سرشو چرخوند تا دور تا دور اتاقو ببینہ محو تماشاے عکسایے بود کـہ رو دیوار اتاقم بود عکس چند تا از شهدا ک خودم کشیده بودم و ب دیوار زده بودم دستم و گذاشتہ بودم زیر چونم و نگاهش میکردم  عجب آدم عجیبیہ  ایـن کارا ینی چے نگاهش افتاد ب یکے از عکسا چشماشو ریز کرد  بیینہ عکس کیہ رفت نزدیک تر اما بازم متوجہ نشد  سرشو برگردوند طرفم خودمو جم و جور کردم بی هیچ مقدمہ ای گفت :ایـن عکس کیہ چهرش واضح نیست متوجہ نمیشم؟ چقــدر پررو هیچے نشده پسر خالہ شد اومده با من  آشنا بشہ یا با اتاقـم؟! ابروهامو دادم بالاو با یہ لحن کنایہ آمیزے گفتم ببخشید آقاے سجادے مثل اینڪہ کاملا فراموش کردید براے چے اومدیم اتاق بنده خدا خجالت کشید تازه ب خودش اومد و با شرمندگے گفت معذرت میخوام خانم محمدے عکس شهدا منو از خود بیخـود کرد بی ادبے منو ببخشید . با دست ب صندلے اشاره کردم و گفتم خواهش میکنم بفرمایید زیر لب تشکرے کرد و نشست منم  رو صندلے رو بروییش نشستم  سرش و انداخت پاییـن و با تسبیحش بازے میکرد دکمہ هاے پیرهنش و تا آخر بستہ بود عرق کرده بود و رنگ چهرش عوض شده بود احساس کردم داره خفہ میشہ دلم براش سوخت گفتم اون عکس یہ شهید گمنامہ  چون چهره اے ازش نداشتم ب شکل یک مرد جوون ک صورتش مشخص نیست کشیدم سرشو آورد بالا لبخندے زد و گفت حتما عکس همون شهید گمنامیہ ک هر پنج شنبہ میرید سر مزارش؟ با تعجب نگاش کردم بله؟؟؟؟؟ شما از کجا میدونید؟؟؟؟؟ راستش منم هر.... در اتاق بہ صدا در اومد ... مامان بود... اسماء جان؟؟؟ ساعت و نگاه کردم اصلا حواسمون بہ ساعت نبود یڪ ساعت گذشتہ بود بلند شدم و درو اتاق و باز کردم جانم مامان   حالتون خوبہ عزیزم آقاے سجادے خوب هستید چیزے احتیاج ندارید از جاش بلند شد و خجالت زده گفت بلہ بلہ خیلے ممنون دیگہ داشتیم میومدیم بیرون ایـن و گفت و از اتاق رفت بیرون ب مامان یه نگاهے کردم و تو دلم گفتم اخہ الان وقت اومدن بود؟؟؟ چرا اونطورے نگاه میکنے اسماء!؟ هیچے آخہ حرفامون تموم نشده بود نه به ایـن کہ قبول نمیکردے بیان نه به ایـن ک دلت نمیخواد برن اخمے کردم و گفتم واااااا مامان من کے گفتم... صداے یا اللہ مهمونارو شنیدیم رفتیم تا بدرقشون کنیم مادر سجادے صورتمو بوسید و گفت چی شد عروس گلم پسندیدے پسر مارو؟؟ با تعجب نگاهش کردم  نمیدونستم چی باید بگم که مامان به دادم رسید حاج خانم با یہ بار حرف زدن که نمیشہ انشااللہ چند بار همو ببینن حرف بزنـن بعد سجادے سرشو انداختہ بود پاییـن اصـلا انگار آدم دیگہ اے شده بود قــرار شد ک ما بهشون خبر بدیم که دفہ ے بعد کے بیان بعد از رفتنشون نفس راحتے کشیدم و رفتم سمت اتاق که بوے گل یاس و احساس کردم نگاهم افتاد به دستہ گلے که با گل یاس سفید و رز قرمز  تزئین شده بود عجب سلیقہ اے من و باش دستہ گل شب خواستگاریمم ندیده بودم... شب سختے بود انقد خستہ بودم که حتے به اتفاقات پیش اومده فکر نکردم و خوابیدم صب که داشتم میرفتم دانشگاه خدا خدا میکردم امروز کلاسے که با هم داشتیم کنسل بشہ یا اینکہ نیاد نمیتونستم باهاش رودر رو بشم  داشتم وارد دانشگاه میشدم ک یہ نفر صدام کرد سجادے بود بدنم یخ کرد فقط تو خونہ خودمون شیر بودم.... خانم محمدی.......؟ ادامــه.دارد.... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقایع روز غدیر_124581719763325813.mp3
7.35M
⭕️ 🎵بسیار زیبا و شنیدنی 💚 دین بدون ولایتِ امیرالمومنین رو میشه بی خطر کرد!! مثل کبریت خیس شده..! 👌 ♻️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💛 کدامین شب، ⛓️ ستاره ی آمدنت طلوع خواهد کرد؟ میان آسمان تاریک عالم!!؟💔🥀 سلام بر منجی،✋ آخرین امید انتظار... 🧡 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌸🔗 تو نداشتھ‌منـے.. وقتے تونبـٰاشے بھ‌چھ‌ڪـٰارم‌مۍآید این‌همه‌آسمـٰان...🌤✨ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 برای اطعام عید غدیر برنامه‌ریزی کردید؟ ❤️ نذری عید غدیر نذری محبته...اثرش از ۱۰۰تا سخنرانی بیشتره! روپاس نداشتن که به پاشد 🍃🌷🍃🌷 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌱 برای اطعام عید غدیر برنامه‌ریزی کردید؟ ❤️ نذری عید غدیر نذری محبته...اثرش از ۱۰۰تا سخنرانی بیشتره
🔰امام صادق علیه السلام: ⇜غذا دادن به یک مومن در روز ثواب اطعام یک میلیون پیامبر و صدیق و یک میلیون را دارد. (بحارالانوار، ج ۶ ص۳۰۳) 💢باعرض سلام وادب خدمت خیرین محترم🖐🖐 ♦️به مناسبت فرارسیدن ایام عید سعید ؛ درنظر داریم درظهرروز عیدغدیر(پنجشنبه۷مرداد)👏 باشکوهی رابرگزارکرده ودرپایان با🍗 ازشرکت کنندگان پذیرایی کنیم. 👈لذا در صورت تمایل به مشارکت در این سنت حسنه لطفا وجه هدیه خود را به شماره کارت 💳 6037701156779453 بانک کشاورزی بنام علیرضادهقان دهنوی واریز نمایید✅ 📅زمان برگزاری مجلس: پنجشنبه(۷مرداد)ساعت۱۳:۳۰ 🚪مکان برگزاری مجلس: ؛حجاب۲۱- بیت (علامت پرچم) باحضورخواهران وبرادران 🚩هیئت محبان جوادالائمه (علیه السلام) 🍃🌷🍃🌷 @ShahidNazarzadeh
4_5969763387616267667.mp3
3.11M
🎵 🎶 🔴 📌 قسمت ۵۷ 🎤 حجت‌الاسلام استاد 🔸«یارگیری»🔸 🌺 👌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
طرح به مناسبت سالروز تولد شهید علی عباس حسین پور🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃به نام همنشینان وادی حق. به نام تو، که خروش به دریای شهادتت کشانید♥️ 🍃قلم این‌بار هم آغازگر روایت و معشوق شده. سر در جوهر خون فرو می‌برد و بر بال ، جاودانه هایت را می‌سراید، می‌سراید و رج به رج شگفتی میهمان بی‌تابی چشمانم می‌شود. به راستی تو که هستی؟ 🍃کلمات جاری می‌شوند بر صفحه قلبم؛ گام برمی‌دارند و آوازه کوچه پس کوچه های خیالم می‌شوند. کلماتی که از آن تواند و گویای سرشت و سرگذشت تو چه بگویم؟ تحیّر آمیخته ذهنم شده و وصف تورا دشوار می‌سازد. 🍃قلم از روزهایی می‌سراید که تکبیر می‌گفتی و پا در رکاب ، دلیرانه در راه عزت میهنت می‌تاختی. از لحظه های پرتلاطمی که عمل به تکلیف، زمزمه ذهنت شده بود و آخر، راهی جبهه هایت کرد. از ترم های بی‌قراریت در مسیردانشگاه . 🍃می‌نویسم از هر قَدَمت، که با یقینی روشن عجین شده بود. از خونی که بخشیدی و یقینی که به یادگار گذاشتی برایمان؛ تا بار دیگر عَلَم به‌دست گیریم و پا در امتداد مسیرت بگذاریم. 🍃می‌نویسم از عاشقانه ای که بر چهره دل ترسیم کردی و دلی که، خریدارش شد. می‌نویسم و این‌بار دلم، در دستی‌ست که از آسمان به یاری ام دراز کنی. ✨جلوه ایثار انقلاب، 🌺 ✍نویسنده : 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۳ مرداد ۱۳۴۵ 📅تاریخ شهادت : ۲۳ بهمن ۱۳۶۴ 📅تاریخ انتشار : ۲ مرداد ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : گلزار شهدای خرم آباد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh