eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
ای شهید ... باید خودت تمام دلم را عوض کنی😭 با این دلم به درد شهادت نمیخورم...😔 #شهید_محمدرضا_دهقا
4⃣0⃣2⃣ 🌷 ‍ ✍خواهر شهید محمدرضا دهقان❤️🕊 🔹با هم رفته بودیم ، 🕌یک بار دیدم توی رواق روبروی ضریح خوابش برده😴 و من هم برای بقیه جریان خوابیدنش را تعریف کردم. 🔸تا اینکه یک روز که مشغول دعا خواندن بودم، آمد کنارم و گفت چقدر می خوانی⁉️ برو بنشین با آقا حال کن ،با آقا حرف بزن. میگفت: "خیلی خیلی لذت بخش است که خوابت ببرد ، چشم باز کنی و ببینی شش گوشه ارباب جلوی چشمانت است."😍 🔹بعد از اینکه خبر 🕊آمد و رفتیم معراج شهدا به او گفتم به خدا اگر می دانستم خوابت در حرم می خواهد این طور بشود و تو را به اینجاها ببرد من هم می آمدم کنارت می خوابیدم .😭💚 🌸 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
6⃣8⃣ به یاد #شهید_سعید_بیاضی_زاده🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
8⃣9⃣2⃣ ‍ 🌷 🌷 بار اولی که میخواست برود قرآن براش گرفتم. را بوسید و باز کرد. ترجمه آیه را برایم خواند 🌷 ولی بار آخری که می خواست برود وقتی قرآن را باز کرد آیه را ترجمه نکرد. گفتم:سعید چرا نمیکنی؟ 🌷گفت: اگر ترجمه آیه رو بهتون بگم نمیشین؟ گفتم:نه گفت: اومده و من به میرسم. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
شهيد بہ #قلبت نگاه ميڪند اگر جايے برايش گذاشتہ باشے مےآيد مےماند لانہ ميڪند تا #شهيدت ڪند ... #سلف
9⃣9⃣2⃣ 🌷 🔹 زاده در سال ۱۳۷۳ متولد شد. ۲۲ساله بود ودرحالیکه دروس را درشهر مقدس قم به خوبے خوانده بود،عزم دیار عاشقانـــ❤️ کرد واصرار بر اعزام به . 🔸تادرماه مهمانی خدا توفیق پیدا کرد😍 برای اولین بار به (س) مشرف شود.اینبار که ازسوریه برگشت داغدار فراق رفیق 🕊 (طلبه شهید جاویدالاثر امین کریمیان) بود. 🔹او در عمر طلبگے خود خصوصیات و ویژگےهایی داشت که 📛بدون اغراق ومبالغه آنهارا بیان میکنم به نحوےکه برخے ازاین ویژگےها ازشہادتش در مدت کوتاه رفاقتمان ذهنم را مشغول کرده بود ومورد اذعـان واعتراف همه دوستان وآشنایان اوست👌. 🔸به معناے حقیقے کلمه به دنیا بود وهیچگونه تعلق دنیوے نداشت نه به مال ونه به عناوین فریبنده دنیا وحتے به درس📖 . 🔹براے درس میخواند. این بے تعلقی به شدت او را بے تکلف ساخته بود وبسیار ساده و باصفا بود✨ که هیچ یک از دوستانش از بااو بودن معذب نبوده بلکه از همنشینے با اولذت میبردند☺️. 🔸جهادے وتلاشـگر بود وازهیچ خدمتے دریغ نمیکرد♨️؛از اردوهاے بی شمار اوگرفته تا تدارک جلسات ،روایتگرے و شجاعت هاے او در جبهه عراق وسوریه.👊 🔹متواضع بود ودرگیر عناوین نبود. بااینکه واستعدادهاے برتر حــــــوزه بود واساتید به استعداد والاے ایشان اذعان داشتند اما به قول طلبه ها وجهه علمی برای خود نتراشیده بود. 🔸اهل اطمینان بود تردیدنداشت📛 ودر تصمیماٺ مهمّش مصر و بود.پاک و باتقوا بود ،بے صدا و آرام اشک میریخت😭 و قلــ💔ــب سوخته مسیر بود. 🔹سرانجام در ماه ودر شب جمعه به آرزویش " 🌷" رسید. ؛گاهی این حرفها را هم دارد باید آنقدر پای اش بایستی تا بیاید✊... 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
داشتم #قرآن تلاوت می‌کردم کنار من یک خانم محجبه نشسته بود وقتی به آیات #فضیلت_شهدا رسیدم خواستم معني
4⃣6⃣4⃣ 🌷 💠خندید و رفت 🌹🍃سر یک سه راهی راه ما از هم جدا می شد. ما می خواستیم بریم به راست و سمت بهداری ولی عباس و بقیه به سمت چپ. نگاهای آخر ما بود، روی لبش بود و داشت به من نگاه می کرد که از هم جدا شدیم. دو ساعت بعد خبر دادن عباس شده عباس با یک به شهادت رسید. دو موشک هدایت شونده تاو برای این جوان شلیک کردند. (قیمت این دو موشک 240 میلیون تومان و هدیه آمریکا با پول وهابیت عربستان منحوس به تروریستهای تکفیری است). 🌷 بین در و دیوار سوخت 🌹🍃نمیشد جنازه عباس رو برگردوند عقب. اون منطقه خیلی بود و اصلا امکانش نبود که بشه پیکر عباس رو عقب آورد.عباس پیکرش تنها افتاده بود.  🌹🍃ما صبر کردیم و تقریبا ساعت 11 یا 12 جمعه بود که رفتیم به شهادت عباس. به ما گفته بودند که اونجا به دوتا ماشین اصابت کرده و شما باید احتمالا پیکر عباس رو کنار ماشین جلویی پیدا کنید.  🌹🍃ما تا نزدیکی های رفتیم ولی ماشینی پیدا نکردیم. بعد خبر دار شدیم که اون ماشینی که ازش گذشتیم همون ماشینی بوده که عباس کنارش قرار داشته.  🌹🍃وقتی دوباره رسیدیم به ماشین‌ها، من بین ماشین سوخته و دیوار، یک جسد دیدم که هرچه نزدیک تر می شدیم بیشتر عباس در آن دیده می‌شد. چون عباس قد بلند و هیکل رشیدی داشت و وقتی رسیدیم بدون دیدن چهره اش و بدون هیچ تردید تشخیص دادم که این عباس است، چون دوتا عباس را در دستش دیدم. فهمیدم که خود عباس است. 🌹🍃یکی از این انگشترها رو یکی از بچه های سوریه بهش یادگاری داده بود و به عباس گفته بود که من میشم و وقتی که این انگشتر رو دیدی یاد من کن، ولی عباس از همه جلو زد. ولی کجا بودی ببینی که الآن عباس خودش شهید شده و تو باید یادش کنی ✍راوی: سردار اباذری 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh