◖📻🖊◗
•
•
بـٰایدخستھنشـد،
بـٰایدنـٰاامیـدنشـد،
بـٰایدازعربـدههـٰاۍدشمـن
خـوفنڪرد
بـرادرانعزیـز،خـواهرانعزیـز!
رازمـٰاندگـار؎اینھـٰاسـت..
•
•
‹ #رهبرانہッ . ›
‹ #سـآداٺ_الجـہاد . ›
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
تلنگر🚫🚫🚫
بههمهمقدساتتونقسم
هرچادریبهشتےنیست...
هرریشویے
حزباللھےنیست !
هرآخوندۍ،
انقلابےنیست
هرسپاهے
سلیمانےنیست...
#نفوذیزیادہحاجی👍
#مردم_هوشیار_باشید
تمام حرف ما همینه !
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هرڪس #نماز_صبح رابرپاداردوپسازنمازدر جایشبنشیندوسـورهتوحیـدرایازدهمرتبهقبل
ازطلوعخورشید☀️قرائتڪندآنروزمرتڪبگناه
نمیشود،هرچندشیطان👿بهسویاوطمعڪند .
-🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#شهیدانه🌱🍃
!'_آیامیارزد
دربرابرِمتاعِزودگذرِدنیا
بھعذابِهمیشگیِآخرت
مبتلاشوید..؟!
-شهیدآوینی
#شبتون_شہدایی✋🏻
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
کتاب شهدایی🖱⇩⇩
📚خاک های نرم کوشک ⇩⇩
نویسنده: سعید عاکف
🌷زندگینامه و خاطرات عبدالحسین برونسی،از تولد تا زمان شهادتش را روایت میکند که در قالب خاطراتی به نقل از خانواده و همرزمانش گردآوری شده است.🌷
🔸قسمت 6⃣⇩
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣#سلام_امام_زمانم❣
🌱هزار بار هم که
بهار بیاید کافی نیست!
🌱تویی...ربیع الأنام همان بهار
که قرار است تیشه ای باشد
برای شکستنِ انجماد دل هایی،
که سالهاست یخ زده اند!
به گمانم حلول تو،نزدیک است!
#اللهمعجللولیکالفرج 🤲
#امام_زمان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
*🌸مادرش میگوید:
«تولد او مقارن با سالروز تولد ✨حضرترضا (ع) بود. پزشکی که عمل زایمان را انجام داد، نام را روی پیشانیاش نوشته بود. نوزاد را با 🧁جعبهای شیرینی به من داد و گفت فرزندت نامش را با خودش همراه آورده است، او را محمدرضا بنامید.»✨
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
با دوستات بیا اینجا👆🏻🥰
*💍ده روز پس از مراسم عقدکنان، محمدرضا به جبهه رفت. ما شش ماه در عقد بودیم و سپس به زندگی مستقل خودمان وارد شدیم. چون هیچوقت ایشان را با لباس سپاه ندیده بودم. روز عقدمان که روز پاسدار هم بود، به محمدرضا گفتم دستکم امروز با لباس سپاه بیایید.🥺 گریه کرد و گفت من نمیتوانم. پرسیدم چرا نمیتوانی؟ گفت واقعا خودم را لایق این لباس نمیدانم که بپوشم. میگفت من لایق این لباس نیستم، اگر بدانی این چه لباس مقدسی است. هیچوقت ایشان لباس سپاه نمیپوشید، مگر در جبهه ها.✨
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
با دوستات بیا اینجا👆🏻🥰
*🥺وقتی هنگام عزیمت محمدرضا به جبهه گریه میکردم، میگفت مادر مگر در✨ زیارت عاشورا نمیخوانید🤲🏻 «ایکاش من آنجا بودم و یاریات میکردم».🤲🏻 میگفت امروز روز یاری امامخمینی (ره) فرزند حضرتزهرا (س) است، چگونه میخواهی من دست از یاری او بردارم؟ اینطور بود که حتی با دست مجروح به جبهه برمیگشت.❤️🩹 میگفتم تو با این دست کاری نمیتوانی انجام بدهی. میگفت آب که میتوانم به رزمندگان برسانم.🥛
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
با دوستات بیا اینجا🥰👆🏻
*جای سالم در بدنش نبود❤️🩹🩸
😕یک روز بهاتفاق محمدرضا به حمام عمومی رفتیم. مدتها بود که بدنش را لخت ندیده بودم. پر از رد اصابت ترکش بود. ساق پایش بخیه داشت، رانش بخیه داشت. دستها و پشتش همه جراحت داشت. گفتم با خودت چه کار کردی؟ با این وضع میخواهی داماد هم بشوی. هر لحظه ممکن است شهید شوی، دامادشدن تو دیگر چیست؟ گفت اجرم بیشتر میشود.💗
✨حسن ارفعی، برادر شهید
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
با دوستات بیا اینجا👆🏻🥰
*✨طوری نماز می خواند که انگار خدا را می بیند 😍و با او مشغول صحبت است. نماز ظهر و عصرش نیم ساعت طول کشید.
😇بعدها وقتی صحبت نماز پیش می آمد، می گفت: «اشکال ما این است که برای همه وقت می گذاریم به جز خدا. می خواهیم با سریع خواندن نماز زرنگی کنیم؛ اما نمی دانیم آن کسی که به وقت ما برکت می دهد خداست».😇🕊✨
🟡کتاب مسافر کربلا؛ زندگی نامه و خاطرات شهید علی رضا کریمی. نویسنده و ناشر: گروه فرهنگی و انتشارات شهید
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
با دوستات بیا اینجا👆🏻🥰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فاصلهشان یڪ وجب است
#ولادت تا #شهادت را مےگویم
اگر این یک وجب را با ولایت پر کنی
#قطعا_شـهید_خواهے_شد..
اگر عالم همه با ما ستیزند
اگر با تیغ خونم را بریزند
اگر شویند با خون پیکرم را
اگر گیرند از پیکر سرم را
اگر با آتش و خون خو بگیرم
ز خط سرخ رهبر برنگردم
سرودهی شهید ابراهیم هادی🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌸شب آخر موقع خداحافظے
متوجہ شدند ڪہ مادر خواب است
بہ جاے بیدار ڪردن مادر وخداحافظے
شروع به #بوسیدن
#ڪف #پاےمـادر ڪرد
وبہ پدرش گفت:
سلامم بہ مادرم برسانید
#جاویدالاثر
#شهید_حسن_رجایی_فر
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپی منتشر نشده از شهید مدافع حرم #حسن_رجایی_فر
دقایقی قبل از #شهادت که از نحوه ی چگونگی به شهادت رسیدنش میگوید...
شهید کربلای #خانطومان
#جاویدالاثر
#اردیبهشت۹۵
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
با دوستات بیا اینجا👆🏻🥰