🌷شهید نظرزاده 🌷
2⃣0⃣2⃣ #خاطرات_شهدا🌷 🔹نزدیک "عملیات خیبر" بود. #زمستان بود و ما در اسلام آباد غرب بودیم. از تهران آ
3⃣0⃣2⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠 شهیدی که قبل از شهادت در قبرش خوابید.
🔸جعفر خیلی امام زمانی بود ✨و چهارشنبهها #جمکران رفتنش ترک نمیشد... 😊
🔹یه شب با همدیگه رفتیم #گلزار شهدای قم. جعفر تویِ یه #قبر خوابید و بهم گفت: سنگ لَحَد رو بذار....😳
🔸یک ماه و نیم از این قضیهگذشت. ظهرِ #نیمۀ_شعبان تویِطلائیه خمپاره خورد به سنگر و جعفر شهید شد😭
🔹 قبرهایِ زیادی تویِگلزار شهدایِ قم حفر شده بود، اما پیکرِ جعفر رو دقیقاً توی همون #قبریگذاشتند که اون شب توش خوابیده بود. تازه #حکمت کارِ جعفر در اون شب رو فهمیدم...😔💚
#شهید_جعفر_احمدی_میانجی🌷
شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
1_16673486.mp3
2.18M
🎧🎧
#حتما_بشنوید
👈تو برگرد قول میدم #جمعه بعد
واسه اومدنت #آماده باشم
🎤🎤 #علی_ارشدی
#خیلی_زیبا👌👌
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#زینب خانم☺️ دختــر #شهیـد_محـمدتقـی_سـالخــورده 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#دلنوشته_شهیـد_محمدتقی_سالخورده
ان شاءالله که خداوند مرگم را #شهادت 🕊در راه خودش قرار بدهد.
سالهاست که تنها #آرزویم شهادت در راه خداست😌.
و سالهاست که در هر نمازی که میخوانم اجابت این آرزو را از خدا میخواهم..
سعی کردم #تمام_کارهایم را با محوریت این آرزو انجام بدهم. در کارهایم سعی میکنم این آرزو را در ذهن خودم😇 #فراموش_نکنم تا ان شاءالله به لطف خدا روزی من شهادت🌷 در #راه_خدا شود.
از #خدا عاجزانه درخواست شهادت 🕊خودم و دوستانم را دارم🌸🍃
و ان شاءالله که به یاری خودش و تلاش خودمان💪 شهید بشویم.
#ان_شاءالله
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم7⃣6⃣ ☘🌹استاد پناهیان: میفرماید : یک ذره از محبت خدا در دلی نمینشی
❣﷽❣
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 68
☘🌹استاد پناهیان؛
ما بزرگترین استاد اخلاق و بزرگترین مربی معنوی رو همیشه همراه خودمون داریم ،
اما قدر نمیدونیم .
با همین مقدمه اجازه بدین اشاره ای به مطالب شب قبل بکنم،
یقینا به هر کدوم از ما بگن شما نیاز دارید یک استاد و مربی اخلاق داشته باشید ؟
✅خواهیم گفت بله، نیاز داریم ،
چقدر خوبه
اجازه بدین یکی دو تا مثال بزنیم.
یه آقای بازاری خدمت یکی از خوبان رسیدند،
اقای رجبعلی خیاط، بعضی علما خاطرات ایشون رو نوشتند.
بنده منزل ایشون رو در چهار راه مولوی تهران دیدم و چرخ خیاطی ایشون هنوز کنار اتاق بود.
چرخی که از فرزندان ایشون میگفتند
که پای این چرخ ایشون بارها به خدمت حضرت مولا ولی عصر (عج) رسیدند.
پیش ایشون میان میگن گره افتاده به کارم چه کنم ؟
اوضاعم به هم ریخته ایشون نگاه ،میکنند ،
خب اولیای خدا وقتی پرده جلوی چشماشون نباشه
✅طبیعتا میتونن هر چیزی رو اراده کنند ببینند.
به این آقای بازاری تاجر میگن که شما چند سال قبل ارثیه باباتون و که تقسیم میکردین ،
حق خواهرتون و کامل ندادین به این دلیل گره افتاده به کارتون
بریدخواهرتون و راضی کنید
میان پیش خواهر میگن خواهر
تو چرا چیزی به ما نگفتی وقتی ازما راضی نیستی؟
موقع تقسیم ارث میگفتی ،
خواهر هم محبت به برادر داره با اینکه ته دلش راضی نیست اعلام میکنه نه عزیزم شما بالاخره برادر ماهستی ،
پول پیش شما باشه انگار پیش ماست
گفتن نه خواهرمن ، شما باید راضی بشی حق شما در اموال ماست
والا من گرفتاری سنگین پیدا میکنم ،
به پول امروزمان صد هزار تومان به خواهر میدن ،
خواهر خوشحال میشه و تشکر میکنه ،
میان پیش آقای رجبعلی خیاط
ایشون عرضه میدارند نخیر ته دل خواهرتوهنوز راضی نیست وخواهر تو هنوز احساس حق میکنه در اموال تو. باید بری راضیش کنی ،
دومرتبه مجبور میشه بیاد پیش خواهر سیصد هزار تومان پول اون زمان میده ،
✅خواهر راضی که میشه آقای رجبعلی خیاط نگاه میکنه با چشم بصیرتی که داره
به آقای بازاری تاجر میفرماید که خب مشکلت حل شد از فردا گره هات باز میشه ،
یکی از عواملی که رجبعلی خیاط رو به این درجه رسوند ، نماز مودبانه ی بدون تکبر اون بود
ادامه داره ...
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #یاد_یاران 2⃣3⃣ 💠نماز اول وقت در حال صخره نوردی 📌خاطره ای از #شهید_حسن_تهرانی_مقدم🌷 👆عکس باز شو
🌷 #یاد_یاران 3⃣3⃣
💠انتخاب تازه داماد
📌خاطره ای از
#شهید_علی_اکبر_حاجی_پور🌷
👆عکس باز شود
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1_17066951.mp3
5.88M
🎤 #سید_رضا_نریمانی
💞 پای #حرفم میمونم
هر چی تو بگی خانومـم
💞 تو هم یه #مدافعـی
#چادر سرت ڪن
💞 از طعنه ڪلافه ای
#چـادر ســرت ڪـن
👈هفته عفاف و حجاب گرامی باد.
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
ای شهید ... باید خودت تمام دلم را عوض کنی😭 با این دلم به درد شهادت نمیخورم...😔 #شهید_محمدرضا_دهقا
4⃣0⃣2⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
✍خواهر شهید محمدرضا دهقان❤️🕊
🔹با هم رفته بودیم #کربلا، 🕌یک بار دیدم توی رواق روبروی ضریح خوابش برده😴 و من هم برای بقیه جریان خوابیدنش را تعریف کردم.
🔸تا اینکه یک روز که مشغول دعا خواندن بودم،
آمد کنارم و گفت چقدر #دعا می خوانی⁉️ برو بنشین با آقا حال کن ،با آقا حرف بزن.
میگفت:
"خیلی خیلی لذت بخش است که خوابت ببرد ، چشم باز کنی و ببینی شش گوشه ارباب جلوی چشمانت است."😍
🔹بعد از اینکه خبر #شهادتش 🕊آمد و رفتیم معراج شهدا به او گفتم به خدا اگر می دانستم خوابت در حرم می خواهد این طور بشود و تو را به اینجاها ببرد من هم می آمدم کنارت می خوابیدم .😭💚
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری🌸
#شهید_مدافع_حرم_دهه_هفتادی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#شـهید شدن
دلـ❤️ــ مےخواهد!
دلی ڪہ آنقدر قوے باشد؛👊
و بتواند بریده شود🔪 از #تعلقـــــات،
دلی ڪہ آرام، #له شود زیر پایـــــت👞
به وقـت بریـدن و رفـتــن ...✔️
و شـهدا🌷 "دلدارِ بـی دل" بودند
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#علی بعضی وقت ها بی دلیل زمین میخورد و ما #نگران شدیم و با خانواده تصمیم گرفتیم علی رو ببریم دکتر
تا اینکه یک شب #محسن بخواب یکی از آشنایان می آید و میگوید
علی سالم است و هنگام بازی چون میخواهد بیاید #بغل من،
ولی نمیشه
زمین میخورد...
علی یک دانه
#شهید_محسن_حججی🌷
✍ راوی: همسر شهید
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
دستها وقتے
به آسمان مے رسند
ڪه #دلت طعم
خاڪے شدن را چشیده باشد ...✨
سلام خدا بر
دستهایے ڪه
خاڪ #جبهہ_ها را خانۀ خدا ڪردند.
📎سلام،صبحتون_شهدایی🌺
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷#طنز_جبهه 5⃣4⃣ 💎 اردوگاه پر شده بود از خبرنگاران خارجی. بچهها مجبور بودند در حضور افسران عراقی مص
🌷 #طنز_جبهه6⃣4⃣
💠 اقرأ
🔹یه بچه #بسیجی بود خیلی اهل معنویت و دعا بود. برای خودش یه #قبری کنده بود. شب ها می رفت تا صبح با خدا راز و نیاز می کرد. ما هم اهل #شوخی بودیم.
🔸یه #شب مهتابی سه، چهار نفر شدیم توی عقبه. گفتیم بریم یه کمی باهاش شوخی کنیم.😀 خلاصه #قابلمه ی گردان را برداشتیم با بچه ها رفتیم سراغش. پشت خاکریز قبرش نشستیم. اون بنده ی خدا هم داشت با یه شور و حال خاصی #نافله ی شب می خوند دیگه عجیب رفته بود تو حال!😉
🔹ما به یکی از دوستامون که تن صدای بالایی داشت، گفتیم داخل قابلمه برای این که #صدا توش بپیچه و به اصطلاح #اکو بشه، بگو: #اقراء.😃
🔸یهو دیدم بنده ی خدا تنش شروع کرد به #لرزیدن و شور و حالش بیشتر شد، یعنی به شدت متحول شده بود و فکر می کرد برایش آیه نازل شده!😁 دوست ما برای بار دوم و سوم هم گفت: #اقراء
🔹بنده ی خدا با شور و حال و #گریه گفت: چی بخونم. رفیق ما هم با همون صدای بلند و گیرا گفت: #بابا_کرم بخون😂😂
#لبخند_بزن_بسیجی 😁
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂
آخرِ میوهفروشهای 🍒بازار یه
پیرمردِ نحیف 😞میوه میفروخت بساطِ کوچک و میوههای لکدارش معلوم بود که خریداری نداره. 😔اما پیرمرد یه مشتری ثابت داشت بنامِ شهید رجایی...👌
آقای رجایی می گفت: میوه هاش برکت خدا هستن ✨ خوردنش لطفی داره که نگو و نپرس.😊 به دوستاش هم میگفت: این پیرمرد چند سر عائله داره ، از او خرید کنین...😇💚
#شهید_محمدعلی_رجایی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh