eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش جلال هست🥰✋ *شهیدے ڪه بین اذان گفتنش پَر ڪشید*🕊️ *سردار شهید جلال افشار*🌹 تاریخ تولد: ۷ / ۶ / ۱۳۳۵ تاریخ شهادت: ۲۴ / ۴ / ۱۳۶۱ محل تولد: اصفهان محل شهادت: شلمچه *🌹راوی← دست و بالش تنگ بود🥀داریی‌اش از مال دنیا فقط یک موتور خراب بود🏍️ همیشه دست هایش روغنی بود سوار موتور میشد و میرفت قبض های حقوق یتیمان را توزیع میکرد🌷 آیت‌الله بهاءالدینی (ره)، استاد این شهید بزرگوار که خود تندیس عرفان و آیینه بصیرت و ‌سالک واصل است، او را «ذاکر قریب البکاء» نامید💫 بعد از این که جلال شهید شد عکسش را محضر آیت‌الله بهاءالدینی عرضه کردند🌷 بی‌اختیار اشک از چشمانشان جاری شد🥀قطرات اشک روی عکس جلال افتاد، در این حین گفتند: «امام زمان (عج) از من یک سرباز خواست💚 من هم صاحب این عکس جلال را معرفی کردم. اشک من، اشک شوق است.»🌷 همرزم← بعد از آن که راهی جبهه جنوب شده بود او هنگام ظهر برای اذان به بالای تپه ای برای گفتن اذان رفت🌙 که ناگهان صدای گلوله توپ آمد💥 و لحظه ای بعد جلال در حالی که ترکش پهلوی او را شکافته بود🥀با زبان روزه زمانی که به ذکر «اَشهد اَن محمد رسول الله» رسید شهید شد🕊️ چه سعادتی بالاتر از اینکه سرداری در میدان جنگ💥 در هنگام گفتن اذان و زمانی که به ذکر «محمد رسول‌الله» برسد🌙شربت شهادت را بنوشد*🕊️🕋 *روحانی* *سردار شهید جلال افشار* *شادی روحش صلوات* 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ 🌴🌹🌴🌻🌴🌹🌴 🌻🌴🌹🌴 🌹🌴🌻 🌴 🌻 💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 راوے: همسر شهید قسمت :3⃣ گمنام گمنام🕊 🍃هفده ساله بودم . دوران تغييرات بزرگ ، اين تغيير برای من حزب جمهوری به وجود آمد . دبير زيستمان در حزب كار ميكرد . به تشويق او پای من هم به آن جا باز شد . جذب فعاليتهاو كلاس های آن جا شدم . كلاس های احكام ، معارف ، اقتصاد اسلامی ، قبل از انقلاب تنها چيزی كه در مدرسه ها از اسلام ياد بچه ها ميدادند مسئله ی ارث بودو اين چيزها ، برای اين كه اسلام را دين كهنه ای نشان دهند . 🍃شروع انقلابی شدن من از آن وقت بود . يعنی سعی ميكرديم چيزهايی را كه سر كلاس های آن جا به مان ميگفتند در عمل پياده كنيم . سعی ميكرديم در كارهايمان ، همين كارهای روزمره ، بيش تر توجه كنيم ، پيش تر دقت كنيم . در غذا خوردن ، راه رفتن ، برخورد با خانواده و دوستان . حتی مسواك زدن برايمان كاری شده بود . 🍃نوارهای شهيد مطهری را آن جا شنيده بودم . يادم هست ميگفت " آدم كسی را كه دوست دارد همه چيزش شبيه او ميشود." ما هم همين را می خواستيم ؟ كه شبيه آدمهای بزرگ دينمان بشويم كه ساده گی و ساده زيستن را به ما ياد می دادند. 🌴🌹🌴🌻🌴🌹🌴🌻🌴🌹🌴🌻🌴🌹🌴 ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ 🌴🌹🌴🌻🌴🌹🌴 🌻🌴🌹🌴 🌹🌴🌻 🌴 🌻 💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 راوے: همسر شهید قسمت :4⃣ گمنام گمنام🕊 🍃آدم به طور طبيعيی در سن جوانی دنبال تنوع است ، ولی ما می خواستيم با فدا كردن اين چيزها به چيزهای بهتر و متعالی تری برسيم . 🍃 نه من ، اكثر جوان ها داشتند اين طوری می شدند . يك روز كه كلاسمان تمام شد گفتند " زود خودتان را برسانيد خانه . امشب خاموشی است . " 🍃جنگ شروع شده بود . عراق آمده بود و خرمشهر را گرفته بود . جنگ كه شروع شد نوع فعاليتهای حزب هم عوض شد . كلاس های آموزش اسلحه و امداد گيری گذاشتند . اسلحه می آوردند و باز و بسته كردنش را نشانمان میدادند . فكر ميكرديم اگر جنگ بخواهد به شهرهای ديگر هم بكشد بايد بلد باشيم تير اندازی كنيم . 🍃بعد از مدتی هم ، ساختمان حزب شد تداركات پشت جهبه . آن كلاس های سابق كم رنگ تر شدند و جايش را خياطی و بافتنی برای رزمندگان گرفت و حزب برای من تمام شد . آن روزها به خوابم هم نمی آمد كه اين حزب رفتن ها آخرش به ازدواج و آشنايی با او بكشد . 🌴🌹🌴🌻🌴🌹🌴🌻🌴🌹🌴🌻🌴🌹🌴 ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مۍنـــویــسم زتـوڪہ دار و نـدارم شـده اۍ بـیقرارتـــ شدم و صبـرو قــرارم شده اۍ مـن ڪہ بیتاب توأم اۍ همہ تاب وتبم تو همہ دلخوشۍ لیل ونهارم شده اۍ السلام علیک یا ابا صالح المهدی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
تو بگو چشم هایت تشنه کدامین نسیم آشناییست که هر روز صبــح تا نامی از عشق می برم خورشید را در آغوش میکشی... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔰| 🔻چشمانی داشت از جنس الماس وقتی بهش نگاه می‌کردی؛ می درخشید! هرکس به این چشمان نگاه می‌کرد شیفته اش می‌شد. ولی او چشمانش را خرج کسی کرد که همین چشمان را به او داده بود! 🌟بااین چشمان هیچ وقت گناه نکرده بود. بااین چشمان در نماز شب خود، اشک هایی می‌ریخت از جنس جنون! اخر خدا خون بهای چشمانش را باشهادت خرید... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | 🌟همه اهل بیت عزیز دلن اما با امام حسن یه جور دیگه رفیقم... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید محسن اسحاقی 🥀 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh