السلام علی آل یاسین💚🌴🥀
سلام آقا جاااااااانم ☺️✋🌴🥀
سالی گذشت اما تو را پیدا نکردم
فکری به حال این دل رسوا نکردم
شرمنده ام آقا، برای دیدن تو
این چشم های خشک را دریا نکردم
پر دارم اما پر نمی گیرم به سویت
بند گناهم را ز پایم وا نکردم
همت برای ترک معصیّت ندارم
گفتم که توبه می کنم اما نکردم
پیش همه نام تو را بردم همیشه
اما خودم را در دل تو جا نکردم
گفتی بیا، من روی گرداندم ز رویت
من با دل تو خوب، اصلا تا نکردم
جز روضه ها ما را پناهی نیست فردا
کاری برای محشر کبری نکردم
چون خواهری که بین مقتل داشت می گشت
گشتم ولی آقا تو را پیدا نکردم
تعجیل در فرج وسلامتی و آرامش
قلب نازنین مولایمان امام زمان عليهالسلام
اللهم صل علی محمد وآل محمد
وعجل فرجهم 🌴🥀🥀🌴🥀
اللهم عجل الویک الفرج
🌴🥀🌴🥀🌴🥀
✨بسمہ رب المهدی(عجل الله....)✨
🍃جمعه هارا به انتظار میشناسند، گویا از همان اول هفته چشم هایمان میخِ غروب جمعه شده است. شاید هم همین است درد هزاران ساله ی تو! که فقط جمعه ها را وقف تو میکنیم، تنها غروب اخرین روز هفته است که دلمان تنگ میشود برای نداشته های دنیوی و این اواخرش آن را به نبود تو گره میزنیم...
🍃همین بهانه هاست که از ما مردمانی کوفی ساخته است اما یا صاحب الزمان!
باور کن! شمیمِ عشقِ فرزندان زهراست که مارا تا به حال این چنین سرپا نگه داشته است... باور کن انقدر ها هم معرفتمان کم نشده، فقط کمی غافل شده ایم! کمی دل هایمان را به دنیا گیر داده و زمین گیرِ قفس نفس، پر پر میزنیم در هوای نبود تو...
🍃مولای ما!
اخرین منجیِ مردم غرق در غفلت اخرالزمان! ببخش بر ما کوتاهی هایمان را و مُهر سربازی را بر کارنامه این فرزندان ناخلفت بزن. چشم هایمان را بر دنیا ببند و گوش هایمان را از نوای خویش پر کن. مانند همان زمانی که کنار کعبه المقدس ندا میدهی:« الا یا اَهلَ العالَم ٱنَا المَهدی»
✨من به فدای صدای دل انگیزت یا غریبِ زمان
♡جمعه_های_انتظار ♡
سلامتی وتعجیل درامر ظهور مولامون
✳️صلوات✳️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
♦️بسمہ رب الزهراسلام علیها ♦️
🔸به مناسبت سالروز تولد
🔸شهیده_راضیه_کشاورز
🔸تاریخ تولد : ۱۱ /۶/ ۱٣٧۱
🔸تاریخ شهادت : ۱۰ /۲/ ۱٣٨٧
🔸محل شهادت : شیراز
🔸مزار شهید : بهشت زهرا
🥀خوب درس خوند و معنای عشق واقعی را خیلی زود پیدا کرد که در ۱۳ سالگی برای امام_زمان نوشت "نشانی گیرنده : نمی دانم کجایی یا مهدی؟! شاید در دلم باشی، یا شاید من از تو دورم. کوچه انتظار، پلاک یا مهدی. سلام من به یوسف گمگشته ی دل زهرا و گل خوشبوی گلستان انتظار ای دریای بیکران، آفتاب روشنی بخش زندگی من که از تلالو چشمانت که همانند خورشید صبح دم از درون پنجره های دلم عبور می کند و دل تاریک و سیاه مرا نورانی می کند. تو کلید درِ تنهایی من! من تورا محتاجم. بیا ای انتظار شبهای بی پایان و..."
🥀با تلاوت_قرآن سیمش وصل شده بود به خود خدا! که عهد نامه می نوشت، " بیحساب پیش، انشاالله چهل روز تمام کارمو خالصانه انجام بدم تا خدای مهربون از سر تقصیرات ما بگذرد و گناهامو ببخشه. توی این چهل روز ان شاالله توفیق پیدا کنم مادام العمر دعای_عهد و زیارت امین الله را بخوانم و..."
🥀 در ورزش کاراته پیشرفت های چشمگیری داشت و تونست در مبارزه با شیطان مدال شهادت را از آن خود کند. صحبت از غنچه نوشکفته ای است، راضیه نام که در ۱۱ شهریور ۱۳۷۱ همراه با صدای ملکوتی اذان در مرودشت شیراز پا به زمین گذاشت ودرشامگاه بیست و چهارم فروردین ۱۳۸۷ در «حسینیه سیدالشهدا» شیراز زمانی که نغمه «بی تو ای صاحب زمان» مداح فضای #حسینیه را عطرآگین کرده بود در اثر انفجار به شدت زخمی شده و ۱۸ روز بعد زینت مسافران آسمانی شد🕊
<<برای سلامتی امام عصر عجل الله...>>
هدیه به ارواح مطهر شهدا....امام شهدا....
شهیده سرافراز<<راضیہ کشاورز>>
<<صلــــــــــوات>>
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
شهادت یک آمر به معروف❣
✅این هم نتیجه سالها عقب نشینی و انفعال گسترده مسئولین در برابر جریان ابتذال
باشد که این شهادت تلنگری باشد بر برخی مسئولین..!
بی شک هر مسئولی هم که در قضیه حجاب و عفاف کم کاری کند در این خون ریزی ها شریک است
#حجاب
#حجاب_خط_مقدم_است
.
شادی__روحش__صلوات
.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
⚘بسمہ رب الشهدا والصدیقین⚘
✍به مناسبت سالروز شهادت
✳️شهید_محمود_کاوه
✳️تاریخ تولد : ۱ /۳/ ۱۳۴۰
✳️تاریخ شهادت : ۱۱ /۶/ ۱۳۶۵
✳️مزار شهید : مشهد
❇️کاوه در تاریخ ما آوای آشنایی است.
کاوه آهنگر و داستان پر حماسه او و پسرانش که ایستادند مقابل ضحاک زمانهشان و نماد انقلاب آنها شد همان پوستینهای که غرق عرق کارگری و زحمت و حرارت کوره آهنگری اش بود و رقم زد افسانه ایستادگی ایرانیان در مقابل ستمهای بیگانه که چیره بر ملت خون میمکند.
❇️بر گواه تاریخ، تاریخ تکرار خواهد شد. حال افسانه بوده باشد که خمیر مایه واقعیت دارد.
و اما کاوه زمان ما که خود را انداخت در دهان ضحاک خون خوار و با دست خالی مقاومت کرد در برابر خونخواران زمانش، کوموله ک اندکی رحم در درون سینه نداشت و مثل قصاب سر میبرید و سلاخی میکرد ایستاد زمانی ک فقط امید داشت و شهرها یکی پس از دیگری از دست میرفت آن هم با دست خالی و بدون گلوله و مهمات که رییس جمهور محبوب آن زمان بر جوان پیرو خط امام تحریم کرده بود..
❇️شاید چاره همه مشکلات جنگیدن باشد نه مقاومت، اما مقاومت امثال کاوهها معنای متفاوتی دارد، شاید جنگیدنی است که مستضعفان کمترین اثر را پذیرا باشند و جنگ بر سر جابجایی پول و قدرت نباشد.
و راه مقاومت بسی و اصلا هموار نخواهد بود....
<<برای سلامتی امام عصر عجل الله...>>
هدیه به ارواح مطهر شهدا....امام شهدا....
شهیدسرافراز<<محمود کاوه>>
<<صلــــــــــوات>>
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✨🕊✨
میگفت جز حرفِ #آقا، حرف هیچکس را +گوش نکنید #دنیاوآخرت تو اطاعت از #ولایته!
#امامخامنهاےحفظالله
#شهیدمحمدهادیذوالفقاری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
گفته بود بالا سرش روضه ی حضرت زینب بخونن،
الانم رو سنگ قبرش اینو نوشتن:
ای که بر تربت من میگذری روضه بخوان،
نام زینب شنوم زیر لحد گریه کنم... 🥀
#شهید_رسول_خلیلی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
نبینمت که غریبی...!
بیا در آغوشم
کدام خانه سزاوار توست
جز وطنت...؟
مادر شهید غواص غلامرضا آخوندی🌷
بعد از ۲۹سال فرزندش را در آغوش می گیرد..
ارواح مطهرشهدا و والدین آسمانیشان صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
﷽
*📝 نماز ، نماز ، نماز*
💢مادر بزرگ *شهید جهادمغنیه* می گفت:
مدت طولانی بعد شهادتش
اومد به خوابم
- بهش گفتم:چرا دیر کردی؟
منتظرت بودم!
- گفت: طول کشید تا از *بازرسی ها*
رد شدیم.
- گفتم :چه بازرسی؟!
- گفت:بیشتر از همه سر
*بازرسی نماز* وایستادیم...
بیشتر از همه
درباره *نمازصبح* میپرسیدن‼️
⛔رفیق! *نماز* ، حتی با *شهید* هم شوخی ندارد
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
سلام دوستان
میزبان امروزمون برادر داریوش هست🥰✋
*سومین شهید هستهاے ڪشورمان*🌙
*شهید داریوش رضایی نژاد*🌹
تاریخ تولد: ۲۹ / ۱۱ / ۱۳۵۵
تاریخ شهادت: ۱ / ۵ / ۱۳۹۰
محل تولد: آبدانان،ایلام
محل شهادت: تهران
*🌹همسرش← یک روز سوار ماشینش شده بودم تمام شیشهها را داده بود بالا‼️گفتم: پس چرا همه شیشه ها را بالا کشیدی؟⁉️ گفت: اینجا ترافیکه، مردم مرتب به هم دری وری میگن.🥀 نمیتوانم تحمل کنم ببینم مردم اینجوری به هم نامهربانی میکنن.🥀در روز های بعد از شهادت، همه جا حرف از داریوش بود و ذکر خیر او را میکردند.🌙پدرش میگفت: هر سال دو سه بار برای من پول میفرستاد تا به فقرا بدهم.🌷پدر خانمش را هم که دیدم به این موضوع اشاره کرد.🌙بعضی از رفقای نزدیکش هم گفتند مبلغی برای فقرا به حساب ما می ریخت.🍃 تازه فهمیدم داریوش چقدر اهل انفاق و اخلاص بود.🌙ایشان پول را تقسیم میکرد تا مبلغ انفاقی به چشم نیاید🥀و هیچ کس پیش خودش فکر نکند: " داریوش چقدر دست و دل باز است"‼️راوی← داریوش رضایینژاد یکی از دانشجویان دوره کارشناسی ارشد برق💫(گرایش قدرت) دانشگاه خواجهنصیرالدین طوسی، در تاریخ ۱ مرداد ۱۳۹۰ که به همراه همسر و فرزند خود بود🥀در مقابل منزلش در خیابان بنیهاشم،🥀خیابان خادم رضائیان هدف سوء قصد 2 موتور سوار قرار گرفت و شهید شد.🥀دو موتور سوار به رضایینژاد و همسر و دخترش که سوار یک پژو بودند، حمله کرده💥و با شلیک چندین گلوله🥀رضایینژاد را به شهادت رساندند*🕊️🕋
*شهید داریوش رضایی نژاد*
*شادی روحش صلوات*
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#هوالعشق
#معجزه_زندگی_من
#نویسنده_رز_سرخ
#قسمت_سی
.
.
.
حسین رفت با بابا صحبت کنه
حسابی حالم بد شد
وای خدا اگه چیزیش بشه چی
اونوقت هدیه و حسن چیکار کنن...
حتما بابا استقبال میکنه از پیشنهادش..
تادم دمای سحر خوابم نبرد همش فکروخیال..
پاشدم برم اب بخورم
عه همه بیدارن
حلما_چیزی شده😐 چرابیدارین
مامان_نه مادر برای نماز پاشدیم
حلما_اهان
بابا_حلما جان ممنون از پیشنهادی که دادی
واقعا بجا بود خودمون اصلا به فکرمون نرسید
حسین_بابا موافقت کرد کلی هم استقبال کرد که بجای نذری پول عمل مامان حسن رو بدیم😍
صبح میخوایم بریم بیمارستان برای کارای عمل دوست داشتی بیا توام
_وای خدارو شکر😍
مرسی باباجونم😍😍😭
بابا_مرسی از تو دخترم
از خوش حالی بغضم گرفت
_میام حتما میام بچه ها رو ببینم😍😍😍
مامان_باشه دخترم پس برو استراحت کن یکم
چشمات قرمزه
حلما_باشه شبتون بخیر
حسین_سحره خواهری
حلما_خو همون
اومدم برم سمت اتاقم
تهه دلم میگفت نماز بخون دعا کن براش این حس انقدر قوی بود که
راهمو کج کردم به سمت سرویس وضو گرفتم رفتم اتاقم
نمیدونم چرا دوست نداشتم کسی بفهمه میخوام نماز بخونم
چادر گلگلی خوشگل سجاده ای که مامان برام خریده بود دست نخورده تو کشوم بود رو برداشتم
شروع کردم به نماز خوندن
بعد نمازم کلی تو سجده برای مامان حسن دعا کردم که زود خوب بشه وعملش موفق باشه
بعد هم غیر اداری برای خودم آرامش خواستم
حال خیلی خوبی اومد سراغم بعد نماز
بعد سعی کردم بخوابم
خیلی زودخوابم برد
حسین_حلماااجان
حلماییییی
خواهریییی
آروم لای چشممو باز کردم دیدم حسین بالباس بیرون بالای تختم ایستاده
حلما_هوم
حسین_هوم چیه بچه😂
من دارم میرما نمیای؟
یادم نبود کجارو میگه
گفتم نه
حسین_نمیخوای بچه هارو ببینی
حسن و هدیه بهت نیاز دارن الان
یهو بلند شدم نشستم رو تختم
_چرا چرا میام صبرکن الان اماده میشم
یادم نبود
دیدم حسین با خنده داره نگاهم میکنه😐
_خو چیه یادم نبود
حسین_باشه خانوم کوچولو یه ربه آماده شو صبحانه بخوریم بریم ساعت 10باید اونجا باشیم
.
.
.
بابا زودتر رفته بود پول رو برای عمل واریز کنه با علی
قرار شد منو زینب و حسین هم بریم یه سر بزنیم بیمارستان بعد هم بچه هارو بیاریم پیش خودمون
مامان موند خونه برای شب که حسن و هدیه میان غذا درست کنه😍😍
از استرس خیلی نتونستم چیزی بخورم
پنج دقیقه ای اماده شدم و
راه افتادیم به سمت خونه زینب اینا که اونم برداریم
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما مدعیان صف اول بودیم
از آخر مجلس شهدا را چیدند
#شهیدانه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh