eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
6.7هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
اگرانسان‌ڪـٰارهایش‌رابرا؎‌ انجام‌دهد؛ مطمئن‌بـٰآشدزندگیش‌عَـوض‌‌میشود‌ وتـٰآزه معنۍزنـدگۍ‌ڪردن‌رامۍ‌فهمد. 🌷'! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔸 رمان امنیتی رفیق قسمت چهل و هشتم 🔹 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرچقدر از حاج قاسم بگیم بازم کم گفتیم... از سادگی از مناعت طبع از افتادگی و اخلاص.... حاج قاسم یادم داد.... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 📖 السَّلامُ عَلَیکَ أیُّها الإمامُ الهادِمُ لِبُنیانِ الشِّرکِ وَالنِّفاقِ... 🔰 نزدیک است. و صدای قدم هایت لرزه بر جان طاغوت ها انداخته! 🌼سلام بر تو✋ و بر روزی که بُت های روزگار یکی یکی به دستان ابراهیمی‌ِ تو کنند! 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس. 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍁به قمر شهرت داشت یکی از شروط عقدش این بود که باقی بماند.. 🌿کلام شهید: من حاضرم مثل علی‌اکبرِ امام‌حسین(ع) اربا اربا بشم ولی شیعه حفظ بشه 🍁آخرش هم این شهید🌷 در حالِ خنثی کردن بمب بود که منفجر💥 شد و بدنش شد! :) 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
『 در محضر شهدا 』_۲۰۲۲_۰۶_۱۷_۲۳_۰۶_۰۴_۲۲۶.mp3
3.7M
☀️ بسمِ اللَّهِ الرَّحمَنِ الرَّحِيم ☀️ ❇️ الَهِي عَظُمَ البَلاءُ وَ بَرِحَ الخَفَاءُ 🔶 و انكَشَفَ الغِطَاءُ وَ انقَطَعَ الرَّجَاءُ ❇️ و ضَاقَتِ الأَرضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ 🔶 و أَنتَ المُستَعَانُ وَ إِلَيكَ المُشتَكَى ❇️ و عَلَيكَ المُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ 🔶 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ❇️ أولِي‌الأَمرِالَّذِينَ‌فَرَضتَ‌عَلَينَا طَاعَتَهُم 🔶 و عَرَّفتَنَا بِذَلِكَ مَنزِلَتَهُم ❇️ ففَرِّج عَنَّا بِحَقِّهِم فَرَجا عَاجِلا 🔶 قرِيبا كَلَمحِ البَصَرِ أَو هُوَ أَقرَبُ ❇️ يا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ 🔶 اكفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ ❇️ و انصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ 🔶 يا مَولانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ ❇️ الغَوثَ الغَوثَ الغَوثَ 🔶 أدرِكنِي أَدرِكنِي أَدرِكنِي ❇️ السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ 🔶 العَجَلَ العَجَلَ العَجَلَ ❇️ يا أَرحَمَ الرَّاحِمِينَ بحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌿الگوبرداری از شھـــــدا از سردار شهید همدانی پرسیدند: بعد از بازگشت از سوریه برنامتون چیه⁉️ گفت: «تصمیمی گرفتم که مطمئنم از ۴٠سال مجاهدت بالاتره، بروم یک گوشه‌ای از این مملکت تو یک مسجدی🕌 تو یک پایگاه برای بچه‌های نوجوان و جوان انجام بدم و برای ‌ عجل الله تعالی فرجه الشریف آدم تربیت کنم، سرباز تربیت کنم، کاری که تاحدودی کردیم و آن دنیا باید ....!!! 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
چند روز بعد از ؛ یک نفر👤 رو دیدم که دستش کاغذ و خودکار گرفته بود..!📝 هرجا می‌رفت همراه خودش می‌بُرد از یکی پرسیدم: چشه این بچه؟ گفت: آرپی جی زن بوده توی عملیات اونقدر آرپی‌جی زده که دیگه ..! باید براش بنویسی تا بفهمه...💔😔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
اینجوری صریح استوری میکنن از اینا پخش میکنن بین اراذل بعد کسی بمیره میگن کار نظامه شما هیچ شما فقط باور کن 😊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💠کرامت شهدا 🔰 از زبان مادر شهید ❣✨بعد از شهادت غلام رضا خیلی بی تابی میکردم، دلم میخواست هر طــور شده به دیدار بروم و یادبودی از ایشان داشته باشم... ❣✨غلام رضا زیاد به خوابم می آمد و از دلم خبر داشت... خلاصه اینجور که یک قاری لبنانی نقل میکند: "یک عصر کنار مزار شهید لنگری زاده بودم، آخه به این شهید خیلی خیلی داشتم... بعد از ذکر توسل و درد دل با او از کنارش پا شدم و گلزار را به قصد رفتن ترک کردم... ❣✨همون شب به آمد باغ بزرگ و سرسبزی بود، یک سر باغ او بود یک سر باغ من... با همون خنـ❤️ــده ی همیشگی ش بهم گفت: -امروز شما ما هستید، اعظم سادات در تدارک نهار هستن(در صورتی که خدا میداند اصلا من نام همسر ایشون رو نمی دانستم) +آقا غلام رضا از حضور شما شرمنده ام، متاسفانه نمیتونم بمونم باید برگردم، عذر بنده را بپذیرید... -حالا که میروی صبـر کن دلم میخواد اون شال سبزی که به گردنته به بدهی.. بهش بگو از طرف ماســت اینم ... +تا که این جمله رو گفت از خواب پریدم خواب عجیبی بود، آخه غلام رضا درست میگفت این شال همان شالی بود که حضرت آقا در دیداری که با ایشون در مسابقات قرآنی داشتم به بنده داده بودند و حالا این شهید از من میخواست آن را به مادرش بدهم... ❣✨بله عزیزان "پسرم حاجت من را از طریق یک و آن هم به واسطـه ی یک برآورده کرد. و طولی نکشید که شال سبز این فرد لبنانی از طریق واسطه ها به دست من رسید و اکنون دست من است. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
📷 به این عکس‌ها خیره‌شو، خیره‌شو... 🇮🇷گلچینی از تصاویر شهدای مدافع امنیت اغتشاشات ۱۴۰۱ ✍چقدر در رسانه ضعیف هستیم که نتوانستیم این شهدا🌷 و خباثت زامبی‌های مقابل‌شان را به‌درستی تبیین کنیم... اما در نقطه‌ی مقابل ببینید که چگونه رسانه‌های معاند می‌توانند روی اعدام یک ، پروپاگاندا به راه بیاندازند و به‌راحتی جای و را عوض کنند 🖌 محمد جوانی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
Hamed Zamani - Be In Aksha Khire Sho.mp3
3.24M
🏵 به این ها 🎖خیره شو خیره شو 🎤 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
⁉️ 💠دراز کشیده بودیم. با کلی ذوق و شوق بهش گفتم: اوج آرزوم اینه که پولدار بشیم، یه خونه🏘 تو بهترین نقطه ، سفر های خارج، گشت و گذار و... 💠ازش پرسیدم خب تو آرزوت چیه؟! نه گذاشت نه برداشت گفت: 🕊🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📸 با سپاهی از شهیدان خواهد آمد... ۲۰ آذر سالروز شهادت سربازان لشکر صاحب  الزمان(عج) گرامی باد 🌷۲۰ آذرماه سالروز شهادت 🕊شهید مدافع حرم احمد جلالی نسب 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🇮🇷| 🔰پس کی نماز میخوانی⁉️ 🔹با قایق گشت می‌زدیم. چند روزی بود راه‌به‌راه کمین می‌زدند بهمان. 🔹 سر یک آبراه، قایق پیچید رو‌به‌رویمان‌. ایستادیم و حال و احوال. پرسید: «چه خبر؟» گفتم: «چند روز بود قایق خراب شده بود. حالا که درست شده، مجبوریم تا عصر گشت بزنیم. مراقب بچه‌ها باشیم. عصر که می‌شه، می‌پریم پایین، صبحونه🍳 و ناهار و شام رو یک‌جا می ‌خوریم.» 🔹پرسید: «پس کی می‌خونی؟» گفتم: «همون عصری.» گفت: «بیخود.» بعد هم وادارمان کرد پیاده شویم. همان‌جا لب آب ایستادیم، نماز📿خواندیم. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون برادر حسن هست🥰✋ *حسن سَر طلا...*🌙 *🌷شهید حسن فاتحی* تاریخ تولد: ۲۰ / ۶ / ۱۳۴۸ تاریخ شهادت: ۴ / ۱۰ / ۱۳۶۵ محل تولد: نجف اشرف مزار: اصفهان محل شهادت: نهرخین *🌷شهید حسن فاتحی معروف به حسن آمریکایی،(حسن سر طلا)💫 بخاطر موهایش که طلایی بود به حسن سرطلا معروف بود،💫بیسیم‌چی گردان غواصان لشکر امام‌حسین(ع) اصفهان بود.📞 همرزم← «من و حسن در طول عملیات همیشه در کنار هم بودیم🌙 به دلیل حمله های مسلسل وار دشمن💥وسط آب مانده بودیم،🌊 یک لحظه متوجه شدم سیم گوشی کشیده شده📞 برگشتم دیدم حسن به پشت روی آب افتاده🥀برش گرداندم؛ دیدم یک تیر توی پیشانی حسن خورده است🥀ولی هنوز یک کم می توانست صحبت کند.🌙از من خواست کمی از این خون ها را به سرش بمالم.🥀تا آمدم این کار را انجام دهم، یک تیر به قفسه سینه اش خورد💥و همان لحظه به شهادت رسید.🕊️تا آمدم به عقب برش گردانم، خودم هم تیر خوردم💥و پیکر حسن را آب برد.»🌊 پیکر او بعد از ۱۲ سال پیدا شد🕊️استخوان های حسن از ماندن زیاد در آب ، قهوه ای شده بودند🍁ولی چون غواص بود و در لباس مخصوص غواصی که تجزیه شدن جسد در آن به راحتی امکان‌پذیر نیست💫 تمام استخوان هایش داخل همین لباس مانده بود؛🥀حتی چفیه و پلاک و ساعتش این گونه بود🌙و تعدادی از موهای طلائی‌اش هنوز روی لباسش وجود داشت💫پیکرش بعد از ۱۲ سال در چهلم پدرش در شب عاشورا🏴 به وطن و آغوش مادرش بازگشت*🕊️🕋 *شهید حسن فاتحی* *شادی روحش صلوات* 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh