🌸دنبال شهرتیم و پی اسم و رسم و نام،
غافل از اینکه #فاطمه (س) گمنام میخرد.
#حضرت_مادر♥️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔸جامعهی امروزِ ما تشنهی چنین افرادی است
عکس باز شود👆👆
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✫⇠ #اینک_شوڪران ✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 6⃣4⃣ #قسمت_چهل_وششم 📖روزن
❣﷽❣
📚 #رمان
#اینک_شوڪران
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
7⃣4⃣ #قسمت_چهل_وهفتم
📖وقتی رسیدم #بیمارستان ایوب را برده بودند اتاق مراقبت های ویژه، از پنجره ی مات اتاق سرک میکشیدم👀 چند نفری بالای سرش بودند و نمیدیدم چه کار میکنند. از دلشوره و #اضطراب نمیتوانستم بنشینم
📖چند بار راهرو را رفتم و امدم و هر بار از پنجره نگاه کردم. دکتر ها هنوز توی #ای_سی_یو بودند. پرستار با یک لوله ازمایش بیرون امد "خانم این را ببرید ازمایشگاه"🌡 اشکم را پاک کردم.
📖لوله را گرفتم و دویدم سمت #ازمایشگاه، خانم پشت میز گوشی☎️را گذاشت. لوله را ب طرفش دراز کردم _"گفتند این را ازمایش کنید"
همانطور ک روی برگه چیزهایی مینوشت📝گفت: مریض شما فوت شد
📖عصبانی شدم
_چی داری میگویی؟😳 همین الان پرستارش گفت این را بدهم به شما.
سرش را از روی برگه بلند کرد "همین الان هم تلفن کردند و گفتند: مریض شما #فوت_شده
📖لوله ی ازمایش را فشردم توی سینه ی پرستار و از پله ها دویدم بالا😭 از پشت سرم صدای زنی را که با پرستار بحث میکرد ،شنیدم.
+حواست بود با کی حرف میزدی؟ این چه طرز خبر دادن است؟ #زنش بود!
در اتاق را با فشار تنم باز کردم. دور تخت ایوب🛌 خلوت بود.
🖋 #ادامه_دارد...
📝به قلم⬅️ #زینب_عزیزمحمدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✫⇠ #اینک_شوڪران
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
8⃣4⃣ #قسمت_چهل_وهشتم
📖چند لحظه بعد #دکتر روی بدن ایوب خم شده بود و با مشت به سینه ایوب میکوبید. نگاهش کردم. اشک میریخت😢 و به ایوب ماساژ قلبی میداد. سوت #ممتد دستگاه قطع و وصل شد و پرستار ها دویدند سمت تخت🛌
📖دکتر میگفت: #مظلومیت شما ایوب را نجات داد. امدم توی راهرو نشستم. انگار کتک مفصلی خورده باشم😞دیگر نتوانستم از جایم بلند شوم. بی توجه به ادم های توی راهرو که رفت و امد میکردند، روی صندلی های کنارم دراز کشیدم و چند ساعتی #خوابیدم.
📖فردا صبح که هنوز تمام بدنم درد میکرد😣 فراموشی هم به کوفتگی اضافه شد. دنبال هر چیزی چندین بار میگشتم. نگران شدم، برای خودم از #دکتر ایوب وقت گرفتم. گفت: آن کوفتگی و این فراموشی💬 عوارض #شوکی است که ان شب به من وارد شده.
📖ایوب داشت به خرده کارهای خانه میرسید. #تعمیر پریز برق و شیر اب را خودش انجام میداد و این کارها را دوست داشت. گفتم: حاجی، من درسم تمام شد دوست دارم بروم #سر_کار.
-مثلا چه جور کاری⁉️
+مهم نیست، هر جور کاری باشد.
🖋 #ادامه_دارد...
📝به قلم⬅️ #زینب_عزیزمحمدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
یا حبیبی و معتمدی..._۲۰۲۳_۰۱_۲۸_۱۹_۵۷_۵۷_۴۷۱.mp3
7.9M
"یا حبیبی و معتمدی...
حاجسیدمجید بنی فاطمه
#شهیدگمنامـ🌷
⭐️تــو را در زمینـ🌏
#گُمــنام می خوانند
⭐️بدون آنکھ↯
بدانند شناختہ شده تر از #تو
در آسمانها نیست❌
#شبتون_شهدایی🌙
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣#سلام_امام_زمانم❣
💠چہ خوش اسٺ اگر بمیــرم
بہ رهِ ولاےِ #مهــــدے💕
💠سـَـر و جــان بَهــا نَــدارد
ڪہ ڪُنم فَداے #مهــــدے💕
💠همـہ نَقــدِ، هستـےِ خـود
بِدهَـم بہ #صــاحب_جـــان💕
💠ڪه یڪـے دَقیـقہ بینَــم
رُخِ دلگشـــاے #مهــــدے💕
#صبحت_بخیر_آقای_من🌺
#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَ_الْفَـــرَج🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
زیباست
آن روزی که
در محشر فریاد زنند
#فرزندان_زهرا سلاماللهعلیها
وارد بهشت🌸 شوند ...
#نحن_ابناء_الزهراء
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
『 در محضر شهدا 』_۲۰۲۲_۰۶_۱۷_۲۳_۰۶_۰۴_۲۲۶.mp3
3.7M
☀️ بسمِ اللَّهِ الرَّحمَنِ الرَّحِيم ☀️
❇️ الَهِي عَظُمَ البَلاءُ وَ بَرِحَ الخَفَاءُ
🔶 و انكَشَفَ الغِطَاءُ وَ انقَطَعَ الرَّجَاءُ
❇️ و ضَاقَتِ الأَرضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ
🔶 و أَنتَ المُستَعَانُ وَ إِلَيكَ المُشتَكَى
❇️ و عَلَيكَ المُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ
🔶 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
❇️ أولِيالأَمرِالَّذِينَفَرَضتَعَلَينَا طَاعَتَهُم
🔶 و عَرَّفتَنَا بِذَلِكَ مَنزِلَتَهُم
❇️ ففَرِّج عَنَّا بِحَقِّهِم فَرَجا عَاجِلا
🔶 قرِيبا كَلَمحِ البَصَرِ أَو هُوَ أَقرَبُ
❇️ يا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ
🔶 اكفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ
❇️ و انصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ
🔶 يا مَولانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ
❇️ الغَوثَ الغَوثَ الغَوثَ
🔶 أدرِكنِي أَدرِكنِي أَدرِكنِي
❇️ السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ
🔶 العَجَلَ العَجَلَ العَجَلَ
❇️ يا أَرحَمَ الرَّاحِمِينَ بحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ
الطَّاهِرِينَ
#التماس_دعا🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
بهش گفتند: برامون یه شعر میخونی؟
گفت: میشه #دعای_فرج بخونم؟😍
گفتند بخون و چقدر زیبا خوند👌
گفتند: بَهبَه چقدر زیبا خوندی
گفت: من روزی #هزار_بار دعای فرج میخونم!
ازش پرسیدند: چرا هزار بار⁉️
گفت:اینقدر میخونم تا #امام_زمان ظهور کنه. آخه میگن: اگه امام زمان ظهور کنه ،شهدا🌷 هم باهاش میان
شاید یه بار دیگه #بابامو ببینم
📸تصویر مربوط به فرزند شهید مدافع حرم #شهید_اکبر_زوار_جنت
«نسأل الله منازل الشهداء»
#شهداء_شرمنده_ایم🥀
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh